مقدمه: کلید موفقیت برنامههای مدیریت کیفیت فراگیر در سازمان، تمرکز آن بر مشتری است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه میزان تمرکز بر مشتری پس از اجرای الگوی بهبود کیفیت در بیمارستانهای تأمین اجتماعی استان تهران انجام گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه توصیفی تطبیقی است . جامعه آماری شامل صاحبان فرآیند الگوی بهبود کیفیت در چهار بیمارستان تأمین اجتماعی استان تهران میباشد. ابزار گردآوری داده ها، چک لیستی مشتمل بر دو بخش سنجش میزان دانش مشتری ورضایت مشتری است که اطلاعات آن از طریق انجام کار گروهی و تشکیل جلسه با صاحبان فرآیند الگوی بهبود کیفیت به دست آمده و مورد تحلیل قرار گرفته است. به منظور امتیازدهی چک لیست، میانگین نمرات مربوط به دانش مشتری و رضایت مشتری از صفر تا 100 امتیاز، به صورت جداگانه تعیین گردید.
یافتهها: یافتههای پژوهش نشان میدهد که میانگین امتیازات مربوط به دانش مشتری در بیمارستانهای شهریار1/64، البرز8/60، میلاد1/54 و شهدای 15 خرداد ورامین 6/46 است. میانگین امتیازات مربوط به رضایت مشتری در بیمارستانهای شهریار7/67، البرز65، میلاد4/59 و شهدای 15 خرداد ورامین 50 است. میانگین امتیازات مربوط به تمرکز بر مشتری در بیمارستانهای شهریار3/66 و البرز 3/63 میلاد3/57 و شهدای 15 خرداد ورامین 6/48 میباشد. میانگین کل امتیازات مربوط به دانش مشتری، رضایت مشتری و تمرکز بر مشتری در بیمارستانهای مورد مطالعه به ترتیب 4/56، 5/60 و 9/58 میباشد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که کلیه بیمارستانهای مورد مطالعه، پیشرفت و بهبود مداوم در زمینه دانش مشتری را در طیف گستردهای از فرآیندهای خود و در بخشهای متعددی از سازمانشان اعمال نموده اند و در زمینه رضایت مشتری، پیشرفت و بهبود مداوم را به معنای واقعی در تمام سازمان خود اجرا کرده اند .از اینرو میتوان اظهار داشت که با اجرای الگوی بهبود کیفیت در بیمارستانهای تأمین اجتماعی تهران، تمرکز بر مشتری در طیف گستردهای از فرآیندهای سازمانی آنان مورد نظر قرار گرفته است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |