مقدمه:براساس گزارش سازمان جهانی بهداشت ، در سال ۲۰۰۰ ، حدود ۵۶ میلیون مرگ در سطح دنیا رخ داده که علت اصلی ۱۳درصد آنها سرطان بوده است. در حال حاضر ، حدود ۲۰ میلیون نفر از جمعیت دنیا به نوعی سرطان مبتلا هستند. هر سال حدود ده میلیون نفر بر تعداد این بیماران افزوده می شود و هفت میلیون از آنان جان خود را از دست می دهند . جمع آوری داده های متغیر ، جامع و به هنگام سرطان ، شرط لازم برای تحقق اهداف پیشگیری سطوح اول ، دوم و سوم در نظام بهداشت و درمان کشور و ارزیابی کارایی استراتژی های پیشگیرانه و برنامه ریزی مناسب است . این مطالعه به منظور مقایسه وضعیت سیستم ثبت سرطان کشورهای توسعه یافته با ایران در سال ۱۳۸۲ انجام گرفت.
مروری بر مطالعات : در کشورهای توسعه یافته ثبت سرطان از سه قرن پیش آغاز گردید ، ولی پیشرفت آن آهسته بود. اولین مرکز ثبت سرطان به شیوه امروزی در آلمان پایه گذاری شد که به علت عدم همکاری پزشکان در ارسال داده به این مرکز با موفقیت همراه نبود . در ایالات متحده امریکا ، سیستم ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت ، در سال ۱۹۳۵ آغاز گردید . هدف اصلی این سیستم بررسیهای اپیدمیولوژیکی موارد سرطان، بهبود روشهای پیشگیری و درمان ، و کاهش مرگ و میر بود . متعاقب آن ، اولین سیستم ثبت مداوم و موفق سرطان که مبتنی بر افراد بیمار بود در سال ۱۹۳۷ آغاز گردید. در این سیستم ، کلیه پزشکان و مراکز آسیب شناسی موظف شدند برگه های ثبت سرطان را به دفتر آمار مرکزی کشور ارسال کنند . در انگلستان سیستم مدون و منسجم ثبت سرطان از ۱۹۶۰ توسط مراکز منطقه ای انجام گرفت. داده های این مراکز از منابع مختلف مثل بیمارستانها ، آزمایشگاههای آسیب شناسی ، پزشکان و گواهی فوت جمع آوری می شود . اطلاعات شامل خصوصیات دموگرافیک بیمار ، محل ارجاع ، داده های مربوط به تشخیص بیماری و شدت آن ، مراقبت های از بیمار ، مرحله بیماری ، درمان ، وضعیت بالینی و جزئیات مربوط به پیامد بیماری است. در حالی که ثبت سرطان در ایران از سال ۱۳۴۷ آغاز شد . ولی اولین آمار کشوری مربوط به سرطان ، در سال ۱۳۶۵ یعنی دو سال پس از مصوبه قانون ثبت و گزارش اجباری سرطان توسط مجلس شورای اسلامی ، منتشر شد . اداره کل پیشگیری و مبارزه با بیماریها که متولی اجرای قانون مذکور می باشد. دستورالعمل کشوری ثبت و گزارش موارد سرطان را در سال ۱۳۷۱ تدوین و در سال ۱۳۷۹ آن را باز بینی نمود . منبع جمع آوری داده هایی که در حال حاضر ، براساس این دستورالعمل جمع آوری می شوند ، صرفاً مراکز پاتولوژی بوده و اطلاعات شامل خصوصیات دموگرافیکی بیمار ، نام پاتولوژی و تشخیص بیماری است.
بحث و نتیجه گیری : داده های ثبت شده در نظام ثبت سرطان ایران ، بسیار ناقص و بیشتر محدود به خصوصیات فردی بیمار و شناسایی تومور می باشد . پیشنهاد می شود به منظور طراحی یک الگوی مناسب سیستم ثبت سرطان در کشورمان ، از نظام ملی ثبت سرطان انگلستان که بزرگترین و جامعترین سیستم در جهان است و توانسته به استاندارد طلائی کیفیت داده های سرطان در سطح بین المللی دست یابد ، استفاده گردد .
مقدمه: در هزاره جدید ، مردم با چالش های جدیدی در مراقبت بهداشتی از جمله روند رو به رشد بیماری های غیرواگیر مواجه هستند. از میان بیماری های غیرواگیر ، بیماریهای قلب و عروق ، سرطان و دیابت به ترتیب سهم بیشتری را به خود اختصاص داده اند . از آنجا که بیماری سرطان در سنین بالا رخ می دهد ، با توجه به جوان بودند جمعیت کشورمان و همچنین افزایش امید به زندگی انتظار می رود که میزان بروز این بیماری در سال های آینده به سرعت افزایش یابد . در دهه گذشته در کشورمان به رغم تحولات مثبت در بسیاری از زمینه های بهداشت و درمان به ثبت سرطان بر پایه استانداردهای بین المللی کمتر توجه شده است. تحقیقات مؤثر کاربردی به ویژه در زمینه علت شناسی، تحقق اهداف پیشگیری ، برنامه های غربالگری در نظام بهداشت و درمان کشور و ارزیابی میزان کارآیی استراتژی های مربوط به آنها وقتی مؤثر است که نظام ملی ثبت سرطان ایجاد و داده های آن کامل و به موقع جمع آوری گردد. این پژوهش به منظور مطالعه تطبیقی نظام ملی ثبت سرطان انگلیس ، دانمارک ، مالزی و ایران و ارائه الگوی مناسب برای ایران در سال ۱۳۸۲ به صورت مقطعی ـ مقایسه ای انجام گرفته است.
روش بررسی : در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای، اینترنت ، مشاوره با متخصصان داخل و خارج از کشور نظام ملی ثبت سرطان انگلستان ، دانمارک و مالزی مورد ارزیابی قرار گرفته و با توجه به شرایط اقتصادی ؛فرهنگی و جغرافیایی کشور الگویی برای نظام ملی ثبت سرطان کشورمان پیشنهاد گردیده است. این الگو با روش دلفی طی سه مرحله آزمون شده و برای هر مرحله پرسشنامه ای ساخته شد . نهایتاً پس از تجزیه و تحلیل ، الگوی نهایی ارائه گردیده است.
یافته ها : یافته های پژوهش نشان می دهد که به منظور بهینه سازی ثبت سرطان در کشور و کاهش هزینه ها می بایست در ساختار عناصر اطلاعاتی ، معیار ثبت ، فرآیند گردآوری داده ها ، سیستم طبقه بندی و همچنین کنترل کیفیت داده ها در نظام فعلی ثبت سرطان کشور تجدید نظر به عمل آید. نتایج مقایسه محورهای نظام ملی ثبت سرطان کشورهای منتخب در شش جدول و الگوی پیشنهادی اولیه و نهایی در دو دیاگرام نشان داده شده است.
نتیجه گیری : مقایسه عناصر اطلاعاتی نظام ملی ثبت سرطان کشور با کشورهای تحت بررسی نشان می دهد که عناصر اطلاعاتی که در حال حاضر جمع آوری می شود نه تنها نیازهای ملی را برآورده نمی کند ، بلکه با توصیه های موسسات بین المللی تحقیقات سرطان شناسی نیز مطابقت ندارد. در این پژوهش با بررسی های انجام شده مجموعه داده های ضروری نظام ملی ثبت سرطان که بتواند نیازهای ملی و بین المللی را برآورده سازد توصیه شده است.امید است با ساختار پیشنهادی در آینده نزدیک شاهد یک کارآمد در گردآوری داده ها باشیم .
مقدمه: پیشرفت های اخیر در فن آوری اطلاعات و ارتباطات توانایی ذخیره و گردش اطلاعات را به نحو قابل توجهی افزایش داده است ، سیستم های پرونده الکترونیک سلامت باعث بهبود سطح دسترسی به داده های بیماران می شود . تحقیقات بین المللی نشان می دهد که مزایای سلامت الکترونیک زمانی افزایش می یابد که اطلاعات پرونده الکترونیک سلامت قابل دسترس باشد و توسط کلیه افراد درگیر در مراقبت از بیمار استفاده شود ، برای در دسترس قرار دادن اطلاعات استانداردهای متعددی وجود دارد، این مطالعه به بررسی استانداردهای HL۷ V۳و openEHR همچنین طراحی مدل شی گرا پیامهای اصلی با توجه به دسته بندی انجام شده جهت انواع پیامها ،۶۹ پیام در گروههای ارزیابی مشاهدات و دستورات بر اساس مدل شی گراو برنامه archetype editor طراحی شد .
روش بررسی: این مطالعه به روش مقایسه ای ـ کیفی در دو مرحله انجام گرفته است. در مرحله اول ارزشیابی استانداردهای پیام رسانی انجام گرفته است وسپس براساس یافته های بدست آمده ، پیامهای شی گرا با توجه به نتایج طراحی شده و در مرحله دوم جلسات بحث گروهی با متخصصین مربوطه در هر حیطه جهت تایید و تصدیق پیامها صورت گرفت.
یافته ها: نتایج در دو بخش ارائه شده است ، در ابتدا گزارش جامعی ازنقاط قوت و ضعف استانداردهای پیام رسانی پرونده الکترونیک سلامت ارائه شده است از مهمترین مزایایHL۷ امنیت ،استفاده از روش شی گرا و افزایش کیفیت مراقبت می باشد ، از نقاط ضعف این استاندارد فصول بی ثبات ،مشکلات اجرایی، فاقدپیش فرض در مورد سیستم عامل یا زبان برنامه نویسی می باشد ، با توجه به جستجوی کلیه مقالات نقطه ضعفی در مورد openEHR بدست نیامد، نتایج تحقیق نشان می دهد که جامعیت مناسب و مطابق با سیستم های اصطلاح شناسی ، جامعیت اطلاعات بیمارستان ، مدل اطلاعاتی صحیحتر وارتباطات متقابل در سطح دانش از مهمترین مزایای openEHR می باشد، در بخش دوم پیامهای طراحی شده با توجه به داده های گرد آوری شده و مصاحبه گزارش شده است.
نتیجه گیری: مقایسه HL۷ و openEHR نشان می دهد که دو سازمان گرچه با دیدگاههای مختلف جهت پیشرفت در استاندارد سازی EHR تلاش می کنند ، استاندارد سازی انجام شده توسط HL۷ برای ارتباطات متقابل معنایی کافی نیست و الگوبندی شی مدار openEHRدر طول پنج سال اخیر تاثیر قابل توجهی در ایجاد استانداردهای پرونده الکترونیک سلامت داشته است و با جدا سازی ساده موارد فنی و بالینی روش خوبی جهت تعریف و حفظ دانش پزشکی ارائه می کند. در ایران HL۷ به عنوان تنها استاندارد مورد بررسی ذکر شده است، در حالی که بررسی استاندارهای پیام رسانی و بهره برداری از نقاط قوت و ضعف این استانداردها امری حیاتی است تا پس از بررسی نقاط قوت و ضعف استانداردها ی ذکر شده ، موارد مناسب انتخاب و در ایجاد پرونده الکترونیک سلامت بکار گرفته شود.
مقدمه: بدون شک پرونده پزشکی یکی از مهمترین مدارک و حاوی حساسترین اطلاعات پزشکی و بهداشتی درمانی افراد می باشد که حفظ محرمانگی اطلاعات مندرج و اسناد و مدارک موجود در آن از اولویت بالایی برخوردار است. در صورتی که معیاری برای ارزیابی و بهبود و حفظ محرمانگی تعریف نشود، این اطلاعات به میزان وسیعی منتشر و مشکلات عدیده حقوقی، اجتماعی و اقتصادی به دنبال خواهد داشت. هدف از مطالعه این پژوهش با عنایت به اهمیت موضوع محرمانگی مدارک پزشکی و تأثیر آن در بهبود عملکرد بیمارستان، بررسی سطوح دسترسی و محرمانگی مدارک پزشکی در کشورهای منتخب و ایران و تعیین شکاف موجود می باشد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی ـ تطبیقی بوده که به روش مقطعی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل کشورهای مورد مطالعه کانادا، استرالیا، آمریکا، انگلستان و ایران می باشد. این کشورها به جز ایران به دلیل پیشرفت قابل توجه در زمینه محرمانگی مدارک پزشکی انتخاب شدهاند. دادههای پژوهش با استفاده از اینترنت و برقراری ارتباط با افراد صاحب نظر و سازمانهای دست اندرکار از طریق پست الکترونیکی جمعآوری شده است و گردآوری اطلاعات مربوط به ایران از طریق مطالعات کتابخانهای، بخشنامههای موجود بوده است.
یافتهها: نتایج حاصل از این بررسی، نشان داد که در ایران سازماندهی منسجمی وجود ندارد که متولی مدیریت بحث محرمانگی مدارک پزشکی و تدوین استانداردهای آن باشد. وضعیت مدارک پزشکی، محرمانه سازی و سطوح دسترسی به مدارک پزشکی در ایران با استانداردهای جهانی فاصله زیادی دارد. عدم تطابق عملکرد بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای ایران با فعالیتهای استاندارد تعریف شده در کشورهای پیشرفته و نامطلوب بودن روشهای انجام کار، باعث انحراف مسیر فعالیتهای این بخش از اهداف اصلی خود شده است.
نتیجه گیری: بدیهی است با توجه به کاربرد وسیع مدارک پزشکی برای مقاصد مختلف نظیر اخذ مشاوره پزشکی، طرح و استناد در مجامع قضایی و حقوقی، سازمانهای بیمهگر و انجام تحقیقات بهداشتی، رعایت اصول محرمانگی امری ضروری است. ضمن اینکه، بهرهگیری از محتویات پرونده برای مقاصد فوقالذکر نیز ضروری به نظر میرسد و میبایست به هنگام تداخل بین حقوق بیمار و حقوق عمومی، قضاوت صحیحی براساس قانون به عمل آید. نتایج حاصل از این پژوهش به شفافسازی وضعیت قوانین و استانداردهای ویژه حفظ محرمانگی ایران، در مقایسه با کشورهای مورد مطالعه کمک کرده و برای تدوین و اصلاح قوانین بخش بهداشت ودرمان کشورمان جهت مدیریت موثر بر اطلاعات حساس پزشکی مفید خواهد بود.
مقدمه: رضایتمندی بیماران نشان دهنده ارائه صحیح خدمات بوده و از نشانگرهای مهم کیفیت مراقبت بهداشتی درمانی محسوب میشود. رضایت بیمار از واحد پذیرش نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف این مطالعه بررسی رضایتمندی مراجعین از واحد پذیرش بیمارستانهای آموزشی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی کاشان و عوامل مرتبط با آن است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی نظرات ۳۸۴ نفر از مراجعهکنندگان به بیمارستانهای آموزشی شهر کاشان از طریق پرسشنامه گردآوری شده است. تحلیل دادهها با استفاده از شاخصهای آمار توصیفی (درصد و میانگین) و تحلیلی (X۲ t-test و ANOVA) انجام شده است.
یافتهها: در مجموع اکثریت مراجعین عملکرد واحد پذیرش را خوب میدانستند (۲/۴۶%). مراجعین از مدت انتظار (۴۳/۱±۰۳/۸ از ۱۰) و رفتار و روابط کارکنان (۹/۲±۷۸/۱۵ از ۲۰) کاملا راضی و از نحوه باسخگویی به سوالات (۷/۲±۶/۱۴ از ۲۰) و نحوه نوبتدهی (۶/۱±۴۱/۴ از ۱۰) راضی بودهاند. رضایتمندی مراجعین از واحد پذیرش با جنسیت بیماران، مدت اقامت و شغل رابطه دارد ولی با سن، منطقه سکونت، مراجعه قبلی و مراجعه حضوری رابطه ندارد. رضایتمندی بیماران از نحوه پاسخگویی کارکنان به طور معنیداری کمتر از همراهان است (p<۰/۰۵). نتیجهگیری: در مجموع مراجعهکنندگان از واحد پذیرش راضیاند. کارکنان پذیرش میتوانند با پاسخگویی مناسبتر به بیماران؛ خصوصا در مورد فرمهای رضایتنامه، توجه به بانوان و توجه به گروههای مسنتر رضایت مراجعهکنندگان از واحد پذیرش را افزایش دهند.
مقدمه: کاربران نظام اطلاعات بیمارستانی افرادی هستند که در تمام ساعات کاری روزانه خود ازاین نظام استفاده، می کننند بنابراین نقاط ضعف و قوت نظام را به خوبی حسَ میکنند. شناخت دیدگاه کاربران نسبت به عملکرد نظام بسیار مهم و در توسعه و تکامل نظام بسیار مؤثر میباشد. این مطالعه با هدف بررسی دیدگاه کاربران نسبت به کیفیت نظام اطلاعات بیمارستانی انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش توصیفی - مقطعی انجام شد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. دادههای مورد نیاز با استفاده از پرسشنامهای پایا و روا، شامل سه بخش: تعامل کاربران با نظام، کیفیت نظام و کیفیت اطلاعات نظام جمع آوری گردید. دادهها با استفاده از آمار توصیفی و نرمافزار SPSS تحلیل گردید. یافتهها: یافتههای مطالعه ما نشان دادکه ۵/۶۷ درصد کاربران نسبت به کیفیت وظایف نظام اطلاعات بیمارستانی تا حدی راضی بودند. ۵/۵۷ درصد کاربران از عملکرد نظام و ۲/۵۳ درصد آنها نیز از کیفیت اطلاعات تا حدی راضی بودند. در مجموع اکثر کاربران (۷۰ درصد) از نظام اطلاعات بیمارستانی تا حدی راضی بودند.
نتیجهگیری: طبق یافتههای این مطالعه از دیدگاه کاربران مشکلاتی در قسمتهای مختلف نظام اطلاعات بیمارستانی مورد استفاده در مشهد وجود دارد که عبارتند از عدم تطبیق عملکرد، وظایف و کیفیت اطلاعات نظام با نیازهای کاربران که میتواند منجر به پایین بودن سطح رضایت کاربران از نظام اطلاعات بیمارستانی باشد.
مقدمه: پرونده الکترونیک سلامت (EHR) به عنوان اطلاعات مراقبت بهداشتی ذخیره شده الکترونیکی تمام طول دوران حیات فرد با هدف پشتیبانی استمرار مراقبت، آموزش و پژوهش محسوب میشود. استانداردهای محتوا و ساختار یکی از مهمترین موضوعاتی است که در EHR باید در نظر گرفته شود. هدف پژوهش بررسی استانداردهای محتوا، ساختار و واژهنامه پرونده الکترونیک سلامت و ارائه الگوی مناسب برای ایران میباشد.
روش بررسی: این بررسی یک مطالعه مقطعی - مقایسهای است که در سال ۸۵-۸۴ انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه و چک لیست بود. جامعه پژوهش را سازمانهای ASTM ، HL۷ و CEN/TC۲۵۱ تشکیل میداد. دادههای گردآوری شده با استفاده از جداول تطبیقی وروشهای کیفی تحلیل شد. با توجه به مزایا و محدویتهای استانداردهای منتخب، الگویی برای ساختار، محتوا و واژهنامهای EHR پیشنهاد و طی دو مرحله به روش دلفی آزمون شد.
یافتهها: سه سازمان وجود دارد که استانداردهای مربوط به EHR را ایجاد میکنند که عبارتند از: بهداشت در سطح هفتم (HL۷)، جامعه آزمون اسناد امریکا (ASTM) و هیئت فنی، کمیته اروپایی تعیین کننده استاندارد(CEN TC۲۵۱ ). استاندارد HL۷ فاقد استاندارد جامعی برای محتوا و ساختار است، اما در دو بخش به نامهای معماری بالینی سند و پروپوزال نیروی کاری هستی شناسی سند، ایدههایی در ارتباط با EHR میدهد و از استانداردهای واژهنامهای LOINC ، SNOMED و UMLS استفاده کرده است. CEN TC۲۵۱ ساختار EHR را تعریف میکند اما فاقد استاندارد محتوایی واژهنامهای است. ASTM محتوا و ساختار EHR را مشخص کرده و از استاندارهای واژهنامهای مثل ICD۹ , SNOMED و READ استفاده کرده است.
نتیجهگیری: مطالعه نشان میدهد که این سازمانها، در مجموع استانداردهای محتوا، ساختار و واژهنامهای را لحاظ نمودهاند. با توجه به نقاط ضعف و مزایای این استانداردها، الگویی برای ایران طراحی شد و با نظرخواهی نهایی گردید. در این ساختار باید از معماری استاندارد پذیرفته شدهای استفاده شود و استاندارد واژهنامه گنجانده شود.
مقدمه: با توجه به اینکه سازمان یک پدیده پویا و متغییر اجتماعی، لذا طرح طبقه بندی مشاغل نیز پدیده ثابتی نیست. سیستم های مدارک پزشکی کاغذی روز به روز بیشتر به سیستم های پرونده کامپیوتری بیمار تبدیل میشوند، بنابراین، به دلیل اینکه محتوی شغل با پیشرفت تکنولوژی تغییر می کند بهتر است شرح شغل ها نیز، هرازگاهی به ویژه در زمان ارزشیابی سالیانه مورد بررسی قرار گیرد. همچنین مدیر بخش مدارک پزشکی نیز بایستی در حدامکان تغییرات آینده را هم پیش بینی کند. هدف این مطالعه مقایسه شرح شغل کارکنان مدارک پزشکی در کشورهای منتخب و ارائه الگو بود.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی و بصورت توصیفی- مقایسه ای بوده است. بدین صورت که پژوهشگر ساختار شرح شغل های موجود در انجمن های مدیریت اطلاعات بهداشتی را بطور کامل و توسط چک لیست مقایسه کرد. سپس بر اساس مقایسه انجام شده الگوی اولیه را طراحی و به نظرخواهی متخصصان مدارک پزشکی گذاشته شد. نهایتاً الگوی پیشنهادی نهایی ارائه گردید.
یافته ها: شرح شغل های نگاشته شده توسط انجمن مدیریت اطلاعات بهداشتی آمریکا، دارای ساختار عنوان شغل، ناظر مستقیم، هدف اصلی شغل، مسئولیت ها و شرایط احراز شغل می باشد. در صورتیکه در ساختار شرح شغل های انجمن مدیریت اطلاعات بهداشتی استرالیا، کد وطبقه شغلی، نام واحد و مسئول ناظر و همچنین ثبت شرایط ضروری و مطلوب و شرایط احراز و حتی ساعت کار و استراحت ثبت شده است. این انجمن به ثبت شاخص های عملکردی در قالب فرم شرح شغل معتقد است. در حالیکه در انجمن مدیریت اطلاعات بهداشتی کانادا، فرم شرح شغل در قالب فرم ارزشیابی کارکنان با قید زمان بندی مسئولیت ها و مجزا از فرم شرایط احراز آورده شده است.
نتیجه گیری: پژوهشگر طی دو مرحله دلفی کردن الگوی نهایی به این نتیجه نایل آمد که فرم شرح شغل بایستی دارای پنج محور عنوان شغل، هدف شغل، مسئولیت های شغل، شاخص های عملکردی و شرایط احراز شغل باشد. از نظر صاحب نظران میزان اهمیت این عناصر به ترتیب ۸۸ ، ۸۲ ، ۸۸ ، ۸۷ و ۹۱ درصد می باشد.
مقدمه: امروزه رشد روزافزون اطلاعات سلامت ،موجب بکارگیری فن آوری های نوین جهت اداره و بهره برداری مناسب ازاطلاعات از جمله ایجاد پرونده سلامت الکترونیکی شده است.ظرفیت روبه رشد فن آوری های اطلاعات برای جمع آوری ،ذخیره و انتقال اطلاعات درحجم زیاد ، نگرانی های قابل درکی ایجاد کرده است زیرا پرونده های کامپیوتری توسط کاربران مختلف و از محل های متعدد قابل دسترس است.اکنون با توجه به رویکردکشورمان به سمت طراحی و ایجاد پرونده سلامت الکترونیک ، سؤال اساسی این است که آیا الگوی اصول محرمانگی آن توسط متولیان امرطراحی شده است؟
روش بررسی: مطالعه به روش توصیفی در سال ۱۳۸۶انجام شد.اطلاعات اصول محرمانگی پرونده سلامت الکترونیک سه کشوراسترالیا،کانادا وانگلستان بر اساس مطالعه تطبیقی انجام شده استخراج گردید و سپس الگوی اولیه طراحی شد. الگوی مذکور از طریق پرسشنامه و با استفاده از آزمون دلفی به رآی صاحب نظران گذاشته شدوموارد کمتر از ۵۰درصد از الگو حذف،۵۱ تا ۷۵ درصد مجددا به نظرسنجی گذاشته شد و موارد ۷۵ درصد وبالاتر از آن پذیرفته ودر الگوی نهایی منظور شد.
یافته ها:الگوی پیشنهادی برای کشورمان بر محوریت رضایت بیمار در اصول محرمانگی پرونده سلامت الکترونیک تأکید دارد و استفاده و افشای اطلاعات سلامت برای بازاریابی، مقاصدی خارج از چرخه مراقبت و درمان بدون رضایت بیمار، اعضای خانواده و افراد دیگری که ارتباط شخصی نزدیکی با بیمار دارند و عدم دسترسی فرد به اطلاعات سلامت خود در بعضی موارد مورد تأیید قرار نگرفته است.همچنین در الگوی پیشنهادی، به اعمال جریمه های افشاء و امحاء پرونده سلامت الکترونیک ، مالکیت داده ها، شمول قوانین دسترسی به اطلاعات در تمام سازمان ها، مسئول عدم دسترسی سریع به اطلاعات و شرایط انتقال اطلاعات به خارج از کشور اشاره شده که در اصول محرمانگی کشورهای منتخب اشاره ای به آن نشده است.
نتیجه گبری:در این پژوهش الگوی اصول محرمانگی پرونده سلامت الکترونیک برای ایران طراحی شده است که جهت حفظ محرمانگی اطلاعات بیماران تصویب و اجرای آن توسط مراجع ذیصلاح توصیه می شود.
مقدمه: در دنیای متحول امروزی، کسب وکار تغییرات شگرفی را تجربه می کند. سیستم اطلاعات، به عنوان ابزاری در جهت رسیدن به اهداف یک سازمان، از این تغییر مستثنی نبوده است. سازمان ها باید سیستم های اطلاعات درحال تغییرشان را چنان مدیریت کنند که هزینه های صرف شده را جبران کند و یک مزیت رقابتی در صنعت هم باشد. همراستایی استراتژی ها و اهداف سیستم اطلاعات با اهداف و راهبرد های کسب وکار امری ضروری تلقی می شود. سازمان های ارائه کننده ی سلامت نیز به دلیل نیاز مبرم به سیستم اطلاعات قدرتمند از این امر مستثنی نمی باشد.
مروری بر مطالعات: هدف فرایند همراستایی راهبرد ی، بهینه سازی هزینه و به کارگیری مناسب سیستم اطلاعات در سازمان است. هدف مقاله حاضر بررسی مطالعات انجام شده بر روی فرایند همراستایی استراتژیک و شناسایی ابزارهای و رویکردهای مختلف آن جهت شناساندن به مدیران در صنعت بهداشت و درمان است.
نتیجه گیری: این مطالعه با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی انجام یافته است. همراستایی راهبردی فرایندی پویا و بلند مدت است که نیازمند همکاری و مشارکت هر دو بخش سازمان یعنی بخش سیستم اطلاعات سلامت و بخش اجرائیه سلامت است. در اجرای موفق فرایند همراستایی، برخورداری از درک یکسان از فرایند همراستایی؛ و توجَه به ابعاد موجود در این فرآیند و مدل های مورد استفاده نیز اهمیت دارد. فرهنگ سازی و ارتقای آگاهی از متون همراستایی می تواند در این امر راهگشا باشد.
مقدمه: استفاده از فناوری های اطلاعاتی منجر به افزایش دانش سلامت مردم می شود. هدف این تحقیق تعیین دیدگاه بیماران درباره ی نقش سواد فناوری اطلاعات در سلامت فردی بود.
روش بررسی: این مطالعه ی توصیفی - مقطعی در بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی کاشان؛ بر ۴۶۱ بیمار بستری در سال ۷۸ باانتخاب به صورت تصادفی ساده، اجرا شد. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای محقق ساخته، روایی حاوی دو قسمت سؤالات زمینه ای و سؤالات مرتبط ،(r= (صوری و محتوائی) و پایایی (روش اسپیرمن – براون با ۰,۸۳ و آمار توصیفی SPSS با نقش فناوری اطلاعات در سلامت فردی است. داده ها توسط مصاحبه جمع آوری و با نرم افزار (فراوانی و درصد) ارایه شد.
یافته ها: ۴۲,۱ درصد بیماران با کامپیوتر، ۲۶.۷ درصد با اینترنت آشنائی داشتند و ۴۱.۹ درصد به اینترنت دسترسی داشتند. ۸۶.۳ درصد تمایل به دسترسی به اطلاعات پرونده پزشکی، ۸۸.۳ درصد دریافت و ارسال سوابق، ۸۵.۷ درصد دریافت جواب آزمایشات، ۷۹ درصد تجدید نسخه داروئی، ۷۶.۴ درصد اخذ نوبت، ۸۰ درصد مشاوره با پزشک معالج و ۸۰ درصد تمایل به دریافت اطلاعات مرتبط با رژیم غذایی را با استفاده از فناور یهای اطلاعاتی داشتند.
نتیجه گیری: نگرش بیماران بستری نسبت به فناوری های اطلاعاتی به نسبت خوب است. پیشنهاد می شود اطلاعات مورد نیاز بیماران به خصوص اطلاعات مربوط به نحوه ی صحیح مصرف داروها و رژیم غذایی از طریق لوح های فشرده و سایت بیمارستان در اختیار بیماران قرار گیرد، یا سایت های مناسب به آنان معرفی شود.
مقدمه: پرونده ی سلامت فرد ی موجب تسهیل ارتباط بین پزشک- بیمار و حمایت از روش مراقبت از خود و ارتقای کیفیت مراقبت می شود. هدف این تحقیق بررسی پرونده ی سلامت فردی، مراقبت بیمار مدار از طریق اطلاعات بیمار مدار از دیدگاه بیماران بود.
روش بررسی: این پژوهشی مقطعی بر روی ۴۶۱ نمونه ی تصادفی از بیماران بستری در بیمارستان های آموزشی شهر کاشان در سال ۱۳۸۷ صورت پذیرفت. گرد آوری داده ها با مصاحبه و توسط پرسشنامه محقق ساخته پایایی (اسپرمن – و روایی (صوری و محتوائی)، در دو قسمت؛ اطلاعات زمینه ای و اهداف صورت پذیرفت. داده ها با استفاده (r= براون ۰,۸۳ و آمار توصیفی ارائه شد. SPSS از نرم افزار
یافته ها: نزدیک به ۴۶,۶ درصد از بیماران، اطلاعات پزشکی خود را نگهداری می کنند، ۸۷ درصد از افرادی که اطلاعات پرونده پزشکی خود را نگهداری نمی کنند، علت آن را عدم آگاهی از مزایای نگهداری این اطلاعات ذکر نمودند؛ ۸۵.۷ درصدبیماران مایل به استفاده از پرونده ی سلامت فردی در موارد اورژانسی و ۸۰ درصدمایل به دریافت اطلاعات مربوط به رژیم غذائی از طریق پرونده سلامت فردی بودند.
نتیجه گیری: بیماران آگاهی لازم در خصوص نحوه تهیه و مزایای پرونده الکترونیک سلامت را ندارند، پیشنهاد می گردد ضمن ارائه آموزش های لازم، پرونده سلامت فردی ابتدا مبتنی بر کاغذ ایجاد، و بتدریج و با شکل گیری وب سایت های بیمارستان ها، سیستم های اطلاعات بیمارستانی و پرونده الکترونیک سلامت و یا بیمار، درگاهی برای دسترسی بیماران به پرونده خود تهیه و در نهایت سیستم های پرونده سلامت فردی کامل تشکیل شود.
مقدمه: سیستم اطلاعات انبار دارویی، نرم افزاری است که انجام عملیات تهیه و نگهداری داروها را از مرحله درخواست تا مرحله تهیه و تحویل به مصرف کننده مسیر میسازد. به منظور ارزیابی این سیستم باید به مقایسه ابعاد آن پرداخته شود که در این پژوهش سیستم مذکور در ابعاد نظر کاربران و مدیران، ویژگیهای فنی و قابلیتهای سیستم بررسی شد.
روش کار: این پژوهش از نوع کاربردی است که به روش توصیفی – مقایسه ای انجام شده است. در این پژوهش نُه مرکز آموزشی درمانی شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. گردآوری دادهها با پرسشنامه و چک لیست انجام شد وروایی آنها بر اساس نظر پنج نفر از کارشناسان مرتبط با سیستم سنجیده و برای تعیین پایایی پرسشنامه از شیوه آزمون – بازآزمون استفاده شد. نتایج در قالب جداول و نمودارهای آماری ارائه شد.
یافتهها: بررسی نظر مدیران و کاربران نشان داد که آنها با بیشتر ویژگیهای مورد پرسش در خصوص این سیستم موافق بودند . در بررسی ویژگیهای فنی سیستم مشخص شد که مرکز رازی و انستیتو کانسر سیستم عامل و پایگاه داده قوی تری دارد. در بررسی قابلیتها نرم افزار بیمارستان بوعلی و امیراعلم با کسب ۸۴ امتیاز بیشترین قابلیت و نرم افزار بیمارستان نجمیه با کسب ۷۰ امتیاز در زمینه مذکور کمترین قابلیت را داشتند .
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که کاربران با بهره گیری از فناوریهای جدید در این سیستم موافق نیستند. ویژگیهای فنی سیستمها تقریباً یکسان و مطلوب هستند و تمامی سیستمها دارای قابلیتهای عمومی گزارشها و محاسبات هستند ولی در قابلیتهای مدیریت استثناء، پشتیبانی و نظارتی برخی از سیستمها کمترین امتیاز را کسب کردند.
مقدمه: بیماری آسم به دلیل مدیریت نادرست، در نیمی از افراد مبتلا به این بیماری به صورت «کنترل نشده» باقیمانده است. از دلایل اصلی نداشتن مدیریت میتوان به پیگیری نکردن کنترل بیماری توسط بیمار، ناآگاهی پزشک عمومی از وضعیت بیمار و پیروی نکردن پزشک عمومی از راهنماها در مدیریت بیماری، اشاره کرد. هدف مطالعه حاضر ایجاد مدل مفهومی برای سامانه مدیریت بیماری آسم در مراقبت اولیه بود.
روش ها: در پژوهش حاضر، ابتدا گردشکارهای مدیریت بیماری آسم ایجاد شد. سپس، مدل مفهومی سامانه با زبان مدل سازی یکپارچه ایجاد و با استفاده از روش هم اندیشی خبرگان توسط پنج متخصص آسم، سه متخصص انفورماتیک و دو متخصص مدیریت اطلاعات سلامت ارزیابی شد که به روش نمونه گیری دسترسی آسان انتخابشده بودند. ابزار گردآوری داده چارچوب بحث با سؤال های باز بود کهپس از بحث و تبادل نظر در خصوص مدل مفهومی توافق جمعی حاصل شد و به صورت همزمان بر نمودارهای مدل مفهومی اعمال شد.
یافته ها: مدل مفهومی سامانه در قالب ۱۰ نمودار از جمله مورد کاربرد کسب و کار، مورد کاربرد، فعالیت ، توالی و کلاس ایجاد و ارزیابی شد. در نمودار مورد کاربرد کسب و کار، مورد کاربردهای اصلی و در نمودار مورد کاربرد، مورد کاربردهای جزیی تر به تصویر کشیده شد. در نمودار فعالیت، نحوه پذیرش، ویزیت و مدیریت بیمار به تصویر کشیده شد. نمودار توالی و کلاس نیز، ترتیب انجام عملیات مدیریت بیماری آسم و شیءهای موردنیاز مدیریت بیماری آسم ارائه شد.
نتیجهگیری: از آنجا که متخصصین آسم، انفورماتیک و مدیریت اطلاعات سلامت صحت مدل مفهومی ارائه شده در پژوهش حاضر را تایید نموده اند، انتظار می رود مدل مفهومی ارائه شده، به طراحی سامانه هایی کارا و منطبق با نیاز کاربران، کمک قابلتوجهی نماید.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مدیریت سلامت می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Health Administration
Designed & Developed by : Yektaweb