fa
jalali
1391
4
1
gregorian
2012
7
1
15
48
online
1
fulltext
fa
گزارش کوتاه: کاربردهای رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند توسط اینترن ها و رزیدنت ها در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران ؛ یک مطالعه کیفی
A qualitative study of the application of PDA and smart phones by the residents and interns of teaching hospitals of Tehran University of Medical Sciences
مقدمه
در سالهای اخیر میزان استفاده از تلفنهای همراه، رایانههای جیبی و تلفنهای هوشمند رشد قابل توجهی یافته است. ] 1 [ این ابزارهای قابل حمل، باعث دسترسی سریع به اطلاعات و ارتباط آسانتر بین افراد شده است. از جمله گروههایی که از رایانههای جیبی و تلفنهای هوشمند استفاده میکنند، متخصصان علوم سلامت میباشند. پزشکان، پرستاران و دانشجویان پزشکی به دسترسی سریع و بموقع به اطلاعاتی از قبیل منابع مرجع پزشکی، اطلاعات دارویی، اطلاعات بیماریها و آخرین پژوهشهای انجام شده در حوزههای تخصصی پزشکی نیازمند میباشند. این افراد باید در اسرع وقت و بدون محدودیت مکانی و زمانی به این اطلاعات دسترسی داشته باشند، تا بتوانند بهترین درمان را بر روی بیماران اعمال نمایند. ] 2-4 [ بنابراین جهت دسترسی به اطلاعات مورد نیازشان از ابزارهای قابل حملی مانند تلفنهای هوشمند و رایانههای جیبی استفاده میکنند. ] 5 [ به کمک تلفنهای هوشمند و رایانههای جیبی میتوان برنامههای مختلف پزشکی مانند منابع مرجع دارویی، کتابهای مرجع پزشکی و دیگر اطلاعات مورد نیاز را به صورت دیجیتالی در مواقع نیاز مورد استفاده قرار داد. دسترسی به اینترنت بیسیم، وبسایتها و پایگاههای اطلاعاتی، پرونده الکترونیک سلامت، مشاوره از راه دور و ... نیز به کمک رایانههای جیبی و تلفنهای هوشمند امکانپذیر شده است. ] 6-7 [
مطالعات متعددی کاربردهای این ابزارها را مورد بررسی قرار دادهاند؛ برای مثال، مطالعه فوآ نشان میدهد این ابزارها در دسترسپذیر ساختن منابع پزشکی، کسب اطلاعات دارویی و مدیریت اطلاعات شخصی مفید میباشند. ] 8 [ مطالعه استرود نیز نشان میدهد استفاده از برنامه های دارویی بیشترین کاربرد را در میان پرستاران داشته است و استفاده از رایانههای جیبی در تصمیمگیری بالینی، ارتقاء ایمنی و سلامت بیمار نقش مؤثری داشته است . ] 4 [ همچنین طبق پژوهش چاترلی کاربرد این ابزارها در میان دانشجویان پزشکی بر اساس میزان استفاده به ترتیب شامل تقویم، اطلاعات دارویی، پست الکترونیک، منابع مرجع پزشکی، فرهنگلغت، انجام محاسبات بالینی ( Clinical calculations )، تشخیص افتراقی بیماریها ( Differential diagnoses ) و ذخیره یادداشتهای روزانه بوده است. ] 9 [ در مطالعات پیشین عموماً از روش پژوهش کمّی استفاده شده و کاربردهای رایانههای جیبی و تلفنهای هوشمند به صورت کلی بررسی شده است، درحالی که در مطالعه حاضر جهت بررسی و شناخت عمیق موضوع از روش پژوهش کیفی استفاده شد و کاربردهای این ابزارها به صورت جداگانه در امور روزمره و شغلی مورد بررسی قرار گرفت.
با بررسی متون مرتبط و تخصصی توسط پژوهشگران این مطالعه، معلوم گردید که تا زمان انجام این پژوهش، در مورد کاربردهای مختلف رایانههای جیبی و تلفنهای هوشمند در پزشکی و حرفههای وابسته، پژوهشی در کشور ایران انجام نشده است. لذا، در این تحقیق کاربردهای رایانههای جیبی و تلفنهای هوشمند در میان گروه کوچکی از اینترنها و رزیدنتهای ایرانی مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به اهمیت استفاده از رایانههای جیبی و تلفنهای هوشمند در مراکز بهداشتی و درمانی مانند بیمارستانها، با انجام این پژوهش علاوه بر معرفی کاربردهای این ابزارها به مسئولین و شاغلین حوزه درمان، میتوان برنامهریزیهای لازم جهت معرفی و آموزش کاربردها و چگونگی استفاده از این ابزارها را انجام داد. همچنین میتوان جهت رواج استفاده از این فناوری نوین در مراکز بهداشتی و درمانی کشور تصمیمگیری و برنامهریزی نمود.
روش کار
این مطالعه به روش پژوهش کیفی انجام شد . جامعه پژوهش آن دسته از اینترنها و رزیدنتهای دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که با رایانههای جیبی و تلفنهای هوشمند سروکار داشتند و در سال 1390 در بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) و بیمارستان امام خمینی(ره) واقع در شهر تهران به تحصیل اشتغال داشتند . در این پژوهش نمونهگیری بر اساس نمونهگیری مبتنی بر هدف بود. در این روش پژوهشگر نمونههای خود را با توجه به اهداف پژوهش انتخاب میکند ] 10 [ و میکوشد تا به صورت هدفدار، بر مبنای اینکه چه نوع اطلاعات خاصی مورد نیاز است نمونه هایی را انتخاب کند. بنابراین، اینکه بعداً چه افرادی انتخاب میشوند تحت تأثیر این است که قبلاً چه کسانی مورد مصاحبه قرار گرفته اند و چه اطلاعاتی داده اند. ] 11 [
«در مطالعات کیفی اشباع دادهها ( Saturation ) خصوصیتی است که ارتباط نزدیک با حجم نمونه دارد. اشباع عبارت است از اینکه با ادامه جمع آوری داده ها، داده های جمع آوری شده، تکرار داده های قبلی باشد و اطلاعات جدیدی حاصل نگردد. بنابراین بر خلاف تحقیقات کمّی که به تعیین حجم نمونه از طریق محاسبات آماری اهمیت داده می شود، در تحقیقات کیفی تکرار اطلاعات قبلی نشانه کفایت حجم نمونه است. ساندلوسکی در این خصوص می گوید، رسیدن به احساس اشباع داده ها تا حد زیادی وابسته به تجربه محقق دارد». ] 11 [ در مطالعه حاضر اشباع دادهها با انجام مصاحبه با 16 شرکتکننده مشاهده شد. اما جهت اطمینان بیشتر، جمعآوری دادهها تا 21 شرکت کننده ادامه یافت.
در این پژوهش از «مصاحبه نیمه ساختار یافته» ( Semi-structured interview ) و «راهنمای مصاحبه» ( Interview guide ) جهت گردآوری دادهها استفاده شد. راهنمای مصاحبه، ابزاری ضروری است که محقق را جهت استخراج حقایق، طرز فکرها، فرآیندها و دیدگاههای افراد مورد مطالعه یاری میدهد. ] 11 [ راهنمای مصاحبه در این پژوهش شامل دو سوال کلی بود: 1. در انجام امور و فعالیتهای روزانه خود از رایانهی جیبی و تلفن هوشمند خود چه استفادههایی میکنید؟ 2. در انجام وظایف شغلی خود از رایانهی جیبی و تلفن هوشمند چه استفادههایی میکنید؟ . سؤالات مصاحبه نیز از نوع سؤالات نیمه باز بودند. در روش مصاحبه نیمه ساختار یافته و سوالات نیمه باز، پژوهشگر و شرکتکننده برای بحث بیشتر در مورد موضوع یا سوال آزاد هستند. ] 12 [ این روش به محقق این اجازه را میدهد تا برای بررسی یک موضوع با جزئیات بیشتر، علاوه بر سؤالاتی که در راهنمای مصاحبه مشخص شده است؛ سؤالات بیشتری را از شرکتکننده بپرسد. همچنین محقق میتواند به بررسی مسائلی که در حین مصاحبه در رابطه با موضوع مورد بحث به وجود میآید، بپردازد. ] 12 [ مصاحبه ها در بین ماههای فروردین الی تیر انجام شد و میانگین انجام مصاحبه ها تقریباً 15 دقیقه بود (حداقل 8 و حد اکثر 45 دقیقه). تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل مقایسهای مداوم ( Constant comparative analysis ) و به کمک نرم افزار NVivio 9 انجام شد. در این روش جمعآوری و تحلیل دادهها همزمان انجام میشود. بعد از هر مصاحبه، فایلهای صوتی ضبط شده به صورت متن پیادهسازی شده و قبل از اقدام به مصاحبه بعدی، دادهها کد گذاری میشوند. ] 10 [
از افرادی که تمایل داشتند در این پژوهش شرکتکنند، رضایتنامهی کتبی اخذ شد. همچنین اطلاعاتی در خصوص پژوهش، اهداف و سؤالات پژوهش به صورت مکتوب در اختیار شرکتکنندگان قرار داده شد. در این پژوهش تمام اطلاعات اعم از نام، نوارهای مصاحبه و نوشتارها محرمانه باقی مانده است. به جای ذکر مشخصات شخصی شرکتکنندگان، از کد به جای اسم استفاده شده است. طبق اطلاعات فرم اطلاعرسانی، مشارکتکنندگان حق کنارهگیری از پژوهش را در هر مرحله از پژوهش داشتند و برای انصراف ایشان نیازی به ارائه دلیل نبود.
این مطالعه به دنبال پاسخگویی به دو هدف زیر است: الف. شناخت کاربردهای رایانههای جیبی و تلفنهای هوشمند در انجام امور روزانه اینترنها و رزیدنتها و ب. شناخت کاربردهای رایانههای جیبی و تلفنهای هوشمند در انجام وظایف شغلی اینترنها و رزیدنتها.
یافتهها
الف. کاربرد رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند در انجام امور روزانه
1. جستجوی وب: بیشترین کاربرد رایانههای جیبی و تلفنهای هوشمند در میان شرکتکنندگان در امور روزمره، جستجوی وب و دسترسی به اینترنت بود. 11 تن از شرکت کنندگان از موتور جستجوی گوگل استفاده میکردند. نتایج مطالعه نشان میدهد که شرکت کنندگان بر اساس نیاز و هدف خود از امکانات وب استفاده میکردند؛ برای مثال، یکی از شرکت کنندگان بیان کرد؛ به ندرت و در مواقع ضروری از نقشه گوگل استفاده میکند. شرکتکننده دیگری نیز بیان کرد؛ از طریق وبسایتهای موجود اخبار روز را دنبال میکند.
2. مدیریت اطلاعات شخصی: 10 تن از شرکتکنندگان به طور معمول، اطلاعات شخصی خود از قبیل یادداشتهای روزانه، قرار ملاقاتها و صورت حسابها را در برنامههایی از قبیل Memo در رایانه جیبی و تلفن هوشمند خود ذخیره میکردند.
3. ارتباطات: نه تن از شرکت کنندگان از طریق رایانه جیبی و تلفنهوشمند خود جهت برقراری تماس تلفنی، ارسال پیامک، ارسال و دریافت پست الکترونیک و چت استفاده میکردند.
از دیگر کاربردهای این ابزارها میتوان به استفاده از برنامهها و نرمافزارهایی از قبیل مایکروسافت آفیس، پی دی اف، فرهنگ لغت و همچنین دوربین، بازیهای رایانهای، موزیک و ... اشاره کرد.
ب. کاربرد رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند در انجام امور شغلی
1. دسترسی به پایگاههای اطلاعاتی تخصصی: 20 تن از 21 شرکت کننده در این پژوهش به طور معمول جهت کسب اطلاعاتی در مورد بیماریها، شیوه درمان بیماری و ... از UpToDate و تنها 5 تن به ندرت از پابمد استفاده میکردند. تقریباً تمامی شرکت کنندگان استفاده از پایگاه آپ تو دیت را به عنوان بالاترین کاربرد خود از این ابزارها نام بردند. از صحبتهای شرکت کنندگان اینطور برداشت میشد که پایگاه آپ تو دیت اکثر نیازهای بالینی آنها را برآورده میسازد.
2. منابع مرجع دارویی: کسب اطلاعات دارویی از منابع مرجع دارویی دومین علت استفاده از رایانه جیبی و تلفن هوشمند بود. 16 تن از 21 شرکت کننده، منابع مرجع دارویی را بر روی این ابزارها نصب کرده بودند. به گفته شرکتکنندگان، دسترسی به اطلاعات دارویی به هنگام معالجه و معاینه بیماران نقش بسیار زیادی در درمان و کاهش خطاهای پزشکی ایفا میکند.
3. کتابهای الکترونیکی: مطالعه کتابهای پزشکی و مقالات علمی الکترونیکی یکی دیگر از کاربردهای این ابزارها بود که 15 نفر از اینترنها و رزیدنتها از آن استفاده میکردند. به گفته شرکتکنندگان به کمک رایانه جیبی یا تلفن هوشمند خود به راحتی میتوانستند کتابهایی مانند «هاریسون»، «نلسون» و دیگر کتابهای تخصصی را به همراه خود داشته باشند و دیگر نیازی به حمل کتابهای سنگین و حجیم نیست.
4. جستجوی وب: 10 نفر از شرکتکنندگان جهت کسب اطلاعات مورد نیاز خود از منابع تحت وب و اینترنت جهت دسترسی به اطلاعات مورد نیازشان استفاده میکردند. قابل ذکر است که تمام این ده نفر پس از آپتودیت، اینترنت را به عنوان دومین منبع جهت کسب اطلاعات ذکر کردند. همچنین موتور جستجوی گوگل بیشترین استفاده را در میان شرکتکنندگان داشت. شرکتکنندگان از منابع اینترنتی برای کسب اطلاعات پزشکی در مورد بیماریها، تشخیص بیماری، اطلاعات پیشزمینه، تصاویر پزشکی و ... استفاده میکردند.
5. دیگر برنامههای پزشکی: فرهنگ لغت پزشکی، برنامههای آزمایشگاهی، برنامه آناتومی و اطلس پزشکی نیز از دیگر برنامههای نرمافزاری بودند که به ترتیب بالاترین میزان استفاده را در میان جامعه پژوهش داشت.
بحث
در این مطالعه بیشترین کاربرد رایانههای جیبی و تلفنهای هوشمند در انجام امور روزانه جامعه پژوهش شامل جستجوی وب، مدیریت اطلاعات شخصی و ارتباطات بود. در این میان جستجوی وب با فراوانی 11 بیشترین کاربرد را داشته است. چاترلی نیز به این نکته اشاره میکند که بیشترین میزان استفاده از رایانههای جیبی و تلفنهای هوشمند در میان دانشجویان پزشکی سال اول تا سال چهارم به ترتیب شامل تقویم، پست الکترونیک، فرهنگ لغت، ذخیره یادداشتها، گرفتن عکس و جستجوی منابع بوده است. البته در مطالعه چاترلی جستجوی منابع وب کمترین میزان استفاده را داشته است. ] 9 [
نتایج این مطالعه نشان میدهد که پایگاههای اطلاعاتی تخصصی، منابع مرجع دارویی، مطالعه متون الکترونیکی پزشکی، جستجوی وب، فرهنگ لغت پزشکی، برنامههای آناتومی، آزمایشگاهی و اطلس پزشکی بیشترین کاربردها را در میان اینترنها و رزیدنتها داشته است. طبق مطالعه فوآ استفاده از رایانه جیبی در دسترسی به منابع پزشکی، کسب اطلاعات دارویی و برنامهریزی فعالیتهای روزانه مفید بوده است. 56.7 درصد از پزشکان این مطالعه نیز از پایگاه اطلاعاتی UpToDate استفاده میکردند. ] 8 [ لئون نیز نشان دادهاند که مطالعه کتابهای الکترونیکی پزشکی، برنامههای بالینی و کسب اطلاعات دارویی بیشترین کاربرد را در میان دانشجویان رزیدنت داخلی داشته است. ] 6 [
از نکات قابل توجه در این مطالعه این بود که شرکتکنندگان عموماً از موتور جستجوی گوگل جهت دستیابی به اطلاعات پزشکی استفاده میکردند. تعدادی از شرکتکنندگان از ابزار تصاویر گوگل جهت بازیابی تصاویر پزشکی استفاده میکردند؛ که عموماً تصاویر CT و MRI از بیماریها بود. مطالعات مختلفی به این نکته اشاره کردهاند که گوگل اولین اولویت پزشکان جهت جستجوی اطلاعات میباشد. برای مثال صدقی و همکارانش به این نکته اشاره کرده اند که متخصصان علوم سلامت عموما از گوگل جهت جستجوی تصاویر استفاده میکنند. ] 13 [ نتایج مطالعه حاضر نیز نشان میدهد اینترنها و رزیدنتها هنگام جستجوی اطلاعات تخصصی مورد نیازشان، از گوگل بیش از دیگر موتورهای جستجو استفاده میکنند.
طبق یافتهها و با توجه به نتایج مطالعات پیشین که در خارج از ایران انجام شده است؛ جامعه پژوهش این مطالعه تنها با برنامهها و کاربردهای اندکی از این ابزارها آشنا بودند. برای مثال در مطالعات پیشین به این نکته اشاره شده است که از این ابزارها جهت نسخه نویسی الکترونیکی، مشاوره از راه دور، آموزش، ثبت اطلاعات بیماران در پرونده الکترونیک سلامت و ... استفاده شده است. همچنین طبق یافتهها، آموزش کاربردهای این ابزارها امری ضروری میباشد. بنابراین پیشنهاد میشود در دانشگاههای علوم پزشکی کشور و مراکز وابسته به دانشگاه مانند کتابخانههای بیمارستانی، توسط متخصصان علوم اطلاعرسانی سلامت و کتابداران بالینی، در خصوص کاربردها، اهمیت، چگونگی استفاده و برنامههای نرمافزاری قابل استفاده بر روی رایانه جیبی و تلفن هوشمند اطلاعرسانی و آموزش لازم داده شود. همچنین ضروری است، مزایای استفاده از رایانههای جیبی و تلفنهای هوشمند به طور مکرر به متخصصان علوم سلامت اطلاعرسانی گردد. توصیه میشود سیاستگذاران بهداشتی و درمانی و مدیران بیمارستانها زیرساختهای لازم را جهت استفاده از این فناوری فراهم سازند. همچنین مراکزی جهت پشتیبانی از این فناوری در مراکز درمانی ایجاد شود. سپس با حمایتهای مالی از کادر درمانی، آنها را به استفاده از این فناوری تشویق نمایند.
تشکر و قدردانی
این مقاله حاصل بخشی از پایان نامه کارشناسی ارشد در سال 1390 می باشد که با حمایت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. نویسندگان مقاله از همکاری رزیدنت ها و اینترن هایی که در این مطالعه شرکت کردند؛ کمال تشکر و قدردانی را دارند.
● Accepted: 13/June/2012
Re ferences
1. Putzer GJ, Park Y. The effects of innovation factors on smartphone adoption among nurses in community hospitals. Perspect Health Inf Manag 2010 7(Winter): 7-27.
2. Free C, Phillips G, Felix L, Galli L, Patel V, Edwards P. The effectiveness of M-health technologies for improving health and health services: a systematic review protocol. BMC Res Notes [serial online] 2010 [cited 2011 April 6 ] 3:250: [7 screens]. Available from: URL: http://www.biomedcentral.com/1756-0500/3/250
3. Tempelhof MW. Personal digital assistants: a review of current and potential utilization among medical residents. Teach Learn Med 2009 21(2):100-104.
4. Stroud SD, Smith CA, Erkel EA. Personal digital assistant use by nurse practitioners: a descriptive study. J Am Acad Nurse Pract 2009 21(1): 31-38 .
5. Fischer S, Stewart TE, Mehta S, Wax R, Lapinsky SE. Handheld computing in medicine. Journal of the American Medical Informatics Association 2003 10(2):139-149.
6. Leon S, Fontelo P, Green L, Ackerman M, Liu F. Evidence-based medicine among internal medicine residents in a community hospital program using smart phones. BMC Medical Informatics and Decision Making 2007 [cited 2011 April 6 ] 7(1): [11 screens] .Available from: URL: http://www.biomedcentral.com/1472-6947/7/5/abstract
7. Al-Ubaydli M. The doctor's PDA and smartphone handbook. United Kingdom : Royal Society of Medicine Pr Ltd 2006 .
8. Phua J, Lim TK. How residents and interns utilise and perceive the personal digital assistant and UpToDate. BMC Med Educ. 2008[cited 2011 April 6 ] 8:39: [8 screens]..Available from: URL: http://www.biomedcentral.com/1472-6920/8/39
9. Chatterley T, Chojecki D. Personal digital assistant usage among undergraduate medical students: exploring trends, barriers, and the advent of smartphones. J Med Libr Assoc 2010 98(2):157-60 .
10. Pickard AJ. Research Methods in Information. London: Facet Publishing 2007 .
11. Hajbagheri A, Parvazi S, Salsali M. Qualitative research methods. Tehran: Boshra publishing 2009.[Persian]
12. Patton MQ. Qualitative research and evaluation methods. Sage Publications, Inc 2002 .
13. Sedghi S, Sanderson M , Clough P. Medical image resources used by health care professionals. ASLIB Proceedings 2011 63(6): 570 – 585.
7
12
http://jha.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-550-1&slc_lang=fa&sid=1
2011/09/11
1390/6/20
2013/05/1
1392/2/11
I
Tahamtan
ایمان
تهمتن
iman.tahamtan@gmail.com
00319475328460018488
00319475328460018488
No
دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
Sh
Sedghi
شهرام
صدقی
00319475328460018489
00319475328460018489
Yes
دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
H
Talachi
هما
طلاچی
iman.tahamtan@gmail.com
00319475328460018490
00319475328460018490
No
دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
N
Mohaghegh
نیلوفر
محقق
iman.tahamtan@gmail.com
00319475328460018491
00319475328460018491
No
دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
fa
بررسی وضعیت ابربرچسبها در ساختار وبسایتهای کتابخانههای مرکزی دانشگاههای علوم پزشکی ایران
Investigating the Structure of Central Libraries' Websites based on Meta Tags in Medical Science Universities in Iran
رقیه اسکروچی [1] / افشین موسوی چلک [2] / آغا فاطمه حسینی [3] / مریم غفاری [4] / معصومه کیانی [5] چکیده مقدمه: یکی از راههای پیشنهادی برای سازماندهی اطلاعات وبسایتها، استفاده از ابربرچسبهاست. استفاده از انواع ابربرچسبها میتواند در میزان دقت بازیابی موتورهای کاوش و همچنین بالا بردن رتبه وبسایت در لیست نتایج موتورهای کاوش تأثیرگذار باشد. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت ابربرچسب ها در ساختار وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی ایران بود. روش کار: این مطالعه به روش پیمایش توصیفی و بر روی 31 وبسایت انجام شد که در کل 342 صفحه وب را تشکیل می دادند. تعداد صفحات از طریق نقشه سایت شمارش شد و دادهها با استفاده از سیاهه وارسی جمعآوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: از میان 15 نوع ابربرچسب مورد بررسی، ابربرچسبهای عنوان (98.53 درصد) و مجموعهنویسهها ) 89.47 درصد) بیشترین میزان استفاده و ابربرچسب تجدیدکردن ) صفر درصد) کمترین میزان استفاده را در میان ابربرچسبهای دیگر داشتند. میزان استفاده ابربرچسبهای کلیدواژه و توصیف نیز به ترتیب 55.6 و 55.2 درصد بود. در کل، 100 درصد وبسایتهای مورد بررسی، حداقل از یکی از ابربرچسبها استفاده کرده بودند. بحث: ابربرچسبهای عنوان، مجموعه نویسهها، روبات، کلیدواژه و توصیف مورد توجه بیشتر طراحان وبسایتهای کتابخانههای مرکزی دانشگاههای علوم پزشکی بوده، در حالی که ابربرچسبهای موثر گوگلبوت، تجدید کردن، اقلام بیاعتبار، حافظه نهان کمتر مورد عنایت واقع شدهاند. مشارکت کتابداران در ایجاد وبسایتهای کتابخانهها و توجه به استفاده از انواع ابربرچسبهای مورد نیاز نقش فزایندهای در بازیابی اطلاعات الکترونیکی خواهد داشت.
Introduction : One of the recommended ways in organizing the information in the websites is the application of Meta Tags. The application of a variety of Meta Tags can affect the precision rate of search engines retrieval. They can also promote the rank of a website. The purpose of the study was to investigate the structure of libraries websites based on Meta Tags in medical science universities in Iran. Methods : This descriptive survey was carried out on 31 websites that included 342 web pages. Data was collected by a checklist and analyzed by SPSS. Results : Title meta tags (98.53%) and Charset meta tags (89.47%) among 15 meta tag types had the most usage and refresh meta tag had the least usage. Usage of keyword and descriptive meta tags were 55.6% and 55.2%, respectively. Generally, 100% websites under investigation used one type of meta tags. Conclusion : Title, Charest, Robot, Keyword and Descriptive meta tags received more attention from the designers of central libraries. But Googlebot, Refresh, Expire and cache Meta Tags received less attention. Librarians’ participation in creating library websites and the application of meta tags will play important role in electronic information retrieval.
Meta Tag, Central Libraries Websites, medical science Universities in Iran
ابربرچسب، وبسایتهای کتابخانههای مرکزی، دانشگاههای علوم پزشکی
13
23
http://jha.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-409-1&slc_lang=fa&sid=1
2011/09/112010/09/28
1389/7/6
2013/05/12013/05/1
1392/2/11
R
skrouchi
School of Management and Medical Information Science, Iran University of Medical Sciences
رقیه
اسکروچی
parisebt@yahoo.com
0031947532846008365
0031947532846008365
No
دانشکده مدیریت و اطلاعرسانی پزشکی٬ دانشگاه علوم پزشکی ایران
F
hosseini
School of Management and Medical Information Science, Iran University of Medical Sciences
فاطمه
حسینی
fatemeh_h@yahoo.com
0031947532846008366
0031947532846008366
No
دانشکده مدیریت و اطلاعرسانی پزشکی٬ دانشگاه علوم پزشکی ایران
A
mousavi chalak
Azad Islamic University, Babol
افشین
موسوی چلک
mousaviaf@gmail.com
0031947532846008367
0031947532846008367
No
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد بابل
M
ghaffari
School of Management and Medical Information Science, Iran University of Medical Sciences
مریم
غفاری
maryamghaffari61@gmail.com
0031947532846008368
0031947532846008368
Yes
دانشکده مدیریت و اطلاعرسانی پزشکی٬ دانشگاه علوم پزشکی ایران
M
Kiani
معصومه
کیانی
0031947532846008369
0031947532846008369
No
fa
بررسی نیازهای آموزشی کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای استان خوزستان در سال 90
The Study of Educational Needs of Medical Records Staff of Hospitals in Khuzestan Province (2011)
مقدمه: گذار از مدارک پزشکی کاغذی به الکترونیک و توجه به محتوای داده های سلامت در سال های اخیر، از طرفی باعث ایجاد فرصت های جدید برای شاغلین حرفه مدارک پزشکی شده و از طرف دیگر، نیازهای آموزشی جدیدی را برای آنها ایجاد کرده است. هدف این مطالعه بررسی نیازهای آموزشی کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستان های استان خوزستان بود. روش کا ر: این پژوهش یک مطالعه توصیفی می باشد. جامعه پژوهش را تمامی کارکنان بخش مدارک پزشکی در 52 بیمارستان استان خوزستان تشکیل می دادند. معیار ورود افراد به این پژوهش، اول داشتن رابطه استخدامی و دوم داشتن تحصیلات در رشته مدارک پزشکی بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود . داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی تحلیل گردیدند. یافته ها: در مجموع از دیدگاه کارکنان بیشترین آموزش مورد نیاز، مربوط به مهارت در زمینه استفاده از کامپیوتر و فناوری اطلاعات (70.4 درصد) و کمترین مهارت مورد نیاز، مربوط به مهارت در زمینه ایمنی و سلامت شغلی در مدارک پزشکی (50 درصد) بود. در مقایسه بین سطوح تحصیلی مختلف، در مقطع کاردانی، بیشترین نیاز مربوط به مهارت در زمینه اجرای فعالیت های آماری سلامت (78 درصد)، در مقطع کارشناسی، مهارت در زمینه استفاده از کامپیوتر و فناوری اطلاعات (74 درصد) و در مقطع کارشناسی ارشد، مهارت در زمینه اجرای فعالیت های آماری سلامت در مدارک پزشکی (72 درصد) بود. بحث : نتایج پژوهش نشان داد که همراه با توسعه سیستم های کامپیوتری اطلاعات سلامت، نیازهای آموزشی کارکنان بخش مدارک پزشکی نسبت به گذشته دچار تغییر شده است، و کارکنان بخش مدارک پزشکی نیاز به ارتقاء مهارت های خود در زمینه استفاده از کامپیوتر و فناوری اطلاعات در مدارک پزشکی را احساس می کنند.
Introduction: In recent years, There has been a change from paper to electronic medical records with more attention to the contents of health data resulting in the development of new opportunities and concurrently new educational needs for medical records professionals. The aim of the present study was to assess t he educational needs of medical records staff. Methods: The po pulation of this descriptive study consisted of all the medical records staff in 52 hospitals of Khuzestan province. Job and education relatedness were considered as the inclusion criteria for participation in the study. Data, having been gathered by a questionnaire, were analyzed through descriptive statistics. Results: It was generally found that literacy in the areas of computer and information technology were considered as the most significant educational needs by the staff (70.4%) while literacy in the areas of safety and occupational health were regarded as the least significant needs (50%). Regarding needs differences of the staff with different academic degrees, the highest needs of the holders of associate, bachelor, and master degrees were the skills in the implementation of health statistical activities (78%), use of computer and information technology (74%), and the implementation of health statistical activities in medical records (72%), respectively. Conclusion: It can be concluded that, along with the development of computerized health information systems, the enhancement of computer and information technology literacy of medical records staff are the needs to be met by authorities.
Medical Record, In-Service Training, Educational Needs
مدارک پزشکی، آموزش ضمن خدمت، نیازسنجی آموزشی
24
35
http://jha.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-498-2&slc_lang=fa&sid=1
2011/09/112010/09/282011/10/28
1390/8/6
2013/05/12013/05/12013/05/1
1392/2/11
J
Zarei
Tehran University of Medical Science
جواد
زارعی
j.zarei27@gmail.com
0031947532846008406
0031947532846008406
Yes
دانشگاه علوم پزشکی تهران
A
Azizi
Jundishapur University of Medical Sciences,
احمد
عزیزی
0031947532846008407
0031947532846008407
No
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
S
Sakipur
Jundishapur University of Medical Sciences,
سارا
ساکی پور
0031947532846008408
0031947532846008408
No
دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
A
Mohammadi
Tehran University of Medical Science
علی
محمدی
0031947532846008409
0031947532846008409
No
دانشگاه علوم پزشکی تهران
H
Abdekhoda
Tehran University of Medical Science
هیوا
عبدخدا
0031947532846008410
0031947532846008410
No
دانشگاه علوم پزشکی تهران
fa
بررسی نگرش اعضای هیأت علمی زن دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در مورد موانع ارتقاء آنان به پست های مدیریتی
A survey of the attitudes of female faculty on the obstacles to their promotion for managerial positions in ShahidSadoughi University of Medical Sciences
مقدمه: علیرغم سطح دانش و تخصص یکسان اعضای هیأت علمی مرد و زن، به نظر می رسد فرصت های دست یابی به پست های مدیریتی آنها یکسان نباشد. هدف از این مطالعه، بررسی وضع موجود اعضای هیأت علمی زن دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سمت های مدیریتی و شناسایی موانع ارتقاء اعضای هیأت علمی زن به پست های مدیریتی از دیدگاه آنان می باشد. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی و به صورت پیمایشی است که در آن نظرات اعضای هیأت علمی زن دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد بر اساس پرسشنامه پژوهشی مستخرج از مبانی نظری و ادبیات تحقیق، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از آمار توصیفی و آزمون خی دو برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: در این مطالعه، 28درصد از اعضای هیأت علمی زن دارای پست های مدیریتی در سطوح گوناگون بودند. 4.44درصد از زنان مدیر، دارای سمت مدیر گروه بودند. رابطه معنی داری بین سابقه کار افراد و دارا بودن پست مدیریتی وجود داشت (0.05 P< ). فرهنگ حاکم بر سازمان، ساختارهای نادرست موجود در سازمان و عوامل اجتماعی به عنوان دلایل عمده عدم مشارکت اعضای هیأت علمی زن در پست های مدیریتی دانشگاهی شناسایی شدند. بحث: دلیل عمده مشارکت اعضای هیأت علمی زن در پست های مدیریتی، عوامل اجتماعی، فرهنگ حاکم بر سازمان و ساختارهای نادرست موجود در سازمان است. فرهنگ سازی در جامعه، تغییر ساختارهای موجود در دانشگاه ها و اصلاح فرایند ارتقاء بر اساس شایسته سالاری، می تواند منجر به افزایش حضور زنان در سمت های مدیریتی دانشگاهی شود.
Introduction: In spite of equal contribution of female and male faculty members to knowledge and expertise production, there is no equal access to managerial posts. The purpose of this study was to determine the present attitudes of female faculty towards the barriers to their promotion to managerial posts in ShahidSadoughi University of Medical Sciences (SSUMS ). Methods: This cross-sectional study was conducted on female faculty in (SSUMS) in 2011. A standard questionnaire consisting of demographic questions and 37 questions about the barriers to the promotion of female faculty to managerial posts was used. Results: Overall 28% of women in this study had managerial positions at different levels. Among them, 44.4% were head of the departments. There was a significant correlation between managerial posts and job experience (p<0.05). Incorrect organizational structure, organizational culture and social factors were the main barriers to the promotion of women to managerial posts, however individual factors appeared to play no role in this regard. Conclusions: A few female faculties of (SSUMS) were engaged in managerial positions which might be due to incorrect organizational structure and social factors. The findings presented in this paper suggest that modification of promotion instructions based on competence and changes in organizational structure and culture may increase the engagement of female faculty in managerial posts. Key Words : Academic Women, Promotion, Yazd University of Medical Sciences, Managerial Posts
Academic Women, Promotion, Yazd University of Medical Sciences, Managerial Posts
اعضای هیأت علمی زن، موانع ارتقاء، دانشگاه علوم پزشکی یزد، پست های مدیریتی
36
46
http://jha.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-588-1&slc_lang=fa&sid=1
2011/09/112010/09/282011/10/282011/10/23
1390/8/1
2013/05/12013/05/12013/05/12013/05/1
1392/2/11
G
Bordbar
Yazd University
غلامرضا
بردبار
GBordbar@Yazduni.ac.ir
0031947532846008411
0031947532846008411
Yes
دانشگاه یزد
H
Hadi Nedoushan
Shahid SAdoughi University of Medical Sciences
حسین
هادی ندوشن
hhadin@ssu.ac.ir
0031947532846008412
0031947532846008412
No
دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد
Z
Jafari
yazd University
زهرا
جعفری ندوشن
zjafarin2003@yahoo.com
0031947532846008413
0031947532846008413
No
دانشگاه یزد
fa
کاربرد تکنیک هم پیوندی مبتنی بر انتخاب در تعیین ویژگی های مطلوب خدمات درمانی سرپایی از دیدگاه مراجعین به بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد
Desired Attributes of Outpatient Services from the Perspective of patients: Using a Choice- Based Conjoint Analysis Technique
مقدمه: درک جنبههای گوناگون خدمات سلامت از دیدگاه بیماران میتواند بینش های مفیدی برای توسعه و بهبود مراقبت های بهداشتی و درمانی فراهم کند. این پژوهش تکنیک تحلیل هم پیوندی مبتنی بر انتخاب را برای آشکارسازی دیدگاه های بیماران درباره ویژگی های مطلوب خدمات درمان سرپائی به کار می برد .
روش کار : در این مطالعه، پنج ویژگی مرتبط با خدمات درمان سرپائی درمانگاه ها بررسی گردید که شامل: روش تعیین نوبت، زمان انتظار، حضور دانشجویان پزشکی در اتاق معاینه، تشکیل پرونده پزشکی و حضور سایر بیماران در اتاق معاینه با استفاده از تکنیک تحلیل همپیوندی مبتنی بر انتخاب بود. روش گردآوری دادهها، مصاحبهی ساختاریافته بود. تعداد 200 نفر از مراجعین با روش نمونهگیری آسان انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مدل رگرسیون لجیت تحلیل شدند.
یافتهها: سه ویژگی مهم از دیدگاه بیماران مورد پژوهش عبارت بودند از: عدم حضور سایر بیماران در اتاق معاینه (57 درصد)، روش تعیین نوبت (17 درصد) و تشکیل پرونده (15 درصد). مطلوبترین سناریو برای دریافت خدمات سرپایی بدین شرح بود: تعیین نوبت به صورت تلفنی، داشتن پرونده پزشکی، حضور نداشتن دانشجویان پزشکی و سایر بیماران در اتاق معاینه و حداکثر زمان انتظار نیم ساعت برای ملاقات با پزشک.
بحث: بیماران سرپائی ترجیح میدهند به هنگام معاینه توسط پزشک تنها باشند و سایر بیماران حضور نداشته باشند. این یافته میتواند حاکی از تمایل بیماران به حفظ حریم خصوصی در هنگام ویزیت توسط پزشک باشد. همچنین تعیین نوبت تلفنی و تشکیل پرونده پزشکی برای بیماران در اولویتهای بعدی قرار دارند. تکنیک تحلیل هم پیوندی مبتنی بر انتخاب می تواند به عنوان یک تکنیک بالقوه مفید برای آشکار سازی ترجیحات کاربران خدمات بهداشتی درمانی پیشنهاد شود.
Introduction: Patients' perception of various aspects of health services could provide useful insights to improve health services. In the present study the technique of Choice- Based Conjoint Analysis (CBCA) was used to elicit patients’ views on desired attributes of outpatient services.
Methods: Five attributes related to outpatient services provided by hospital clinics, were surveyed. They included appointment making, waiting time, forming medical records, and presence of medical students and other patients in the examination room. There were 200 patients selected through convenient sampling method. Data were gathered via structured interviews and analyzed by logit regression model.
Results: The three main attributes preferred by respondents were: no presence of other patients (57%), appointment making (17%), and forming medical records (15%). The scenario with maximum utility consisted of the following: telephone appointments, having medical records, no presence of medical students and other patients in the examination room, and the maximum waiting time of half an hour.
Conclusion: The sequence of the priorities preferred by the outpatients was found to be firstly, examination by consultants in private, secondly, telephone appointments, and finally, formation of medical records. CBCA could be a potentially useful technique for eliciting the preferences of health service users.
Choice Based Conjoint Analysis, Utility, Outpatient Services
تحلیل هم پیوندی مبتنی بر انتخاب, مطلوبیت, خدمات درمان سرپائی
47
56
http://jha.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-658-1&slc_lang=fa&sid=1
2011/09/112010/09/282011/10/282011/10/232011/12/24
1390/10/3
2013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/1
1392/2/11
B
Mohaghegh
بهرام
محقق
bmohaghegh@gmail.com
00319475328460018492
00319475328460018492
No
N
Roustaei
نرگس
روستایی
nargesrousra@yahoo.com
00319475328460018493
00319475328460018493
Yes
R
Jamshidi Orak
روح انگیز
جمشیدی اورک
jam_orak@yahoo.co.in
00319475328460018494
00319475328460018494
No
H
Haghani
حمید
حقانی
haghani511@yahoo.com
00319475328460018495
00319475328460018495
No
fa
رابطه بین ادراک ارائهدهندگان مراقبت از فرهنگ ایمنی بیمار و ادراک بیماران از خطاهای پزشکی در مراکز آموزشی درمانی عمومی واقع در شهر تهران در سال 1390
The Relationship between Health Care Providers' Perceptions of Patient Safety Culture and Patients' Perceptions of Medical Errors in Teaching Hospitals in Tehran: 2011
حمید رواقی [1] / احمد براتی مارنانی [2] / آغا فاطمه حسینی [3] / افسانه تکبیری [4]
چکیده
مقدمه: در سازمانهای ارائهکننده مراقبت بهداشتی، بهبود فرهنگ ایمنی بیمار میتواند نقش مهمی در پیشگیری از خطاها و ارتقاء کیفیت داشتهباشد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین ادراک ارائهدهندگان مراقبت از فرهنگ ایمنی بیمار و ادراک بیماران بستری از خطاهای پزشکی در مراکز آموزشی درمانی عمومی شهر تهران انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلیمقطعی انجام شدهاست. نمونه پژوهش را 216 نفر از ارائهدهندگان مراقبت و 216 نفر از بیماران درحال ترخیص از 13 مرکز آموزشی درمانی عمومی شهر تهران تشکیل میدادند که به روش تصادفی طبقهای انتخاب شدهبودند. برای بررسی فرهنگ ایمنی بیمار از پیمایش بیمارستانی فرهنگ ایمنی بیمار و برای بررسی ادراک بیماران از خطاهای پزشکی از پرسشنامه محققساخته، استفادهگردید. برای تحلیل دادهها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفادهشد.
یافتهها: کلیه همبستگیها در جهت موردانتظار، منفی بود و بین ادراک بیماران از خطاهای پزشکی با حمایت مدیریت از ایمنی بیمار (035 . 0 p= ، 586 . 0- r= )، تناوب گزارشدهی حوادث (022 . 0 p= ، 625 . 0- r= )، انتقال و تبادل اطلاعات بیمار در بیمارستان (019 . 0 p= ، 637 . 0- = r ) و نمره کلی فرهنگ ایمنی بیمار (03 . 0 = p ، 602 . 0- r= ) همبستگی معنیداری وجود داشت.
بحث: یافتههای این پژوهش از این فرضیه حمایت میکند که بیماران در بیمارستانهای با فرهنگ ایمنی مثبتتر، خطاهای کمتری را تجربه خواهندکرد. البته پژوهشهای بیشتری در این زمینه مورد نیاز است تا قابلیت تعمیمپذیری این یافته را به سایر بیمارستانها مورد آزمون قرار دهد و رابطه بین فرهنگ ایمنی بیمار و سایر پیامدهای بیماران را ارزیابی نماید.
Introduction: This study was conducted to examine the relationship between care providers' perception of patient safety culture and patients' perception of medical errors in teaching hospitals in Tehran.
Methods: It was a descriptive analytical and cross- sectional study. The population consisted of 216 health care providers and 216 patients selected using stratified random sampling in 13 general teaching hospitals in Tehran . Hospital Survey of Patient Safety Culture was used to assess health care providers' perceptions of patient safety culture and a researcher-made questionnaire was developed to assess patients' perceptions of medical errors. Data were analyzed using Pearson correlation test.
Results: The results showed an expected direction (negative) among the relationships and coefficients correlation between patient perception of medical errors and hospital management supported the patient safety (r=-0.586, p= 0.035), frequency of event reporting (r=-0.625, p= 0.022), hospital handoffs and transition (r= -0.637, p= 0.019) and HSOPS dimension average ( r= -0.602, p=0.03 ) were statistically significant.
Conclusion: The findings supported the idea that there are fewer medical errors in hospitals with more positive patient safety culture. Further research is needed to determine the generalizability of these results to other hospitals and to assess the relationship between patient safety culture and other patient outcomes.
Patient safety culture, Medical errors, Hospital, Patient
ارائهدهندگان مراقبت, فرهنگ ایمنی بیمار, خطای پزشکی, مراکز آموزشی درمانی عمومی تهران
57
68
http://jha.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-657-1&slc_lang=fa&sid=1
2011/09/112010/09/282011/10/282011/10/232011/12/242012/01/3
1390/10/13
2013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/1
1392/2/11
H
Ravaghi
Tahran university of medical sciences
حمید
رواقی
haravaghi@yahoo.com
00319475328460018496
00319475328460018496
No
دانشگاه علوم پزشکی تهران
A
Barati Marnani
Tahran university of medical sciences
احمد
براتی مارنانی
baratimarnani@gmail.com
00319475328460018497
00319475328460018497
No
دانشگاه علوم پزشکی تهران
A F
Hosseini
Tahran university of medical sciences
آغافاطمه
حسینی
hosseini_f@tums.ac.ir
00319475328460018498
00319475328460018498
No
دانشگاه علوم پزشکی تهران
A
Takbiri
tehran university of medical sciences
افسانه
تکبیری
takbiri2010@gmail.com
00319475328460018499
00319475328460018499
Yes
دانشگاه علوم پزشکی تهران
fa
ترسیم شبکه های هم تألیفی حوزه طب اورژانس ایران با استفاده از تحلیل خوشه ای
Mapping of Co-authorship Network of Iranian Emergency Medicine using Cluster Analysis
مقدمه: ساختار شبکه های هم تألیفی ( co-authorship ) از گرهها/نویسندگان و روابط بین گرهها تشکیل شده است. فنون تحلیل شبکه اجتماعی برای کشف الگوهای این روابط به کار می رود. هدف از این پژوهش، ترسیم شبکه علمی حوزه طب اورژانس ایران طی سالهای 2001 تا 2011 است. روش کار : پژوهش حاضر با استفاده از فنون تحلیل شبکه اجتماعی و تحلیل خوشه انجام شده است منبع گردآوری داده ها، پایگاه اطلاعاتی web of science است. گردآوری داده ها به دو صورت جستجوی موضوعی و جستجو با نام تک تک متخصصین صورت گرفت. برای تعیین الگوهای استنادی از دو شاخص، عامل تأثیر و تعداد استنادات استفاده شد . تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار های Histcite ، Bibexcel و Pajek صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان دادند که روند صعودی مقالات حوزه طب اورژانس، در سه سال اخیر بوده است. بیشترین همکاری بین المللی در سال 2011 با هفت مقاله مشاهده شد. بیشترین تعداد مقالات در سال2011 با 37 مقاله و بیشتیرین میزان استناد در سال 2007 با 84 استناد بود. ترسیم شبکه حوزه طب اورژانس از هفت خوشه و شبکه متخصصین طب اورژانس از 11 خوشه تشکیل شده است. بحث: به علت بین رشته ای بودن حوزه طب اورژانس، همکاری و اشتراک دانش متخصصین طب اورژانس با متخصصین سایر رشته ها در پیشرفت این حوزه می تواند موثر واقع شود
Introduction: co-authorship network is composed of nodes and links. Social network analysis is utilized to detect patterns among these links. The purpose of this paper was to visualize co-authorship network of emergency medicine in 2001 - 2011. Methods: The present research focused on the social network analysis cluster . Data were downloaded from web of science according to subject and author searching. To determine citation patterns, we used two indicators named “Impact factor” and “number of citations”. Analysis of data was performed by using Histcite, the Pajek and Bibexcel software. Results: The results showed the ascending trend of emergency medicine papers between 2009 and 2011. The greatest international collaboration was in 2011with seven papers. There were 37 articles in 2011 and 84 citations in 2007. Co-authorship network of emergency medicine composed of seven clusters, while Co-authorship network of its specialists included 11 clusters. Discussion: E mergency medicine is an interdisciplinary field requiring the collaboration and knowledge sharing of emergency specialists with other researchers to play a major role in the improvement of this field.
Emergency Medicine, Scientific Collaboration, Co-Authorship Network, Social Network Analysis
طب اورژانس، همکاری علمی، تحلیل شبکه اجتماعی، شبکه تألیف مشترک
69
80
http://jha.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-659-2&slc_lang=fa&sid=1
2011/09/112010/09/282011/10/282011/10/232011/12/242012/01/32012/02/6
1390/11/17
2013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/1
1392/2/11
H
Basir Ghafouri
حامد
بصیر غفوری
0031947532846008382
0031947532846008382
No
M
Vakilian
مریم
وکیلیان
0031947532846008383
0031947532846008383
No
H
Mohammadhassanzadeh
حافظ
محمد حسن زاده
0031947532846008384
0031947532846008384
No
S
Farahmand
شروین
فرهمند
shfarahmand@tums.ac.ir
0031947532846008385
0031947532846008385
Yes
fa
چگونگی گزارش روش شناسی در کارآزمائی های بالینی تصادفی
Assessment of the Quality of Methodology Reporting in the Randomized Trials
مقدمه: چکیده نویسی، یکی از خدمات ثانویه برای تلخیص مطالب و محتوای مدارک است که برای جایگزینی یا گزیدهخوانی متن اصلی، تهیه و تولید میشود. برای اطمینان از اینکه این جایگزینها به چه میزان رساننده متون اصلی هستند، مقایسه عناصر مطرح شده در آنها با استاندارد چکیده نویسی، توجیهپذیر است . در پژوهش حاضر به ارزیابی چکیده مقالات کارآزمائی بالینی تصادفی کنترل شده که در PubMed نمایه شدهاند پرداخته شد. 12 ' type="#_x0000_t75"> روشکار: این پژوهش از نوع توصیفی مقطعی است. جامعه پژوهش شامل 314 چکیده مطالعات از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده میباشد که در PubMed تا پایان سال 2010 با وابستگی سازمانی دانشگاههای علوم پزشکی تهران و ایران نمایه شده بودند. در این پژوهش برخی موارد خاص که از لحاظ روششناسی کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده، مد نظر ارزیابان کیفیت مطالعات است، با استفاده از چک لیست CONSORT مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: میانگین امتیاز کیفیت منتسب به چکیده مقالات، از امتیاز 8-0 برابر با 4.71 با انحراف استاندارد 1.02 به دست آمد. در این پژوهش هیچ یک از چکیده مقالات امتیاز کامل را کسب نکردند و بالاترین امتیاز کسب شدهی چکیده مقالات امتیاز هفت بود. از میان طراحی نوع کارآزمائی بالینی تصادفی کنترل شده، کارآزمائی بالینی با شاهدهای موازی نسبت به سایر طراحیها بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است. با این حال، اشاره به نوع تصادفیسازی، نوع کورسازی، تعداد مشارکتکنندگان درگیر در مطالعه از کیفیت مناسبی برخوردار نبود. بحث: تمام نتایج نشان میدهد که موارد در نظر گرفته شده در نگارش چکیده مقالات توسط نویسندگان رعایت نمیشود . برای گزارش بهتر نتایج، باید آموزش های لازم برای پژوهشگران و نویسندگان مقالات در نظر گرفته شود. علاوه بر این، سردبیران مجلات باید راهنماهای گزارش صحیح این نوع از مطالعات را در راهنمای نگارش مقالات درج نمایند تا شاهد هر چه بهتر شدن گزارش این دست از مطالعات توسط نویسندگان باشیم.
Introduction: Abstract writing is one of the secondary services for summarizing the content of documents. It represents the major information and is used as an overview of the text. However, abstracts should be written and indexed on the basis of some criteria to provide sufficient and reliable information about the main text. This study aimed to assess the abstracts of Randomized Controlled Clinical Trials (RCTs) indexed in PubMed on the basis of the CONSORT abstract checklist. Methods: This was a descriptive cross-sectional survey. The study sample included 314 RCTs indexed in PubMed with the affiliation of Iran and Tehran University of Medical Sciences up to the end of 2010. The abstracts were evaluated by the CONSORT checklist in which the items were scored 0–8 . Results : The Mean score for quality was 4.7± 1.02 out of 8 . None of the abstracts were assigned as the most qualified (Score=8) and the highest score was 7. Among the RCT designs, parallel trial designs were the most common ones. Indications of the type of randomization, the blinding type, and the number of participants involved were found not to be well reported qualitatively. Conclusion: The findings indicated that the items designated for RCTs abstracts were not thoroughly taken into consideration. It seems that training of researchers and authors is required for betterment of the quality of reporting in abstracts. In addition, journal editors should provide guidelines for authors to report this type of studies correctly.
Abstract, PubMed, Methodology Research, Critical Appraisal Topics, Study Design, Randomized Controlled Clinical Trials, CONSORT
چکیده، پابمد، روش شناسی مطالعات، کیفیت مقالات، طراحی مطالعه، کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده ، CONSORT
81
92
http://jha.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-821-2&slc_lang=fa&sid=1
2011/09/112010/09/282011/10/282011/10/232011/12/242012/01/32012/02/62012/09/24
1391/7/3
2013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/1
1392/2/11
H
Talach
هما
طلاچی
0031947532846008449
0031947532846008449
No
R
Jamshidi Orak
روح انگیز
جمشیدی اورک
0031947532846008450
0031947532846008450
No
H
Ravaghi
حمید
رواقی
0031947532846008451
0031947532846008451
No
A
Amanollahi
علیرضا
امان اللهی
0031947532846008452
0031947532846008452
Yes
fa
ارتقای عملکرد سازمانی از طریق فراموشی سازمانی هدفمند:مطالعه موردی
Enhancing Organizational Performance through Intentional Organizational Forgetting:Case study
مقدمه: سازمان های امروزی استفاده از ظرفیت فراموشی سازمانی را به عنوان یکی از ابزارهای بهبود عملکرد خود مورد نظر قرار داده اند. این پژوهش به دنبال شناسایی نوع رابطه بین فراموشی سازمانی هدفمند، یادگیری سازمانی، ظرفیت مدیریت دانش با عملکرد سازمانی است. روش کار: این تحقیق از نوع کاربردی و پیماشی است و با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است. در این پژوهش برای ارزیابی مدل ، از تحلیل عاملی تائیدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد و جهت تحلیل داده ها نرم افزار لیزرل به کارگرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش را رؤسا، معاونین، مدیران و سرپرستان بیمارستان های دولتی و خصوصی سطح شهر مشهد تشکیل داده اند. یافته ها: نتایج نشان دهنده این است که فراموشی هدفمند و یادگیری سازمانی بر روی عملکرد سازمانی از طریق ارتقاء ظرفیت مدیریت دانش تأثیر میگذارند که در این میان با توجه به نتایج حاصله از تحلیل عاملی مربوط به بررسی معنی داری روابط بین شاخص ها و عامل ها در سطح معناداری 01.0 و همچنین پارامتر استاندارد ، شاخص های نادیده گرفتن دانش قدیمی و جایگزینی دانش جدید در شروع فعالیت ، استفاده از مکانیزم های رسمی جهت تسهیم تجارب، وجود فرایندهای منظم و بروز کسب دانش جدید از محیط و رضایت شغلی کارکنان از جمله مهترین عوامل تأثیرگذار بر عملکرد سازمانی است. بحث: یافته های پژوهش حاکی است که مدیران جهت ارتقاء و بهبود عملکرد سازمانی خود باید ظرفیت مدیریت دانش سازمان خود را بالا ببرند که این مهم زمانی اتفاق میافتد که فرایند یادگیری از طریق مدیریت فراموشی سازمانی به شکل پویاتر و مؤثرتری اجرا شود.
Introduction : Recently, companies have acknowledged organizational forgetting as a tool for optimizing organizational performance. The purpose of this research was to investigate the relationships among intentional organizational forgetting, organizational learning, knowledge management capability and organizational performance. Methods : In this survey, data collection was done by means of a questionnaire. The population included managers, vice-chancellors and supervisors of public and private hospitals in Mashhad. The evaluation of the model was performed by applying confirmatory factor analysis and structural equation modeling. LIESREL software was employed for data analysis. Results : The results showed that intentional organizational forgetting and organizational learning had significant impact on organizational performance through enhancing knowledge management. Factor analysis showed a significant relationship between indicators and factors (p< 0.001). The results also revealed that organizational performance was mostly affected by the standard parameter, some indicators such as ignoring current knowledge, and replacing it with new knowledge from the very beginning using formal mechanisms for sharing experiences, applying appropriate processes to acquire new knowledge, and job satisfaction. Discussion: Research findings suggest that managers should enhance the knowledge management capacity to improve their organizational performance which could be achieved when learning processes are accomplished through intentional organizational forgetting.
فراموشی سازمانی هدفمند، یادگیری، مدیریت دانش، عملکرد سازمانی
93
105
http://jha.iums.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-480-9&slc_lang=fa&sid=1
2011/09/112010/09/282011/10/282011/10/232011/12/242012/01/32012/02/62012/09/242012/10/6
1391/7/15
2013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/12013/05/1
1392/2/11
A
Moshabaki
اصغر
مشبکی
0031947532846008831
0031947532846008831
Yes
H
Bastam
هادی
بستام
0031947532846008832
0031947532846008832
No
S
Deh Yadegari
سعید
ده یادگاری
0031947532846008833
0031947532846008833
No