مقدمه: از مفاهیمی که در سالهای اخیر توجه روانشناسان صنعتی– سازمانی را به خود معطوف ساخته، سستی متصدی شغل است که به آن فرسودگی شغلی میگویند و مورد دیگر که با ناکارآمدی سرمایههای انسانی رابطه مستقیم دارد، سکونزدگی شغلی است. هدف این مطالعه تبیین نقش سکونزدگی در مسیر پیشرفت شغلی بر فرسودگی شغلی منابع انسانی سازمان بهزیستی آذربایجانشرقی بود.
روش کار: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث روش پیمایشی-توصیفی است. دادهها با استفاده از پرسشنامههای محقق ساخته بر مبنای مدلهای عملیاتی بر اساس نظریههای باردویک و مسلش جمعآوری شده است. بر مبنای آزمون کلموگروف اسمرینوف، تمامی متغیرها نرمال بوده و برای تعیین همبستگی و تبیین تغییرات بین متغیرهای فرضیهها از آزمون پیرسون و رگرسیون دومتغیره استفادهشده است.
یافتهها: ضرایب همبستگی بین تمام متغیرهای فرضیههای تحقیق به غیر از دو فرضیه (تأثیر فقدان یادگیری بر فرسودگی شغلی) با ضریب همبستگی 056/0؛ کوچکتر از 05/0 میباشند و دارای رابطه معنیداری هستند. در راستای یافتههای حاصل از آمارههای تحلیل واریانس و رگرسیون خطی و ضرایب پارامتری مربوط به شیب&beta، میزان تغییرات به ازای یک واحد تغییر در متغیر مستقل بر متغیر وابسته تبیین و استنباط گردیده شده است.
نتیجهگیری: با توجه یافتههای تحقیق، تأثیر سکونزدگی شغلی و اغلب ابعاد آن به غیر فقدان یادگیری بر فرسودگی شغلی در کارکنان سازمان بهزیستی استان آذربایجانشرقی محرز گردید. همین امر، لزوم توجه به این وضعیت شغلی را به جهت غلبه بر سندروم فرسودگی شغلی بیشتر مینماید. برای بهبود وضعیت ابعاد مؤثر، راهکارهای لازم، پیشنهاد گردیده که در صورت اعمال آنها، پیشبینی میگردد نسبت به وضعیت کنونی به موقعیت بهتری دستیافته شود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |