مقدمه:  امروزه از مدیریت جامع کیفیت به عنوان چراغی روشن بخش و زبان مشترک در سازمانها استقبال شده است و هر سازمانی سعی می نماید به نوعی مسیرهای قبلی خود را ، با به کار گیری این سیستم مدیریتی ، اصلاح نماید. اما نقص در سیستمهای اطلاعاتی باعث گردید که برخلاف بی نقص بودن استراتژی کیفیت ، بعضاً مشکلاتی بر سر راه اجرای آن به وجود آید و با اینکه حتی بعد از اجرای این سیستم ، نتایج مطلوب و قابل توجهی حاصل نگردد .

  روش پژوهش: در این مقاله که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اینترنت به روش مروری انجام شد ، سعی شده است علاوه بر بیان نقش ، اهمیت و چگونگی تدارک یک نظام اطلاعاتی صحیح در کلیه مراحل مدیریت جامع کیفیت از آغاز تا انتها ، به بررسی اهمیت اطلاعات در مراحل نه گانه FOCUS – PDCA نیز پرداخته شود.

  مروری بر مطالعات : عمدتاً مطالعات انجام شده نشان می دهد ، دلایلی که اعمال سیستم مدیریت جامع کیفیت را با عدم موفقیت مواجه می سازد این است که یا از ابتدا در گردآوری آمار و اطلاعات برای آغاز کار اشتباه شده است و یا در نمایش و ارائه نتایج حاصله از آن ، این امر باعث شده است که چهره واقعی و کارآیی این نظام مدیریتی به طور کامل آشکار نگردد.

  بحث و نتیجه گیری : FOCUS – PDCA خود به عنوان یک راه کار مناسب در بحث مدیریت جامع کیفیت ، مشوق کارکنان برای تفکر آماری و نظام مند است. هم چنین براساس اصول TQM ، ارتقای واقعی فرآیندها ، بر مبنای اطلاعات تولید شده امکان پذیر است. پس همزمان و همراه با پیاده سازی استراتژی مدیریت جامع کیفیت ، باید به اصلاح در سیستمهای اطلاعاتی نیز توجه شود. چرا که نه تنها در طول مسیر ارتقای فرآیند ، بسیار به آن نیازمندیم بلکه در انتها ، به منظور نمایش این نظام مدیریتی و ارائه نتایج حاصل از آن نیز تنها ابزرار کمک کننده یک نظام اطلاعاتی دقیق است. زیرا در بحث مدیریت جامع کیفیت وقتی می توانیم بگوییم ارتقاء یک فرآیند اثربخش بوده یا نه! یا مطابق با نیازهای مشتری بوده است یا نه ! که نتایج حاصل از ارتقاء آن فرآیند با اعداد و ارقامی صحیح و قابل اعتماد بیان گردد.