@article{ author = {Talachi, H and Ravaghi, H and Ayatollahi, H and Atlasi, R}, title = {The Scientific and Practical Features of Clinical Librarians with an Emphasis on their Role in the Process of Evidence-based Medicine: A Literature Review}, abstract ={}, Keywords = {clinical librarian, informationist, evidence based medicine}, volume = {15}, Number = {47}, pages = {7-12}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {گزارش کوتاه:بررسی ویژگی های علمی و عملی کتابداران بالینی با تاکید بر نقش آنان در فرایند پزشکی مبتنی بر شواهد : مروری بر متون}, abstract_fa ={مقدمه پزشکان و اعضای تیم مراقبت و درمان از جمله مهمترین اقشار یک جامعه هستند که دسترسی به اطلاعات معتبر و روز آمد توسط آنان به معنای تأمین سلامت و بهداشت یک جامعه و در موارد متعددی، به معنای نجات جان بیماران است.[1]با رشد فناوری اطلاعات و افزایش نامحدود منابع، پزشکان با مشکلاتی از جمله مهارتهای محدودتر در جستجو و بازیابی اطلاعات و کمبود فرصت زمانی برای این اعمال روبرو هستند. با توجه به این مسائل، وجود و حضور یک فرد دارای تخصص و مهارت اطلاع یابی، می تواند نقش مهمی در تأمین نیازهای اطلاعاتی تیم مراقبت و درمان و در نتیجه ارتقاء کیفیت خدمات پزشکی و درمانی داشته باشد. در این رابطه، با تلاشهای لمب در اوایل دهه 1970، کتابدارانی که دانش پزشکی و مهارت اطلاع یابی لازم را کسب کرده بودند به تدریج فعالیت خود را که تنها در چهارچوب کتابخانه بوده است به خارج از محدوده آن بردند و در میان تیم مراقبت ودرمان پزشکی حضور مفید و تأثیر گذاری در ارتقای خدمات پزشکی و سلامت جامعه پیدا نمودند.[2] 2امروزه نقش کتابداران بالینی و در اصطلاح جدیدتر ارائه شده توسط دیویدف و فلورانس در سال 2000، یعنی «اینفورمیشنیست»(Informationist) یا متخصص اطلاعات، به عنوان افراد توانمند و ماهری که رابط بین اطلاعات و متخصصین مراقبت و درمان هستند و در فرایند پزشکی مبتنی بر شواهد به عنوان عضو مهم و فعالی حضور دارند، بارزتر می شود.[2]با توجه به این مطالب، بررسی ویژگی های کتابداران بالینی و متخصصان اطلاعاتی و نقش آنها خصوصاً در فرایند پزشکی مبتنی بر شواهد ((Evidence-Based Medicine=EBM، می تواند اطلاعات کلی و مفیدی را برای شناخت بهتر ویژگی ها و خصوصیات آنها و بهره گیری از این اطلاعات جهت تربیت و آموزش نیروی انسانی کارآمد ارائه دهد. حضور فرد متخصص اطلاعات در کنار تیم مراقبت و درمان به معنای تأمین نیازهای اطلاعاتی و افزایش آگاهی و قدرت تصمیم گیری تیم پزشکی است و در نتیجه آن افزایش سلامت و درمان افراد جامعه در پی آن خواهد بود. در این رابطه در داخل کشور، تا کنون پژوهشی در جهت تعیین ویژگی های مختلف کتابداران بالینی انجام نشده است و پژوهشها و نیز مطالعات محدود موجود، تنها به نوعی به کتابداران بالینی یا فرایند پزشکی مبتنی بر شواهد اشاره کرده اند که دراین میان می توان به مطالعات اسعدی شالی[3]، زارع گاوگانی[4]، شکرانه[5]، پاسیار و ولی نژادی[6]، ولی نژادی و دیگران[7]، و اطلسی]8[ اشاره کرد. اما در خارج از کشور پژوهش هایی موجود بود که به شکل وسیعتر و دقیق تر به بررسی ویژگی های کتابداران بالینی و متخصصان اطلاعاتی پرداخته بودند که از جمله مهمترین آنها می توان به پژوهشهای وایت مور و دیگران[9]، رنکین و دیگران[10]، هاریسون و براکت[11] و برتل و دیگران[12]اشاره کرد. در این پژوهش نیز به بررسی وسیعتر و کلی تر ویژگی های علمی و عملی کتابداران بالینی پرداخته شده است تا اطلاعات جامعتری از ویژگی های آنان ارائه گردد و زمینه مناسبی را برای بهره گیری از تجارب آنان و برنامه ریزی جهت اجرای برنامه های رشته کتابداری بالینی برای افزایش آگاهی تیم پزشکی و در نتیجه افزایش سلامت جامعه فراهم کند. روش کار: این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به روش بررسی جامع منابع و متون انجام شده است. در این راستا مقالات علمی مرتبط با اهداف پژوهش که عبارت بودند از: شیوه آموزش کتابداران بالینی، انواع فعالیت های آنان، توانایی های مورد نیاز، نوع فعالیت در فرایند پزشکی مبتنی بر شواهدEBM))، پایگاه های اطلاعاتی و نوع شواهد مورد استفاده در EBM و مشکلات کتابداران بالینی، مورد بررسی قرار گرفتند. مقالات مرتبط از طریق جستجو در پایگاه های اطلاعاتی PubMed، Web of Science، LISTA،Google Scholar،Science Direct و Emeraldکه در بردارنده مقالات مرتبط با موضوع و اهداف پژوهش بوده اند و با استفاده از استراتژی های جستجوی تعیین شده برای هر پایگاه، بازیابی شدند. وجه اشتراک جستجو در تمام این پایگاه ها، بازیابی مقالات تمام متن و انگلیسی زبان منتشر شده در بازه زمانی سال های 1990 تا 2011 بود (از آنجا که پایگاه Lista مقالات تمام متنی را که مرتبط با اهداف پژوهش باشد در بر نداشت، بنابراین مرتبط ترین مقالات بازیابی شده با بررسی عنوان و چکیده هر کدام، انتخاب و بررسی شدند). پس از انجام جستجو، متن کامل مقالات بازیابی شده، گرد آوری و بررسی شدند که پس از بررسی و حذف مقالات نامرتبط، در نهایت از 47 مقاله مرتبط استفاده شد و نتایج بر حسب اهداف پژوهش به صورت توصیفی و در قالب جداولی نیزارائه گردید. نمونه ای از استراتژی جستجوهای انجام شده به صورت زیر است: پایگاه Web of Science - فعالیت های کتابداران بالینی Title=(("clinical librarian*" OR "informationist*" OR "clinical librarianship") AND (act* OR effort OR role* OR function* OR performance)) OR Topic=(("clinical librarian*" OR "informationist*" OR "clinical librarianship") AND (act* OR effort OR role* OR function* OR performance)) AND Language=(English) AND Document Type=(Article) Results: 24 بحث: از بررسی پژوهش های مختلف چنین نتیجه گرفته شد که کتابداران بالینی، افراد متخصص و توانمندی هستند که نقش عمده و موثری در تأمین نیازهای اطلاعاتی اعضای تیم پزشکی و تحقیقاتی ایفا می کنند. آنها در ابتدا بر اساس مهارت های اطلاع یابی، دانش زمینه ای پزشکی و تجربه کاری که داشتند، فعالیت خود را انجام می دادند.]2[ اما با گسترش فن آوری های اطلاعاتی و گسترش مفهوم پزشکی مبتنی بر شواهد، نیاز به آموزش تخصصی آنان و در نتیجه ایجاد حرفه جدید اینفورمیشنیست (Informationist) یا متخصص اطلاعاتی مطرح شد.]13[ دویدوف و فلورانس، پیشنهاد برنامه ملی با دروس استاندارد، افراد دیگری آموزش آکادمیک و مدرک حرفه ای و عده ای دیگر آموزش ضمن خدمت را که مکمل و همراه یادگیری خود محور است، پیشنهاد داده اند. بنابراین برای اینفورمیشنیست شدن مسیرهای مختلفی وجود دارد که با ترکیب زمینه های تجربی و آموزشی در علوم کتابداری، انفورماتیک، زیست پزشکی و علوم می توان به آن دست یافت. در این رابطه هم کتابداران و هم متخصصان علوم پزشکی می توانند از آنها بهره مند شوند و هردوی آنها می توانند با کسب آموزش های مورد نیاز، به اینفورمیشنیست تبدیل شوند.[10]آموزش آنان از طریق رشته انفورماتیک در مقاطع مختلف[14]و حتی ایجاد رشته مدیریت اطلاعات بالینی در مقطع دکتری[15] از پیشنهادات موجود در مطالعات مورد بررسی بوده است، اما آنچه که مشخص تر بود، تجربه کاری در محیط های بالینی از مسائل مهم در تعلیم کتابداران و مورد تأکید بوده است. گذراندن دوره های آموزشی و فلوشیپ و کارگاه ها، شرکت در کنفرانس ها و آموزش از راه دور، شیوه های مناسب تربیت متخصصان اطلاعاتی بوده است.]14[ اکثر کتابداران بالینی نیز دارای مدرک کارشناسی ارشد کتابداری بوده اند که این نشانگر آن است که این حرفه عمدتاً مختص کتابداران است و بیشتر، کتابداران در این حرفه فعالیت می کنند.]17-16[ فعالیت های اصلی مشخص شده برای کتابداران نیز به چند دسته تقسیم شده است که عبارتند از: فراهم آوری اطلاعات بالینی، آموزش و اطلاع رسانی، مدیریت اطلاعات و منابع و نیز پژوهش. از مهمترین این فعالیت ها می توان به جستجوی اطلاعات، ارزیابی انتقادی و ترکیب اطلاعات، فراهم کردن اطلاعات در پاسخ به پرسش های بالینی، ترویج خدمات ]11[، آموزش دانشجویان و اعضای تیم بالینی، توسعه خط مشی های بالینی و همچنین همکاری در تحقیقات پزشکان و سایر حرفه های پزشکی]10[ اشاره کرد که در پژوهش هایی از جمله سرگینت و هاریسون]18[ هاریسون و براکت]11[، گرف شیم و همکاران]19[ جستجو و ارزیابی منابع از اولویت های مشخص شده در پژوهش آنان بوده است. این فعالیت های متنوع کتابداران بالینی نیز ناشی از تنوع نقش و قابلیت های گوناگون و در حال گسترش آنان است. نقش آنها در فرایند پزشکی مبتنی بر شواهد به طور طبیعی در دو مرحله اول این فرایند است و به مرور نقش آنان در مراحل سوم و پنجم و نیز چهارم در حال گسترش است.]20[ نقش کتابداران در فرایند پزشکی مبتنی بر شواهد معمولاً شامل جستجوی شواهد در لحظه نیاز بالینی، تهیه شواهد جهت پاسخگویی به پرسش های بالینی و فراهم کردن سریع اطلاعات برای پزشکان و دیگر اعضای تیم مراقبت پزشکی در جهت حمایت از عملکرد آنان است.]21[ از بررسی پژوهش های انجام شده نیز چنین برمی آید که کتابداران بالینی علاوه بر حضور در مراحل فرایند پزشکی مبتنی بر شواهد، از جنبه های دیگری نیز در این فرایند نقش دارند و به طور مستقیم در تولید منابع و شواهد و پایگاه ها و نرم افزارهای مرتبط و همچنین آموزش مهارتهای بهره گیری از پزشکی مبتنی بر شواهد، شرکت دارند.[22]در ارتباط با پایگاه های مورد استفاده در پزشکی مبتنی بر شواهد توسط کتابداران بالینی، پایگاه های Cochran و زیرمجموعه های آن، Medline، ] PubMed Clinical Queries23[، TRIP، Up to Date ]21[،NGC (Guidelines) و] ACP Journal Club24[ از مهمترین پایگاه های تأمین کننده منابع پزشکی مبتنی بر شواهد هستند که دسترسی و توان بهره گیری از این پایگاه ها لازمه فعالیت مؤثر کتابداران بالینی در این فرایند است و مهمترین شواهد مورد استفاده نیز عبارت بودند از: آزمایش های کنترل شده تصادفی، مرورهای سازمان یافته، مطالعات کوهورت و خط مشی های مبتنی بر شواهد که این شواهد در هرم معروف شواهد جزء شواهد بالاتر می باشند و کتابداران نیز شواهد را می شناختند و مورد استفاده قرار می دادند.]22[ مهارت ها و توانایی های مورد نیاز مشخص شده برای کتابداران بالینی نیز به چند دسته تقسیم شده اند که عبارتند از: دانش و تخصص، مهارت های ارتباطی، مهارت های اطلاع رسانی، مهارت های فنآوری، مهارت های اطلاعاتی و پژوهشی. در این رابطه مهارتهای جستجو، مهمترین مهارت مورد انتظار از کتابداران بالینی و متخصصان اطلاعاتی بوده است که در پژوهش گرف شیم و همکارانش]19[ به خوبی بیان شده است. داشتن دانش پایه در علوم بالینی و زمینه تخصصی گروه کاری که بتوانند در محیط های بالینی فعالیت کنند و نیازهای اطلاعاتی را درک کنند و مهارت های ارتباطی مناسب با تیم پزشکی که پزشکان بتوانند به آنان اعتماد نمایند و آنان را عضوی از تیم خود بدانند و مهارت های ترویج خدمات کتابداری بالینی که بتوانند توانایی های خود را به جامعه پزشکی نشان دهند، در کنار توانایی های ارزیابی انتقادی، ترکیب و مدیریت اطلاعات و مهارت های فناوری های اطلاعاتی، طراحی و تحلیل پژوهش ها]10[ وسایر توانایی های لازم، می تواند کتابداران بالینی و متخصصان اطلاعاتی با توانایی های منحصر به فردی را در کنار تیم بالینی و تحقیقاتی به وجود آورد که تنها افراد دارای تخصص و توانایی لازم، قادر به پذیرش چنین مسئولیت و ایفای نقش مؤثر در زمینه کتابداری بالینی هستند. مشکلات حرفه ای مشخص شده برای کتابداران بالینی در متون نیز به چند دسته تقسیم شده اند که عبارتند از: فردی، ارتباطی، سازمانی، عملکردی و اجرایی. در این رابطه مهمترین مشکل در اجرا و عملکرد کتابداران بالینی، مسئله بودجه بوده است که در پژوهش سث و همکارانش]25[ و نیز اسکاچر]2[ نیز این مسئله در اولویت قرار داشته است. پس از آن مسائلی چون پذیرش تیم و مواردی چون پذیرش از سوی تیم پزشکی؛ مسئولیت پذیری خطای عملکرد اطلاعاتی؛ نبود پاسخ های آماده در کاربرد پزشکی مبتنی بر شواهد]10[؛ کمبود زمان و فقدان حمایت سازمانی]4[ از مشکلات عمده کتابداران و متخصصان اطلاعاتی شناخته شده است که در جهت اجرای مؤثر برنامه های کتابداری بالینی در ابتدا به نظر می رسد که تأمین بودجه لازم است که در پی آن گسترش فعالیت ها و برنامه های کتابداری بالینی و افزایش شناخت تیم پزشکی و پذیرش از سوی آنان را به دنبال خواهد داشت. همانطور که مشخص می شود ویژگی های علمی و عملی کتابداران بالینی، متنوع و کاملاً تخصصی است به نحوی که تنها افراد دارای آموزش و تجربه لازم قادر به ایفای این نقش می باشند. توجه به این ویژگی ها و بهره گیری از آنها می تواند در جهت آموزش و تربیت کتابداران بالینی و متخصصان اطلاعاتی کارآمد و دارای دانش و مهارت های لازم، مفید واقع گردد و در نتیجه آن، کتابدارانی تربیت شوند که به عنوان عضو مشخص از تیم مراقبت و درمان در افزایش سلامت جامعه فعالیت تأثیر گذاری داشته باشند. تشکر و قدردانی این مقاله حاصل (بخشی از) پایان نامه تحت عنوان "بررسی ویژگی های علمی و عملی کتابداران بالینی با تاکید بر فعالیت آنان در فرایند پزشکی مبتنی بر شواهد" در مقطع کارشناسی ارشد در سال 1390 می باشد که با حمایت دانشگاه علوم پزشکی تهران اجرا شده است.}, keywords_fa = { کتابدار بالینی، اینفورمیشنیست ، پزشکی مبتنی بر شواهد}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-880-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-880-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Ahmadi, M and Khoshkam, M and Babaei, R}, title = {Information Needs Study on Electronic Health Records of Diabetic Patients from Nephrologists’ Perspective}, abstract ={Introduction: Determining the information needs of stakeholders, including dialytic patients is of great importance in designing a better electronic health record at the national level.. In this study various information needs on Electronic Health Records of dialytic patients from nephrologists’ viewpoints were investigated. Methods: In his descriptive cross sectional study, research population included 25 nephrologists who were working in dialysis centers in Tehran. A seven part questionnaire including (demographic information, public, diagnosis, treatment, history, status and others related to the types of information needs on electronic records of dialytic patients was used. Sample population rated essential items from one to ten. Data analysis was done with SPSS by taking the mean rating given to each case. Results: In ranking, the highest means reported, were first names and family names in medical documentaion (9.2), blood groups and number of medical documentation (9.5), test and test results (9.7), type of dialysis (9.8), history of abdominal surgery and transplantation (9.6), cause of kidney failure (6.9) recommendations after discharge and clinical alerts (8.4) and the lowest average belonged to marital status (6.4), electronic signature (7.5), radiology results (9), date of installing catheter (8.8), family history (8.4), congenital anomalies (8.4) and financial report (6.8) Conclusion: In designing electronic health records of dialytic patients documentation number, blood group, test and test results, type of dialysis, history of surgery and transplantation, cause of kidney failure, discharge recommendations and clinical alerts need to be prioritised. Producing electronic health records for dialytic patients based on the stakeholders’ needs is highly important, therefore it is necessary that essential measures be adopted in this area.}, Keywords = {Information Needs, Electronic Health Records, Dialysis Patients}, volume = {15}, Number = {47}, pages = {13-22}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی نیازهای اطلاعاتی پرونده الکترونیک سلامت بیماران دیالیزی از دیدگاه متخصصان نفرولوژی}, abstract_fa ={  مقدمه: به منظور طراحی هرچه بهتر پرونده الکترونیک سلامت در سطح ملی، تعیین نیازهای اطلاعاتی ذینفعان آن از جمله بیماران دیالیزی امری بسیار حیاتی است. در این پژوهش انواع نیازهای اطلاعاتی پرونده الکترونیک سلامت بیماران دیالیزی از دیدگاه متخصصان نفرولوژی تعیین شده است.   روش کار : در این مطالعه توصیفی مقطعی، براساس نمونه های در دسترس، 25 نفر از متخصصین نفرولوژی شاغل در مراکز دیالیز شهر تهران انتخاب شدند . ابزار گردآوری داده پرسشنامه ای شامل هفت بخش(اطلاعات دموگرافیک، عمومی، تشخیصی، درمانی، سوابق، وضعیت و سایر موارد) مربوط به انواع نیازهای اطلاعاتی پرونده الکترونیک بیماران دیالیزی بود که جامعه پژوهش موارد ضروری را از یک تا ده ارزش گذاری کردند. تحلیل داده ها با نرم افزار آماری SPSS ، با گرفتن میانگین رتبه های داده شده به هر مورد صورت گرفت.   یافته ها : در اولویت بندی، بیشترین میانگین، نام و نام خانوادگی (9.2)، شماره مستندات پزشکی و گروه خونی(9.5)، تست ها و نتایج آزمایشات(9.7)، نوع دیالیز(9.8)، سابقه جراحی شکم و سابقه پیوند (9.6)، علت نارسایی کلیه (9.6) توصیه های پس از ترخیص و هشدارهای بالینی(8.4) بود و کمترین میانگین، وضعیت تأهل(6.4)، امضای الکترونیک(7.5) ، نتایج رادیولوژی(9)، تاریخ نصب کاتتر(8.8)، سوابق فامیلی بیماری(8.4)، ناهنجاری مادرزادی(8.4) و گزارش داده های مالی(6.8) گزارش شد.   بحث : در طراحی پرونده الکترونیک سلامت بیماران دیالیزی، اطلاعاتی نظیر نام ونام خانوادگی، شماره مستندات، گروه خونی، تست ها و نتایج آزمایشات، نوع دیالیز، سابقه جراحی و پیوند، علت نارسایی کلیه، توصیه های ترخیص و هشدارهای بالینی باید در درجه اول اهمیت قرار گیرند. ایجاد پرونده الکترونیک سلامت بیماران دیالیزی مبتنی بر نیازهای ذینفعان آن، از درجه اهمیت بالایی برخوردار است، لذا ضروری است تدابیر لازم در این زمینه اتخاذ گردد.   }, keywords_fa = {نیازاطلاعاتی، پرونده الکترونیک سلامت، بیماران دیالیزی، نفرولوژی }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1082-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1082-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Khalesi, N and Salehi, M and Moradi, F and Ahadinejad, B and Mohamadi, R and Rohani, B}, title = {The Relationship between Servant Leadership and Job Involvement in Teaching Hospitals Affiliated to Kurdistan University of Medical Sciences: 2011}, abstract ={Introduction: Servant leadership, a newly developed concept of leadership, emphasizes on increased services to others, as well as a holistic attitudes toward people, individual development and shared decision making. The servant-leadership philosophy focuses on: servant leader, training staff and developing services in the society. This research aimed to study the relationship between servant leadership and its four dimensions (service, humility, trust and agapao love) as independent variables and job involvement as a dependent variable, among the staff of teaching hospitals affiliated to Kurdistan University of Medical Sciences KUMS Methods: This was a descriptive – analytical study conducted in 2010. The population included 151 staff of teaching hospitals affiliated to KUMS. Data were collectedthrough Servant Leadership and Job Involvement Questionnaires and were analyzed using SPSS software, descriptive statistics and spearman correlation test. Results: There was a significant and positive correlation between servant leadership and its four dimensions and job involvement among the staff of teaching hospitals affiliated to KUMS (r=0.343). The mean scores for servant leadership and job involvement were 2.56 and 2.78 out of 4, respectively. Discussion: The high correlation between servant leadership and job involvement and a moderate correlation between servant leadership and job involvement suggest that managers should always be pioneers in serving customers inside and outside their organizations and consider this as their major responsibility.}, Keywords = {Servant Leadership, Job Involvement, Teaching Hospital }, volume = {15}, Number = {47}, pages = {23-32}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {رابطه‌ی رهبری خدمتگزار و درگیری شغلی کارکنان بیمارستانهای آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کردستان؛ 1389}, abstract_fa ={ مقدمه: امروزه نوع جدیدی از مفهوم رهبری مطرح است که بر ارائه خدمت به دیگران، دیدگاه کلی نسبت به افراد، توسعه فردی و تصمیم گیری مشترک تأکید دارد که تحت عنوان «رهبری خدمتگزار» نامیده می شود. فلسفه رهبری خدمتگزار، خدمتگزاری رهبر، بارآوردن کارکنانی خدمتگزار و ارتقاء خدمت رسانی در سطح جامعه است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی رهبری خدمتگزار و ابعاد جهارگانه آن با درگیری شغلی در کارکنان بیمارستان‌های آموزشی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی کردستان بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی– تحلیلی و کاربردی بود که به صورت مقطعی در سال 1389 انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 151 نفر از پرسنل شاغل در بیمارستان‌های آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کردستان بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه رهبری خدمتگزار و نیز پرسشنامه درگیری شغلی جمع آوری و به وسیله نرم افزارSPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون همبستگی اسپیرمن تحلیل شد. یافته ها: بین رهبری خدمتگزار و چهار بعد آن (خدمت رسانی، تواضع و فروتنی، قابلیت اعتماد و مهرورزی) با درگیری شغلی کارکنان در بیمارستان‌های آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کردستان رابطه‌ی معنادار و مثبتی با ضریب همبستگی برابر 343.0 وجود داشت و وضعیت رهبری خدمتگزار با میانگین 56.2 و درگیری شغلی با میانگین 78.2 از 4 امتیاز در حد متوسط بود. بحث: نتایج این پژوهش نشان داد که بین رهبری خدمتگزار و ابعاد چهارگانه آن (خدمت رسانی، تواضع و فروتنی، قابلیت اعتماد و مهرورزی) با درگیریرشغلی کارکنان رابطه آماری معنادار و مثبت وجود دارد و میزان رهبری خدمتگزار و درگیری شغلی در سطح متوسط قرار داشتند. لذا به منظور ارتقا سطح رهبری خدمتگزار، مدیران باید همواره در خدمتگزاری به دیگران اعم از افراد داخل و خارج از سازمان پیشتاز بوده و خدمت رسانی را از وظایف خود بدانند.}, keywords_fa = {رهبری خدمتگزار، درگیرشدن در شغل، مرکز آموزشی و درمانیرهبری خدمتگزار، درگیری شغلی، بیمارستان آموزشی و درمانی }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-824-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-824-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {ghaderi, H and vatankhah, S and khoshkam, M and rohani, B}, title = {Estimation of Willingness to Pay For Mammographic Breast Cancer Screening Tests among Women in Tehran, Based On Contingent Valuation Method: 2010}, abstract ={   Introduction: Routine mammography screening and clinical breast examination are effective measures in reducing breast cancer mortality. Contingent valuation method (CVM) is a method for willingness to pay (WTP ) estimation f or cost benefit analysis in economics. In this study, the mean and the function of WTP for mammographic screening for breast cancer were estimated with CVM.   Method: This cross-sectional study was descriptive-analytic in nature. A questionnaire was used to collect data from/ for the households in Tehran selected by stratified sampling in 2010. The correlation between WTP questions and the annual household income was measured for internal validity. There were other questions selected from National Health Accounts questionnaire, a standard questionnaire. The data were analyzed by STATA software (version 11) using Ramsey RESET test, David Sen - Mackinnon test, likelihood ratio test and maximum likelihood method to estimate the bivariate probit model and the marginal effects of variables with Z-ratios.   Results: The answer to the first bid was “yes” for some 46% of respondents while about 20% of respondents said “yes” to the upper amount. The probability of positive response for both bids was 0.159 and the average WTP was 300,000 Rails. Women, experiencing mammography in the last 4 years, answered “yes” to both bids with probability of 0.14.   Discussion: If the cost of mammogram were less than 300 thousand Rails for each person, there would be a higher WTP for screening mammography suggesting that individuals, in higher socioeconomic class, have higher WTP for mammographic screening.  }, Keywords = {Willingness to Pay, Contingent Valuation Method, Bivariate Probit Model, Mammographic Screening }, volume = {15}, Number = {47}, pages = {32-46}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {تخمین تمایل به پرداخت برای غربالگری سرطان سینه با ماموگرافی در زنان ساکن شهر تهران با استفاده از روش ارزشگذاری مشروط ؛ 1389}, abstract_fa ={  مقدمه: سرطان سینه یکی از شایعترین بیماری ها و یکی از مهمترین دلایل مرگ و میر در زنان بالای 35 سال می باشد. انجام منظم غربالگری در کاهش مرگ و میر سرطان سینه، نقش بسزایی دارد. روش ارزشگذاری مشروط ( Contingent Valuation Method ) یکی از روشهای تخمین تمایل به پرداخت ( Willingness to pay ) در علم اقتصاد می باشد و تمایل به پرداخت راهی برای انجام تحلیل هزینه- منفعت است. در این مطالعه از روش ارزشگذاری مشروط برای تخمین تابع و میانگین تمایل به پرداخت برای غربالگری سرطان سینه با ماموگرافی استفاده شده است.   روش کار: پژوهش حاضر یک پژوهش توصیفی تحلیلی است. داده ها به صورت مقطعی و پیمایشی در سطح خانوارهای تهران در سال 1389 جمع آوری شده است. در این مطالعه از ابزار پرسشنامه و از نمونه گیری طبقه ای استفاده شده است. برای آزمون اعتبار داخلی پرسشنامه، سؤالات تمایل به پرداخت با درآمد سالانه خانوار مقایسه شده است. سایر سؤالات پرسشنامه مربوط به پرسشنامه حساب های ملی سلامت است، که یک پرسشنامه استاندارد می باشد. مدل پروبیت دو متغیره از تابع حداکثر درست نمایی ( Maximum Likelihood: ML ) با نرم افزار STATA11 ، تخمین زده شده و از آزمون نسبت درست نمایی، آزمون ناهمسانی واریانس داویدسون – مک کینون و آزمون رسیت رمزی استفاده شده است. همچنین مقدار اثر نهایی هر یک از متغیرها نیز تخمین زده شده است.   یافته ها: نزدیک به 46 درصد افراد به پیشنهاد اول و 20 درصد افراد به بالاترین مبلغ پیشنهادی پاسخ مثبت دادند. احتمال اینکه یک فرد به هر دو Bid پاسخ مثبت بدهد، برابر 0.159 و امید ریاضی تمایل به پرداخت افراد، 30 هزار تومان برآورد شد. افرادی که ماموگرافی قبلی داشته اند با احتمال 0.14 به هر دو پیشنهاد جواب مثبت داده اند.   بحث: در صورتی که هزینه انجام ماموگرافی برای هر فرد کمتر از 300 هزار ریال باشد، از نظر اقتصادی انجام غربالگری با ماموگرافی توجیه پذیر است. فردی که بودجه بیشتری به یک خدمت یا کالا اختصاص می دهد، تمایل به پرداختش برای آن بیشتر است و افرادی که سطح اجتماعی اقتصادی بالاتری داشته باشند، تمایل به پرداختشان برای غربالگری با ماموگرافی بیشتر است.}, keywords_fa = {تمایل به پرداخت، روش ارزشگذاری مشروط، مدل پروبیت دو متغیره، غربالگری سرطان سینه }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-817-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-817-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Mardani, A and Sharifmoghadam, H}, title = {Evaluation of the Quality of Library Services from the Viewpoints of Users and Librarians using LibQual scale at Tehran University of Medical Sciences}, abstract ={Introduction: Nowadays, LibQual scale as a new tool ,measures expectations more efficiently than the traditional ones. The present study aims to compare the viewpoints of students and librarians at Tehran University of Medical Sciences to determine the quality of library services with LibQual model, Methods: The present study was an analytical survey. Method. LibQual questionnaire was used for data collection. In this study 231 users and 30 were selected through simple random sampling. of the questionnaire was measured by Cranach’s Alpha test was used to ensure the reliability of the data gathering tool .Mann-Whitney and Wilcoxon tests were used . Results: The results showed that the users evaluate the current quality of services lower than what the librarians did. This difference of opinion is much more drastic when evaluating the information control subscale. Service superiority gap was estimated to be 2.8 for the overall library services and the said libraries fall fairly short of providing users with the desired level of services. From the users’ point of view, the three subscales of LibQual do not have an equal effect on the quality of the provided services whereas the librarians disagree with an equal effectiveness of the subscales. The librarians have a correct understanding of the users’ expectations and the gap between the users’ expectations and the librarians’ perceptions of their needs and demands was very small (0.18). This study showed that LibQual as a model of evaluating the quality of services could help in providing information that facilitates the improvement of planned services at Tehran University of Medical Sciences libraries. Discussion: By providing the necessary facilities and services to users, librarians can offer services to users with known expectations and needs. Therefore, if there are shortcomings in the quality of services, it is not because librarians are unaware of the users’ needs, but rather lack of necessary facilities might be the reason.}, Keywords = {LibQual, academic Libraries, Tehran University of Medical Sciences, Services Quality}, volume = {15}, Number = {47}, pages = {47-58}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {ارزیابی کیفیت خدمات کتابخانه‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران از دیدگاه کاربران و کتابداران: با بهره‌گیری از مقیاس لایب‌کوال}, abstract_fa ={مقدمه: امروزه لایب کوآل به عنوان یک ابزار سنجش نوین که انتظارات را فراتر از ابزارهای سنتی می سنجد، شناخته شده است. پژوهش حاضر، با هدف مقایسه دیدگاه دانشجویان و کتابداران دانشگاه علوم پزشکی تهران درباره تعیین کیفیت خدمات کتابخانه های این دانشگاه با پیاده سازی مدل لایب کوال انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر به روش پیمایشی تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات آن پرسشنامه لایب‌کوال می باشد. جامعه آماری این پژوهش با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی ساده به ترتیب از 231 کاربر بالفعل و 30 کتابدار در کتابخانه‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران تشکیل شده است. در زمینه سنجش پایایی ابزار گردآوری اطلاعات از آزمون آلفای کرونباخ استفاده گردید. به منظور بررسی وجود تفاوت معنادار بین دیدگاه کاربران کتابخانه‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران و کتابداران درباره کیفیت خدمات این کتابخانه‌ها، از آزمون مان- ویتنی استفاده شد. آزمون ویلکاکسون برای تعیین تفاوت معنادار بین خدمات ارائه شده در کتابخانه‌ها با خدمات مورد انتظار کاربران مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد کاربران کیفیت خدمات موجود را پایین تر از کتابداران ارزیابی می کنند که این تفاوت در زیرمقیاس کنترل اطلاعات عمیق تر می باشد. شکاف برتری خدمات در مورد کل خدمات کتابخانه های مورد مطالعه در این پژوهش میزان 2.8 ارزیابی شد و کتابخانه‌های مورد مطالعه، فاصله زیادی با تأمین انتظارات کاربران در ارتباط با مطلوب ترین سطح خدمات آن ها دارند. کتابداران درک و برداشت صحیحی از انتظارات کابران خود دارند و شکاف میان انتظارات کاربران و ادراک کتابداران از نیازها و انتظارات آن‌ها بسیار ناچیز است. نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد لایب کوال بعنوان یک مدل در بررسی کیفیت خدمات می تواند در ارائه اطلاعات برای تسهیل بهبود خدمات هدف گذاری شده در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی تهران کمک نماید و نیاز به راه حل عملیاتی درباره چگونگی بهبود بخشی کیفیت خدمات در کتابخانه های این دانشگاه را برآورده کرده است.}, keywords_fa = {لایب کوال، کتابخانه های دانشگاهی، دانشگاه علوم پزشکی تهران ، کیفیت خدمات}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-810-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-810-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Ghalavand, H and Eskrootchi, R and Alibeyk, M and Haghani, H}, title = {The relationship between information quality and external quality markers in Persian public}, abstract ={  Introduction: One approach to evaluate the quality of a web page is to investigate its external markers. The purpose of the present study is to determine the relationship between information quality of Persian public health web pages and their external quality.   Methods: The samples of this correlation study were selected from among the freely available ten-key word texts of chronic diseases in Google and Yahoo search engines. Data were collected by means of two checklists and were analyzed through Pearson correlation test using SPSS software. The reliability of the checklists was determined by test-retest procedure.   Results: 50 percent of web pages contained all information quality criteria but no WebPages have shown all quality markers. The mean values for the quality of information and appearance markers in web pages were 76.2% and 42.9%, respectively. There was no significant relationship between information quality criteria and external quality markers in the Persian public health web pages.   Discussion: It can be concluded that in Persian public health web pages, the analysis of quality markers is not an appropriate method to judge information quality of these pages. These current tools, therefore, cannot reflect the quality of content in Persian web pages.}, Keywords = {Web information quality, information quality criteria, web information quality indicators, public health information }, volume = {15}, Number = {47}, pages = {59-66}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی ارتباط بین کیفیت اطلاعات و شاخص های ظاهری در صفحات وب فارسی مرتبط با حوزه سلامت عمومی}, abstract_fa ={مقدمه: یکی از روش های معرفی شده برای ارزیابی کیفیت منابع وب، بررسی شاخص های ظاهری این منابع می باشد. هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین کیفیت اطلاعات و شاخص های ظاهری در صفحات وب فارسی مرتبط با سلامت عمومی می باشد. روش کار: این پژوهش از نوع همبستگی است. نمونه های مورد مطالعه از طریق جستجوی متن آزاد ده کلید واژه درحوزه بیماری های مزمن در موتورهای جستجوی گوگل و یاهو انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل دو چک لیست بود که پایایی آنها به وسیله آزمون مجدد(test- retest) مورد تأئید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون ضریب همبستگی خطی پیرسون استفاده شد. یافته ها: 50 درصد صفحات مطالعه شده دارای تمامی معیار های کیفیت اطلاعات بودند و هیچ کدام از نمونه ها دارای تمامی شاخص های ظاهری مورد مطالعه نبوده اند. معیارهای کیفیت اطلاعات و شاخص های ظاهری به طور میانگین و به ترتیب در 76.2 و 42.9 درصد از صفحات وب مورد پژوهش وجود داشته اند. بین نمرات معیارهای کیفیت اطلاعات و شاخص های ظاهری در صفحات وب فارسی مرتبط با سلامت عمومی رابطه معنا داری وجود ندارد. بحث: در این وضعیت شاخص های ظاهری نمی توانند راهکار مناسبی جهت قضاوت در مورد کیفیت اطلاعات صفحات وب فارسی مرتبط با حوزه سلامت عمومی باشند. در نتیجه در حال حاضر ابزارهای معرفی شده و پیشنهادی موجود نیز نمی توانند به صورت واقعی نشان دهنده کیفیت محتوای اطلاعاتی در صفحات وب فارسی باشند. کلیدواژه ها: کیفیت اطلاعات وب، معیارهای کیفیت اطلاعات، شاخص های کیفیت اطلاعات وب، اطلاعات سلامت عمومی}, keywords_fa = { اطلاع رسانی پزشکی، وب جهان گستر، کیفیت اطلاعات، شاخص های کیفیت، سلامت عمومی }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-869-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-869-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Zarei, J and Rokhafruz, D and Dianat, M}, title = {The Study of Computer Literacy in Students of General Medicine at Ahvaz University of Medical Sciences (academic year 2009-2010)}, abstract ={  Introduction: Nowadays, we witness the development of computerized healthcare information systems, evidence-based medicine ,and e-learning approach at Medical Universities. Thus, medical students need to have familiarity with computer skills and information technology. The aim of this study was to survey computer literacy in students of general medicine at Ahvaz University of Medical Sciences.   Methods: This study was observational ,cross-sectional in nature. The study was conducted in the academic year of 2009-2010 .The sample population consisted of 243 medical, pharmacy and dentistry students. A questionnaire was used for collecting data which were then analysed by SPSS using descriptive statistics..   Results: The results showed that, students' familiarity with computers were low (35%). The most familiarity with computers were the ability to use it in managing files (48%), and the lowest was related to the ability to manage the Windows operating system (19%). Familiarity to use Power Point rated the highest among the other skills (75%), to use Access was the lowest (9%).The students familiarity with the Internet and theWeb were (39%). Students used less advanced methods for searching the information on the Internet. Overall,   male students had more computer literacy than female student.   Discussion: The students’ familiarity with computer literacy was not satisfactory. Therefore, it is necessary to plan educational programs for computer literacy skills at Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences.}, Keywords = {Computer Literacy, Medical students, Information Technology, Ahvaz Jundishapur University of Medical Sciences }, volume = {15}, Number = {47}, pages = {67-76}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی سواد رایانه ای دانشجویان دوره دکترای عمومی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز (سال تحصیلی 88-89)}, abstract_fa ={  مقدمه: امروزه در دانشگاه‌های علوم پزشکی، شاهد توسعه سیستم‌های اطلاعات رایانه ای مراقبت سلامت، رویکرد پزشکی مبتنی بر شواهد، و حرکت به سمت آموزش الکترونیک هستیم. بنابراین دانشجویان علوم پزشکی برای موفقیت در عصر حاضر، نیاز به آشنایی با رایانه و فناوری اطلاعات دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی سواد رایانه ای دانشجویان دوره دکترای عمومی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود.   روش کار: این پژوهش یک مطالعه مشاهده ای و مقطعی بود که در سال تحصیلی 88-89 انجام شده است. جمعیت مورد مطالعه شامل 243 نفر از دانشجویان دوره دکتری عمومی (پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی) دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود. ابزار جمع آوری داده‌ها پرسشنامه بود که روایی و پایایی ان تأیید شده است. داده‌های جمع آوری شده با استفاده از روش‌های آمار توصیفی در نرم افزار SPSS تحلیل گردیدند.   یافته‌ها: میزان آشنایی دانشجویان با رایانه درحد پایینی (35 درصد) قرار داشت. در مقایسه دانش پایه دانشجویان در مورد رایانه بیشترین آشنایی (48 درصد) مربوط به توانایی در به کارگیری کامپیوتر و مدیریت فایل‌ها و کمترین (19 درصد) مربوط به توانایی در مدیریت سیستم عامل ویندوز بود. در توانایی استفاده از بسته نرم افزاری میکروسافت آفیس بیشترین آشنایی (75 درصد) مربوط به برنامه پاورپوینت و کمترین (9 درصد) مربوط به برنامه اکسس بود. میزان آشنایی دانشجویان با اینترنت و شبکه وب (39 درصد) بود. دانشجویان کمتر از روش‌های جستجوی پیشرفته اطلاعات در اینترنت استفاده می کردند. دانشجویان پسر از سواد رایانه ای بیشتری نسبت به دانشجویان دختر برخوردار بودند.   بحث: در مجموع دانشجویان آشنایی مطلوبی با مهارت‌های سواد رایانه ای نداشتند. بنابراین، برنامه ریزی به منظور آموزش مهارت‌های سواد رایانه ای در دانشگاه‌های علوم پزشکی ضروری می باشد.}, keywords_fa = {سواد رایانه‌ای، دانشجویان علوم پزشکی، فناوری اطلاعات، دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-935-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-935-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Dolani, A and Hariri, N and Mohammadhassanzadeh, H and Valinejadi, A}, title = {A Review of Qualitative Research and Current Data Analysis Software}, abstract ={  Introduction : Currently, qualitative research, because of its explanatory and semantic findings, has become popular. There is a growing literature on qualitative research motivating researchers on topics like : live experiences, excitements and feelings, social motions, interactions between men and societies, causes, emergence and degeneration of phenomena to investigate. Thus, the required tools for this kind of research are extending in number every day. This study was conducted on qualitative research and its data analysis software by a literature review.   Methods: Principles of qualitative research were explained by experts’ ideas and qualitative research approach in functional areas including librarianship and information sciences. Principles of qualitative research were also explained concerning software applications. Finally, some of the most applicable software for qualitative data analysis was introduced in details.   Results : Qualitative research follows men and phenomena in their natural environment, and its findings are explanatory in nature. Moreover, there is no standard research method, or any definite method of analysis.   Discussion : The findings suggest that it is necessary to use standard tools for data processing in qualitative research as there is the likelihood that the results be invalid and blended with personal judgments. Although the software does not deliver standard methods for data analysis, it may control different stages of research including information collection, data classification and report generation which would eventually improve the status quo.   Keywords : Qualitative Research, Data Analysis, Statistical Soft Ware, Research Methods}, Keywords = {}, volume = {15}, Number = {47}, pages = {77-90}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {مروری بر پژوهش کیفی و نرم افزارهای تحلیل داده های کیفی}, abstract_fa ={  مقدمه: امروزه پژوهش­های کیفی با توجه به ارائه نتایج تفسیری و معنایی، مقبولیتی عام یافته­اند. امکان پژوهش بر روی مفاهیمی چون تجارب زنده، هیجانات و احساسات، تحرکات اجتماعی، تعاملات بین افراد و جوامع، کشف علل ظهور و از بین رفتن پدیده­های اجتماعی، همه و همه انگیزه­ای مضاعف و زمینه­ای مساعد برای گرایش پژوهشگران به این گونه پژوهش­ها به وجود می­آورند. بر این اساس ابزارهای لازم جهت انجام چنین تحقیقاتی روز به روز در حال گسترش می­باشند.   روش کار: این مقاله به روش مروری بر متون تهیه شده است. پژوهش کیفی از منظر صاحبنظران به طور کلی مورد بحث قرار گرفته شده است و به زمینه های کاربرد رویکرد کیفی در پژوهش­های رشته کتابداری و اطلاع رسانی اشاره شد. همچنین به اصول پژوهش­های کیفی از منظر کارکردهای نرم افزاری پرداخته ­شد، و در پایان چند نمونه پرکاربرد از نرم افزارهای تحلیل داده­های کیفی بطور مفصل معرفی شده اند.   یافته­ها: با توجه به اینکه پژوهش­های کیفی اساساً به مطالعه افراد و پدیده ها در محیط طبیعی خود آنها می­پردازد و تعامل با عوامل مورد بررسی، با توجه به خصوصیات خودشان صورت می­پذیرد، و ارائه نتایج به صورت تفسیری است، همچنین اصول و قواعد از پیش تعیین شده و استانداردی برای روش شناسی و تحلیل داده­ها(مانند پژوهش­های کمّی)، وجود ندارد، باعث ایجاد نگرانی از غیر قابل اطمینان بودن نتایج و ورود قضاوتهای شخصی محقق به جریان تحقیق می­شود. لذا بهره­گیری از ابزارهای استاندارد تحلیل داده­ها(نرم افزارهای تحلیل داده­های کیفی) جهت اطمینان از صحت نتایج- همانند تحقیقات کمّی- لازم و ضروری است.   بحث: نرم افزارهای تحلیل داده­های کیفی به استانداردسازی پژوهش­های کیفی می­پردازند. این نرم افزارها گرچه اصول و قواعدی خاص، برای تحلیل داده ها ارائه نمی­دهند، ولی با نظارت بر مسیر انجام پژوهش(جمع­آوری داده­ها، سازماندهی داده­ها، ارائه گزارش­ها و...) به وضعیت گاه آشفته آن سر و سامان می­بخشند.}, keywords_fa = {پژوهش کیفی؛ تحلیل داده­ها؛ نرم افزارهای آماری؛ روش­های تحقیق }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1083-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1083-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Rahimi, B and Yusefzade, H and Khalesi, N and Valinejadi, A and Gozali, A and Akbari, S and Haghighatfard, P}, title = {Analysis of the Efficiency and Optimal Consumption of Resources in Selected Hospitals in Urmia Province through Data Envelopment Analysis}, abstract ={  Introduction : The recognition of economics of hospitals, as integral and costly components of health care systems, is vital for assessing their efficiency and the factors affecting them. The study through Data Envelopment Analysis (DEA) aimed to determine the efficiency of selected hospitals of Urmia University of Medical Sciences.   Methods : This was a descriptive-analytic (cross-sectional and retrospective) study conducted in 2009. Input variables included the number of active beds, doctors and other personnel and output variables encompassed outpatients’ admission and occupied day-bed. The data were analyzed through DEA method and Deap2.1 software with variable return to scale assumption. Slack and radial movements, the efficiency of the hospitals and the excessive use of inputs were determined.   Results : The mean scores of technical, manageria l and scale efficiency of the hospitals were 0. 584 , 0. 782 and 0. 771 , respectively. Four hospitals enjoyed the maximum technical efficiency (1). The capacity of efficiency enhancement was about 41.5 % without any increase in costs , applying the same amount of inputs.   Conclusion : A decrease of surplus production factor based on the results of DEA can lead to a reduction in expenditures. In hospitals with technical efficiency of less than one, the original and projected values of inputs were different and had a surplus. It is suggested that hospitals decrease their surplus from original values to achieve the expected optimal performance. The results could be applied in hospitals as a benchmark for decision making about resource allocation, controlling and improving hospital performance.  }, Keywords = {Hospital, Data Envelopment Analysis, Technical efficiency, Scale efficiency, Managerial efficiency }, volume = {15}, Number = {47}, pages = {91-102}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {تحلیل کارایی و مصرف بهینه منابع در بیمارستان های منتخب استان آذربایجان غربی با استفاده از مدل تحلیل فراگیر داده ها}, abstract_fa ={  مقدمه: بیمارستان ها به عنوان پرهزینه ترین و مهمترین اجزای نظام مراقبت پزشکی مطرح هستند، بنابراین بازشناخت اقتصادی این بخش و توجه کامل به کارایی و عوامل مؤثر بر آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. هدف این مطالعه بررسی کارایی بیمارستان های منتخب استان آذربایجان غربی با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده ها می باشد.   روش کار: پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی تحلیلی می باشد که به صورت مقطعی و گذشته نگر در سال 1388 انجام گرفت. متغیرهای نهاده تعداد تخت فعال، تعداد پزشک و سایر پرسنل و متغیرهای ستانده تخت روز اشغالی و پذیرش سرپایی در بیمارستان های مورد مطالعه بودند . تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط روش تحلیل فراگیر داده ها و نرم افزار Deap2,1 و با فرض بازدهی متغیر نسبت به مقیاس ( VRS ) صورت پذیرفت. در این مطالعه هم انتقال مازادها و هم انتقال شعاعی مورد برآورد قرار گرفت و علاوه بر تعیین کارایی در بیمارستان های منتخب، استفاده بیش از حد مطلوب نهاده ها در سال 1388 محاسبه شد.   یافته ها: بر اساس نتایج حاصل از روش تحلیل فراگیر داده ها در سال 1388 میانگین کارایی فنی بیمارستان های مورد مطالعه 0.584، متوسط کارآیی فنی خالص (کارآیی مدیریتی) بیمارستان ها 0.782 و متوسط کارآیی مقیاس آنها 0.771 بوده است. به عبارتی، ظرفیت ارتقاء کارایی در این بیمارستان ها بدون هیچ گونه افزایشی در هزینه ها و به کارگیری همان میزان از نهاده ها تا حدود 41.5 درصد می باشد. از کل بیمارستان های دانشگاه فقط 4 بیمارستان دارای کارایی فنی یک می باشند. علاوه بر آن در این بیمارستان ها وجود عوامل تولید مازاد آشکار می باشد.   بحث: کاهش عوامل تولید مازاد بر اساس نتایج روش تحلیل فراگیر داده ها نقش عمده ای در کاهش هزینه های بیمارستان و بخش بهداشت و درمان خواهد داشت. از طرفی در بیمارستان هایی که دارای کارایی فنی کمتر از یک می باشند مقادیر اولیه و بهینه نهاده آنها باهم متفاوت و دارای مازاد نهاده می باشند. از این رو بیمارستان های مذکور برای رسیدن به حداکثر کارایی باید به تعداد مازادهای خود از مقادیر اولیه نهاده ها کم کنند تا به سطح کارایی مطلوب دست یابند. از نتایج به کارگیری این روش به عنوان معیاری برای اتخاذ تصمیم در خصوص تخصیص منابع و همچنین کنترل و بهبود عملکرد بیمارستان ها می توان استفاده کرد.  }, keywords_fa = {بیمارستان، تحلیل فراگیر داده ها، کارایی فنی، کارایی مقیاسی، کارایی مدیریتی}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-946-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-946-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Tahamtan, I and Sedghi, Sh and Talachi, H and Mohaghegh, N}, title = {A qualitative study of the application of PDA and smart phones by the residents and interns of teaching hospitals of Tehran University of Medical Sciences}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {15}, Number = {48}, pages = {7-12}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {گزارش کوتاه: کاربردهای رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند توسط اینترن ها و رزیدنت ها در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران ؛ یک مطالعه کیفی}, abstract_fa ={  مقدمه    در سال­های اخیر میزان استفاده از تلفن­های همراه، رایانه­های جیبی و تلفن­های هوشمند رشد قابل توجهی یافته است. ] 1 [ این ابزارهای قابل حمل، باعث دسترسی سریع به اطلاعات و ارتباط آسان­تر بین افراد شده است. از جمله گروه­هایی که از رایانه­های جیبی و تلفن­های هوشمند استفاده می­کنند، متخصصان علوم سلامت می­باشند. پزشکان، پرستاران و دانشجویان پزشکی به دسترسی سریع و بموقع به اطلاعاتی از قبیل منابع مرجع پزشکی، اطلاعات دارویی، اطلاعات بیماری­ها و آخرین پژوهش­های انجام شده در حوزه­های تخصصی پزشکی نیازمند می­باشند. این افراد باید در اسرع وقت و بدون محدودیت مکانی و زمانی به این اطلاعات دسترسی داشته باشند، تا بتوانند بهترین درمان را بر روی بیماران اعمال نمایند. ] 2-4 [ بنابراین جهت دسترسی به اطلاعات مورد نیازشان از ابزارهای قابل حملی مانند تلفن­های هوشمند و رایانه­های جیبی استفاده می­کنند. ] 5 [ به کمک تلفن­های هوشمند و رایانه­های جیبی می­توان برنامه­های مختلف پزشکی مانند منابع مرجع دارویی، کتاب­های مرجع پزشکی و دیگر اطلاعات مورد نیاز را به صورت دیجیتالی در مواقع نیاز مورد استفاده قرار داد. دسترسی به اینترنت بی­سیم، وب­سایت­ها و پایگاه­های اطلاعاتی، پرونده الکترونیک سلامت، مشاوره از راه دور و ... نیز به کمک رایانه­­های جیبی و تلفن­های هوشمند امکان­پذیر شده است. ] 6-7 [   مطالعات متعددی کاربردهای این ابزارها را مورد بررسی قرار داده­اند؛ برای مثال، مطالعه فوآ نشان می­دهد این ابزارها در دسترس­پذیر ساختن منابع پزشکی، کسب اطلاعات دارویی و مدیریت اطلاعات شخصی مفید می­باشند. ] 8 [ مطالعه استرود نیز نشان می­دهد استفاده از برنامه ­ های دارویی بیشترین کاربرد را در میان پرستاران داشته است و استفاده از رایانه­های جیبی در تصمیم­گیری بالینی، ارتقاء ایمنی و سلامت بیمار نقش مؤثری داشته است . ] 4 [ همچنین طبق پژوهش چاترلی کاربرد این ابزارها در میان دانشجویان پزشکی بر اساس میزان استفاده به ترتیب شامل تقویم، اطلاعات دارویی، پست الکترونیک، منابع مرجع پزشکی، فرهنگ­لغت، انجام محاسبات بالینی ( Clinical calculations )، تشخیص افتراقی بیماری­ها ( Differential diagnoses ) و ذخیره یادداشت­های روزانه بوده است. ] 9 [ در مطالعات پیشین عموماً از روش پژوهش کمّی استفاده شده و کاربردهای رایانه­های جیبی و تلفن­های هوشمند به صورت کلی بررسی شده است، درحالی که در مطالعه حاضر جهت بررسی و شناخت عمیق موضوع از روش پژوهش کیفی استفاده شد و کاربردهای این ابزارها به صورت جداگانه در امور روزمره و شغلی مورد بررسی قرار گرفت.   با بررسی متون مرتبط و تخصصی توسط پژوهشگران این مطالعه، معلوم گردید که تا زمان انجام این پژوهش، در مورد کاربرد­های مختلف رایانه­های جیبی و تلفن­های هوشمند در پزشکی و حرفه­های وابسته، پژوهشی در کشور ایران انجام نشده است. لذا، در این تحقیق کاربردهای رایانه­های جیبی و تلفن­های هوشمند در میان گروه کوچکی از اینترن­ها و رزیدنت­های ایرانی مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به اهمیت استفاده از رایانه­های جیبی و تلفن­های هوشمند در مراکز بهداشتی و درمانی مانند بیمارستان­ها، با انجام این پژوهش علاوه بر معرفی کاربرد­های این ابزارها به مسئولین و شاغلین حوزه­ درمان، می­توان برنامه­ریزی­های لازم جهت معرفی و آموزش کاربرد­ها و چگونگی استفاده از این ابزار­ها را انجام داد. همچنین می­توان جهت رواج استفاده از این فناوری نوین در مراکز بهداشتی و درمانی کشور تصمیم­گیری و برنامه­ریزی نمود.      روش کار   این مطالعه به روش پژوهش کیفی انجام شد . جامعه­ پژوهش آن دسته از اینترن­ها و رزیدنت­های دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که با رایانه­های جیبی و تلفن­های هوشمند سروکار داشتند و در سال 1390 در بیمارستان­ حضرت رسول اکرم(ص) و بیمارستان امام خمینی(ره) واقع در شهر تهران به تحصیل اشتغال داشتند . در این پژوهش نمونه­گیری بر اساس نمونه­گیری مبتنی بر هدف بود. در این روش پژوهشگر نمونه­های خود را با توجه به اهداف پژوهش انتخاب می­کند ] 10 [ و می­کوشد تا به صورت هدفدار، بر مبنای اینکه چه نوع اطلاعات خاصی مورد نیاز است نمونه هایی را انتخاب کند. بنابراین، اینکه بعداً چه افرادی انتخاب می­شوند تحت تأثیر این است که قبلاً چه کسانی مورد مصاحبه قرار گرفته اند و چه اطلاعاتی داده اند. ] 11 [   «در مطالعات کیفی اشباع داده­ها ( Saturation ) خصوصیتی است که ارتباط نزدیک با حجم نمونه دارد. اشباع عبارت است از اینکه با ادامه جمع آوری داده ها، داده های جمع آوری شده، تکرار داده های قبلی باشد و اطلاعات جدیدی حاصل نگردد. بنابراین بر خلاف تحقیقات کمّی که به تعیین حجم نمونه از طریق محاسبات آماری اهمیت داده می شود، در تحقیقات کیفی تکرار اطلاعات قبلی نشانه کفایت حجم نمونه است. ساندلوسکی در این خصوص می گوید، رسیدن به احساس اشباع داده ها تا حد زیادی وابسته به تجربه محقق دارد». ] 11 [ در مطالعه حاضر اشباع داده­ها با انجام مصاحبه با 16 شرکت­کننده مشاهده شد. اما جهت اطمینان بیشتر، جمع­آوری داده­ها تا 21 شرکت کننده ادامه یافت.   در این پژوهش از «مصاحبه نیمه ساختار یافته­­» ( Semi-structured interview ) و «راهنمای مصاحبه» ( Interview guide ) جهت گردآوری داده­ها استفاده شد. راهنمای مصاحبه، ابزاری ضروری است که محقق را جهت استخراج حقایق، طرز فکرها، فرآیند­ها و دیدگاه­های افراد مورد مطالعه یاری می­دهد. ] 11 [ راهنمای مصاحبه در این پژوهش شامل دو سوال کلی بود: 1. در انجام امور و فعالیت­های روزانه خود از رایانه­ی جیبی و تلفن­ هوشمند خود چه استفاده­هایی می­کنید؟ 2. در انجام وظایف شغلی خود از رایانه­ی جیبی و تلفن­ هوشمند چه استفاده­هایی می­کنید؟ . سؤالات مصاحبه نیز از نوع سؤالات نیمه باز بودند. در روش مصاحبه نیمه ساختار یافته و سوالات نیمه باز، پژوهشگر و شرکت­کننده برای بحث بیشتر در مورد موضوع یا سوال آزاد هستند. ] 12 [ این روش به محقق این اجازه را می­دهد تا برای بررسی یک موضوع با جزئیات بیشتر، علاوه بر سؤالاتی که در راهنمای مصاحبه مشخص شده است؛ سؤالات بیشتری را از شرکت­کننده بپرسد. همچنین محقق می­تواند به بررسی مسائلی که در حین مصاحبه در رابطه با موضوع مورد بحث به وجود می­آید، بپردازد. ] 12 [ مصاحبه ها در بین ماه­های فروردین الی تیر انجام شد و میانگین انجام مصاحبه ها تقریباً 15 دقیقه بود (حداقل 8 و حد اکثر 45 دقیقه). تجزیه و تحلیل داده­ها با استفاده از روش تحلیل مقایسه­ای مداوم ( Constant comparative analysis ) و به کمک نرم افزار NVivio 9 انجام شد. در این روش جمع­آوری و تحلیل داده­ها هم­زمان انجام می­شود. بعد از هر مصاحبه، فایل­های صوتی ضبط شده به صورت متن پیاده­سازی شده و قبل از اقدام به مصاحبه بعدی، داده­ها کد گذاری می­شوند. ] 10 [   از افرادی که تمایل داشتند در این پژوهش شرکت­کنند، رضایت­نامه­ی کتبی اخذ شد. همچنین اطلاعاتی در خصوص پژوهش، اهداف و سؤالات پژوهش به صورت مکتوب در اختیار شرکت­کنندگان قرار داده شد. در این پژوهش تمام اطلاعات اعم از نام، نوار­های مصاحبه و نوشتار­ها محرمانه باقی مانده ­است. به جای ذکر مشخصات شخصی شرکت­کنندگان، از کد به جای اسم استفاده شده است. طبق اطلاعات فرم اطلاع­رسانی، مشارکت­کنندگان حق کناره­گیری از پژوهش را در هر مرحله از پژوهش داشتند و برای انصراف ایشان نیازی به ارائه دلیل نبود.   این مطالعه به دنبال پاسخگویی به دو هدف زیر است: الف. شناخت کاربردهای رایانه­های جیبی و تلفن­های هوشمند در انجام امور روزانه­ اینترن­ها و رزیدنت­ها و ب. شناخت کاربردهای رایانه­های جیبی و تلفن­های هوشمند در انجام وظایف شغلی اینترن­ها و رزیدنت­ها.      یافته­ها   الف. کاربرد رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند در انجام امور روزانه   1. جستجوی وب: بیشترین کاربرد رایانه­های جیبی و تلفن­های هوشمند در میان شرکت­کنندگان در امور روزمره، جستجوی وب و دسترسی به اینترنت بود. 11 تن از شرکت کنندگان از موتور جستجوی گوگل استفاده می­کردند. نتایج مطالعه نشان می­دهد که شرکت کنندگان بر اساس نیاز و هدف خود از امکانات وب استفاده می­کردند؛ برای مثال، یکی از شرکت کنندگان بیان کرد؛ به ندرت و در مواقع ضروری از نقشه گوگل استفاده می­کند. شرکت­کننده دیگری نیز بیان کرد؛ از طریق وب­سایت­های موجود اخبار روز را دنبال می­کند.   2. مدیریت اطلاعات شخصی: 10 تن از شرکت­کنندگان به طور معمول، اطلاعات شخصی خود از قبیل یادداشت­های روزانه، قرار ملاقات­ها و صورت حساب­ها را در برنامه­هایی از قبیل Memo در رایانه جیبی و تلفن هوشمند خود ذخیره می­کردند.   3. ارتباطات: نه تن از شرکت کنندگان از طریق رایانه جیبی و تلفن­هوشمند خود جهت برقراری تماس تلفنی، ارسال پیامک، ارسال و دریافت پست الکترونیک و چت استفاده می­کردند.   از دیگر کاربردهای این ابزارها می­توان به استفاده از برنامه­ها و نرم­افزارهایی از قبیل مایکروسافت آفیس، پی دی اف، فرهنگ لغت و همچنین دوربین، بازی­های رایانه­ای، موزیک و ... اشاره کرد.   ب. کاربرد رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند در انجام امور شغلی   1. دسترسی به پایگاه­های اطلاعاتی تخصصی: 20 تن از 21 شرکت ­ کننده در این پژوهش به طور معمول جهت کسب اطلاعاتی در مورد بیماری­ها، شیوه درمان بیماری و ... از UpToDate و تنها 5 تن به ندرت از پاب­مد استفاده می­کردند. تقریباً تمامی شرکت ­ کنندگان استفاده از پایگاه آپ تو دیت را به عنوان بالاترین کاربرد خود از این ابزارها نام بردند. از صحبت­های شرکت ­ کنندگان این­طور برداشت می­شد که پایگاه آپ تو دیت اکثر نیازهای بالینی آن­ها را برآورده می­سازد.   2. منابع مرجع دارویی: کسب اطلاعات دارویی از منابع مرجع دارویی دومین علت استفاده از رایانه جیبی و تلفن هوشمند بود. 16 تن از 21 شرکت کننده، منابع مرجع دارویی را بر روی این ابزارها نصب کرده بودند. به گفته شرکت­کنندگان، دسترسی به اطلاعات دارویی به هنگام معالجه و معاینه بیماران نقش بسیار زیادی در درمان و کاهش خطاهای پزشکی ایفا می­کند.   3. کتاب­های الکترونیکی: مطالعه کتاب­های پزشکی و مقالات علمی الکترونیکی یکی دیگر از کاربردهای این ابزارها بود که 15 نفر از اینترن­ها و رزیدنت­ها از آن استفاده می­کردند. به گفته شرکت­کنندگان به کمک رایانه جیبی یا تلفن هوشمند خود به راحتی می­توانستند کتاب­هایی مانند «هاریسون»، «نلسون» و دیگر کتاب­های تخصصی را به همراه خود داشته باشند و دیگر نیازی به حمل کتاب­های سنگین و حجیم نیست.   4. جستجوی وب: 10 نفر از شرکت­کنندگان جهت کسب اطلاعات مورد نیاز خود از منابع تحت وب و اینترنت جهت دسترسی به اطلاعات مورد نیازشان استفاده می­کردند. قابل ذکر است که تمام این ده نفر پس از آپ­تو­دیت، اینترنت را به عنوان دومین منبع جهت کسب اطلاعات ذکر کردند. همچنین موتور جستجوی گوگل بیشترین استفاده را در میان شرکت­کنندگان داشت. شرکت­کنندگان از منابع اینترنتی برای کسب اطلاعات پزشکی در مورد بیماری­ها، تشخیص بیماری، اطلاعات پیش­زمینه، تصاویر پزشکی و ... استفاده می­کردند.   5. دیگر برنامه­های پزشکی: فرهنگ لغت­ پزشکی، برنامه­های آزمایشگاهی، برنامه آناتومی و اطلس پزشکی نیز از دیگر برنامه­های نرم­افزاری بودند که به ترتیب بالاترین میزان استفاده را در میان جامعه پژوهش داشت.      بحث   در این مطالعه بیشترین کاربرد رایانه­های جیبی و تلفن­های هوشمند در انجام امور روزانه جامعه پژوهش شامل جستجوی وب، مدیریت اطلاعات شخصی و ارتباطات بود. در این میان جستجوی وب با فراوانی 11 بیشترین کاربرد را داشته است. چاترلی نیز به این نکته اشاره می­کند که بیشترین میزان استفاده از رایانه­های جیبی و تلفن­های هوشمند در میان دانشجویان پزشکی سال اول تا سال چهارم به ترتیب شامل تقویم، پست الکترونیک، فرهنگ لغت، ذخیره یادداشت­ها، گرفتن عکس و جست­جوی منابع بوده است. البته در مطالعه چاترلی جستجوی منابع وب کمترین میزان استفاده را داشته است. ] 9 [   نتایج این مطالعه نشان می­دهد که پایگاه­های اطلاعاتی تخصصی، منابع مرجع دارویی، مطالعه متون الکترونیکی پزشکی، جستجوی وب، فرهنگ لغت پزشکی، برنامه­های آناتومی، آزمایشگاهی و اطلس پزشکی بیشترین کاربردها را در میان اینترن­ها و رزیدنت­ها داشته است. طبق مطالعه فوآ استفاده از رایانه جیبی در دسترسی به منابع پزشکی، کسب اطلاعات دارویی و برنامه­ریزی فعالیت­های روزانه مفید بوده است. 56.7 درصد از پزشکان این مطالعه نیز از پایگاه اطلاعاتی UpToDate استفاده می­کردند. ] 8 [ لئون نیز نشان داده­اند که مطالعه کتاب­های الکترونیکی پزشکی، برنامه­های بالینی و کسب اطلاعات دارویی بیشترین کاربرد را در میان دانشجویان رزیدنت داخلی داشته است. ] 6 [   از نکات قابل توجه در این مطالعه این بود که شرکت­کنندگان عموماً از موتور جستجوی گوگل جهت دستیابی به اطلاعات پزشکی استفاده می­کردند. تعدادی از شرکت­کنندگان از ابزار تصاویر گوگل جهت بازیابی تصاویر پزشکی استفاده می­کردند؛ که عموماً تصاویر CT و MRI از بیماری­ها بود. مطالعات مختلفی به این نکته اشاره کرده­اند که گوگل اولین اولویت پزشکان جهت جستجوی اطلاعات می­باشد. برای مثال صدقی و همکارانش به این نکته اشاره کرده اند که متخصصان علوم سلامت عموما از گوگل جهت جستجوی تصاویر استفاده می­کنند. ] 13 [ نتایج مطالعه حاضر نیز نشان می­دهد اینترن­ها و رزیدنت­ها هنگام جستجوی اطلاعات تخصصی مورد نیازشان، از گوگل بیش از دیگر موتورهای جستجو استفاده می­کنند.   طبق یافته­ها و با توجه به نتایج مطالعات پیشین که در خارج از ایران انجام شده است؛ جامعه پژوهش این مطالعه تنها با برنامه­ها و کاربردهای اندکی از این ابزارها آشنا بودند. برای مثال در مطالعات پیشین به این نکته اشاره شده است که از این ابزارها جهت نسخه نویسی الکترونیکی، مشاوره از راه دور، آموزش، ثبت اطلاعات بیماران در پرونده الکترونیک سلامت و ... استفاده شده است. همچنین طبق یافته­ها، آموزش کاربردهای این ابزارها امری ضروری می­باشد. بنابراین پیشنهاد می­شود در دانشگاه­های علوم پزشکی کشور و مراکز وابسته به دانشگاه مانند کتابخانه­های بیمارستانی، توسط متخصصان علوم اطلاع­رسانی سلامت و کتابداران بالینی، در خصوص کاربردها، اهمیت، چگونگی استفاده و برنامه­های نرم­افزاری قابل استفاده بر روی رایانه جیبی و تلفن هوشمند اطلاع­رسانی و آموزش لازم داده شود. همچنین ضروری است، مزایای استفاده از رایانه­های جیبی و تلفن­های هوشمند به طور مکرر به متخصصان علوم سلامت اطلاع­رسانی گردد. توصیه می­شود سیاستگذاران بهداشتی و درمانی و مدیران بیمارستان­ها زیرساخت­های لازم را جهت استفاده از این فناوری فراهم سازند. همچنین مراکزی جهت پشتیبانی از این فناوری در مراکز درمانی ایجاد شود. سپس با حمایت­های مالی از کادر درمانی، آن­ها را به استفاده از این فناوری تشویق نمایند.      تشکر و قدردانی   این مقاله حاصل بخشی از پایان نامه کارشناسی ارشد در سال 1390 می باشد که با حمایت دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است. نویسندگان مقاله از همکاری رزیدنت ها و اینترن هایی که در این مطالعه شرکت کردند؛ کمال تشکر و قدردانی را دارند.        ● Accepted: 13/June/2012       Re ferences   1. Putzer GJ, Park Y. The effects of innovation factors on smartphone adoption among nurses in community hospitals. Perspect Health Inf Manag 2010 7(Winter): 7-27.   2. Free C, Phillips G, Felix L, Galli L, Patel V, Edwards P. The effectiveness of M-health technologies for improving health and health services: a systematic review protocol. BMC Res Notes [serial online] 2010 [cited 2011 April 6 ] 3:250: [7 screens]. Available from: URL: http://www.biomedcentral.com/1756-0500/3/250   3. Tempelhof MW. Personal digital assistants: a review of current and potential utilization among medical residents. Teach Learn Med 2009 21(2):100-104.   4. Stroud SD, Smith CA, Erkel EA. Personal digital assistant use by nurse practitioners: a descriptive study. J Am Acad Nurse Pract 2009 21(1): 31-38 .   5. Fischer S, Stewart TE, Mehta S, Wax R, Lapinsky SE. Handheld computing in medicine. Journal of the American Medical Informatics Association 2003 10(2):139-149.   6. Leon S, Fontelo P, Green L, Ackerman M, Liu F. Evidence-based medicine among internal medicine residents in a community hospital program using smart phones. BMC Medical Informatics and Decision Making 2007 [cited 2011 April 6 ] 7(1): [11 screens] .Available from: URL: http://www.biomedcentral.com/1472-6947/7/5/abstract   7. Al-Ubaydli M. The doctor's PDA and smartphone handbook. United Kingdom : Royal Society of Medicine Pr Ltd 2006 .   8. Phua J, Lim TK. How residents and interns utilise and perceive the personal digital assistant and UpToDate. BMC Med Educ. 2008[cited 2011 April 6 ] 8:39: [8 screens]..Available from: URL: http://www.biomedcentral.com/1472-6920/8/39   9. Chatterley T, Chojecki D. Personal digital assistant usage among undergraduate medical students: exploring trends, barriers, and the advent of smartphones. J Med Libr Assoc 2010 98(2):157-60 .   10. Pickard AJ. Research Methods in Information. London: Facet Publishing 2007 .   11. Hajbagheri A, Parvazi S, Salsali M. Qualitative research methods. Tehran: Boshra publishing 2009.[Persian]   12. Patton MQ. Qualitative research and evaluation methods. Sage Publications, Inc 2002 .   13. Sedghi S, Sanderson M , Clough P. Medical image resources used by health care professionals. ASLIB Proceedings 2011 63(6): 570 – 585.   }, keywords_fa = {}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-851-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-851-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {skrouchi, R and hosseini, F and mousavichalak, A and ghaffari, M and Kiani, M}, title = {Investigating the Structure of Central Libraries\' Websites based on Meta Tags in Medical Science Universities in Iran}, abstract ={    Introduction : One of the recommended ways in organizing the information in the websites is the application of Meta Tags. The application of a variety of Meta Tags can affect the precision rate of search engines retrieval. They can also promote the rank of a website. The purpose of the study was to investigate the structure of libraries websites based on Meta Tags in medical science universities in Iran.   Methods : This descriptive survey was carried out on 31 websites that included 342 web pages. Data was collected by a checklist and analyzed by SPSS.   Results : Title meta tags (98.53%) and Charset meta tags (89.47%) among 15 meta tag types had the most usage and refresh meta tag had the least usage. Usage of keyword and descriptive meta tags were 55.6% and 55.2%, respectively. Generally, 100% websites under investigation used one type of meta tags.   Conclusion : Title, Charest, Robot, Keyword and Descriptive meta tags received more attention from the designers of central libraries. But Googlebot, Refresh, Expire and cache Meta Tags received less attention. Librarians’ participation in creating library websites and the application of meta tags will play important role in electronic information retrieval.}, Keywords = {Meta Tag, Central Libraries Websites, medical science Universities in Iran }, volume = {15}, Number = {48}, pages = {13-23}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی وضعیت ابربرچسب­ها در ساختار وب­سایت­های کتابخانه­های مرکزی دانشگاه­های علوم پزشکی ایران}, abstract_fa ={      رقیه اسکروچی [1] / افشین موسوی چلک [2] / آغا فاطمه حسینی [3] / مریم غفاری [4] / معصومه کیانی [5]   چکیده     مقدمه:‌ یکی از راه­های پیشنهادی برای سازماندهی اطلاعات وب­سایت­ها، استفاده از ابربرچسب­هاست. استفاده از انواع ابربرچسب­ها می­تواند در میزان دقت بازیابی موتورهای کاوش و همچنین بالا بردن رتبه وب­سایت در لیست نتایج موتورهای کاوش تأثیرگذار باشد. هدف از این مطالعه بررسی وضعیت ابربرچسب ها در ساختار وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی ایران بود.   روش کار: این مطالعه به روش پیمایش توصیفی و بر روی 31 وب­سایت انجام شد که در کل 342 صفحه وب را تشکیل می دادند. تعداد صفحات از طریق نقشه سایت شمارش شد و داده­ها با استفاده از سیاهه وارسی جمع­آوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.   یافته­­ها: از میان 15 نوع ابربرچسب مورد بررسی، ابربرچسب­های عنوان (98.53 درصد) و مجموعه­نویسه­ها ) 89.47 درصد) بیشترین میزان استفاده و ابربرچسب تجدیدکردن ) صفر درصد) کمترین میزان استفاده را در میان ابربرچسب­های دیگر داشتند. میزان استفاده ابربرچسب­های کلیدواژه و توصیف نیز به ترتیب 55.6 و 55.2 درصد بود. در کل، 100 درصد وب­سایت­های مورد بررسی، حداقل از یکی از ابربرچسب­ها استفاده کرده­ بودند.   بحث: ابربرچسب­های عنوان، مجموعه نویسه­ها، روبات، کلیدواژه و توصیف مورد توجه بیشتر طراحان وب­سایت­های کتابخانه­های مرکزی دانشگاه­های علوم پزشکی بوده، در حالی که ابربرچسب­های موثر گوگل­بوت، تجدید کردن، اقلام بی­اعتبار، حافظه نهان کمتر مورد عنایت واقع شده­اند. مشارکت کتابداران در ایجاد وب­سایت­های کتابخانه­ها و توجه به استفاده از انواع ابربرچسب­های مورد نیاز نقش فزاینده­ای در بازیابی اطلاعات الکترونیکی خواهد داشت.}, keywords_fa = {ابربرچسب، وب­سایت­های کتابخانه­های مرکزی، دانشگاه­های علوم پزشکی }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-668-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-668-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Zarei, J and Azizi, A and Sakipur, S and Mohammadi, A and Abdekhoda, H}, title = {The Study of Educational Needs of Medical Records Staff of Hospitals in Khuzestan Province (2011)}, abstract ={    Introduction: In recent years, There has been a change from paper to electronic medical records with more attention to the contents of health data resulting in the development of new opportunities and concurrently new educational needs for medical records professionals. The aim of the present study was to assess t he educational needs of medical records staff.   Methods: The po pulation of this descriptive study consisted of all the medical records staff in 52 hospitals of Khuzestan province. Job and education relatedness were considered as the inclusion criteria for participation in the study. Data, having been gathered by a questionnaire, were analyzed through descriptive statistics.   Results: It was generally found that literacy in the areas of computer and information technology were considered as the most significant educational needs by the staff (70.4%) while literacy in the areas of safety and occupational health were regarded as the least significant needs (50%). Regarding needs differences of the staff with different academic degrees, the highest needs of the holders of associate, bachelor, and master degrees were the skills in the implementation of health statistical activities (78%), use of computer and information technology (74%), and the implementation of health statistical activities in medical records (72%), respectively.   Conclusion: It can be concluded that, along with the development of computerized health information systems, the enhancement of computer and information technology literacy of medical records staff are the needs to be met by authorities.}, Keywords = {Medical Record, In-Service Training, Educational Needs }, volume = {15}, Number = {48}, pages = {24-35}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی نیازهای آموزشی کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستان‌های استان خوزستان در سال 90}, abstract_fa ={  مقدمه: گذار از مدارک پزشکی کاغذی به الکترونیک و توجه به محتوای داده های سلامت در سال های اخیر، از طرفی باعث ایجاد فرصت های جدید برای شاغلین حرفه مدارک پزشکی شده و از طرف دیگر، نیازهای آموزشی جدیدی را برای آنها ایجاد کرده است. هدف این مطالعه بررسی نیازهای آموزشی کارکنان بخش مدارک پزشکی بیمارستان های استان خوزستان بود.   روش کا ر: این پژوهش یک مطالعه توصیفی می باشد. جامعه پژوهش را تمامی کارکنان بخش مدارک پزشکی در 52 بیمارستان استان خوزستان تشکیل می دادند. معیار ورود افراد به این پژوهش، اول داشتن رابطه استخدامی و دوم داشتن تحصیلات در رشته مدارک پزشکی بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود . داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی تحلیل گردیدند.   یافته ها: در مجموع از دیدگاه کارکنان بیشترین آموزش مورد نیاز، مربوط به مهارت در زمینه استفاده از کامپیوتر و فناوری اطلاعات (70.4 درصد) و کمترین مهارت مورد نیاز، مربوط به مهارت در زمینه ایمنی و سلامت شغلی در مدارک پزشکی (50 درصد) بود. در مقایسه بین سطوح تحصیلی مختلف، در مقطع کاردانی، بیشترین نیاز مربوط به مهارت در زمینه اجرای فعالیت های آماری سلامت (78 درصد)، در مقطع کارشناسی، مهارت در زمینه استفاده از کامپیوتر و فناوری اطلاعات (74 درصد) و در مقطع کارشناسی ارشد، مهارت در زمینه اجرای فعالیت های آماری سلامت در مدارک پزشکی (72 درصد) بود.   بحث : نتایج پژوهش نشان داد که همراه با توسعه سیستم های کامپیوتری اطلاعات سلامت، نیازهای آموزشی کارکنان بخش مدارک پزشکی نسبت به گذشته دچار تغییر شده است، و کارکنان بخش مدارک پزشکی نیاز به ارتقاء مهارت های خود در زمینه استفاده از کامپیوتر و فناوری اطلاعات در مدارک پزشکی را احساس می کنند.   }, keywords_fa = {مدارک پزشکی، آموزش ضمن خدمت، نیازسنجی آموزشی}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-885-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-885-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Bordbar, G and HadiNedoushan, H and Jafari, Z}, title = {A survey of the attitudes of female faculty on the obstacles to their promotion for managerial positions in ShahidSadoughi University of Medical Sciences}, abstract ={   Introduction: In spite of equal contribution of female and male faculty members to knowledge and expertise production, there is no equal access to managerial posts. The purpose of this study was to determine the present attitudes of female faculty towards the barriers to their promotion to managerial posts in ShahidSadoughi University of Medical Sciences (SSUMS ).   Methods: This cross-sectional study was conducted on female faculty in (SSUMS) in 2011. A standard questionnaire consisting of demographic questions and 37 questions about the barriers to the promotion of female faculty to managerial posts was used.   Results: Overall 28% of women in this study had managerial positions at different levels. Among them, 44.4% were head of the departments. There was a significant correlation between managerial posts and job experience (p<0.05). Incorrect organizational structure, organizational culture and social factors were the main barriers to the promotion of women to managerial posts, however individual factors appeared to play no role in this regard.   Conclusions: A few female faculties of (SSUMS) were engaged in managerial positions which might be due to incorrect organizational structure and social factors. The findings presented in this paper suggest that modification of promotion instructions based on competence and changes in organizational structure and culture may increase the engagement of female faculty in managerial posts.   Key Words : Academic Women, Promotion, Yazd University of Medical Sciences, Managerial Posts}, Keywords = {Academic Women, Promotion, Yazd University of Medical Sciences, Managerial Posts }, volume = {15}, Number = {48}, pages = {36-46}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی نگرش اعضای هیأت علمی زن دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در مورد موانع ارتقاء آنان به پست های مدیریتی}, abstract_fa ={  مقدمه: علیرغم سطح دانش و تخصص یکسان اعضای هیأت علمی مرد و زن، به نظر می رسد فرصت های دست یابی به پست های مدیریتی آنها یکسان نباشد. هدف از این مطالعه، بررسی وضع موجود اعضای هیأت علمی زن دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سمت های مدیریتی و شناسایی موانع ارتقاء اعضای هیأت علمی زن به پست های مدیریتی از دیدگاه آنان می باشد.   روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی و به صورت پیمایشی است که در آن نظرات اعضای هیأت علمی زن دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد بر اساس پرسشنامه پژوهشی مستخرج از مبانی نظری و ادبیات تحقیق، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از آمار توصیفی و آزمون خی دو برای تحلیل داده ها استفاده شد.   یافته ها: در این مطالعه، 28درصد از اعضای هیأت علمی زن دارای پست های مدیریتی در سطوح گوناگون بودند. 4‌.44درصد از زنان مدیر، دارای سمت مدیر گروه بودند. رابطه معنی داری بین سابقه کار افراد و دارا بودن پست مدیریتی وجود داشت (0.05 P< ). فرهنگ حاکم بر سازمان، ساختارهای نادرست موجود در سازمان و عوامل اجتماعی به عنوان دلایل عمده عدم مشارکت اعضای هیأت علمی زن در پست های مدیریتی دانشگاهی شناسایی شدند.   بحث: دلیل عمده مشارکت اعضای هیأت علمی زن در پست های مدیریتی، عوامل اجتماعی، فرهنگ حاکم بر سازمان و ساختارهای نادرست موجود در سازمان است. فرهنگ سازی در جامعه، تغییر ساختارهای موجود در دانشگاه ها و اصلاح فرایند ارتقاء بر اساس شایسته سالاری، می تواند منجر به افزایش حضور زنان در سمت های مدیریتی دانشگاهی شود.}, keywords_fa = {اعضای هیأت علمی زن، موانع ارتقاء، دانشگاه علوم پزشکی یزد، پست های مدیریتی }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-882-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-882-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Mohaghegh, B and Roustaei, N and JamshidiOrak, R and Haghani, H}, title = {Desired Attributes of Outpatient Services from the Perspective of patients: Using a Choice- Based Conjoint Analysis Technique}, abstract ={    Introduction: Patients' perception of various aspects of health services could provide useful insights to improve health services. In the present study the technique of Choice- Based Conjoint Analysis (CBCA) was used to elicit patients’ views on desired attributes of outpatient services.   Methods: Five attributes related to outpatient services provided by hospital clinics, were surveyed. They included appointment making, waiting time, forming medical records, and presence of medical students and other patients in the examination room. There were 200 patients selected through convenient sampling method. Data were gathered via structured interviews and analyzed by logit regression model.   Results: The three main attributes preferred by respondents were: no presence of other patients (57%), appointment making (17%), and forming medical records (15%). The scenario with maximum utility consisted of the following: telephone appointments, having medical records, no presence of medical students and other patients in the examination room, and the maximum waiting time of half an hour.   Conclusion: The sequence of the priorities preferred by the outpatients was found to be firstly, examination by consultants in private, secondly, telephone appointments, and finally, formation of medical records. CBCA could be a potentially useful technique for eliciting the preferences of health service users.}, Keywords = {Choice Based Conjoint Analysis, Utility, Outpatient Services }, volume = {15}, Number = {48}, pages = {47-56}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {کاربرد تکنیک هم پیوندی مبتنی بر انتخاب در تعیین ویژگی های مطلوب خدمات درمانی سرپایی از دیدگاه مراجعین به بیمارستان شهدای عشایر خرم آباد}, abstract_fa ={  مقدمه: درک جنبه­های گوناگون خدمات سلامت از دیدگاه بیماران می­تواند بینش ­ های مفیدی برای توسعه و بهبود مراقبت ­ های بهداشتی و درمانی فراهم کند. این پژوهش تکنیک تحلیل هم ­ پیوندی مبتنی بر انتخاب را برای آشکارسازی دیدگاه ­ های بیماران درباره ویژگی ­ های مطلوب خدمات درمان سرپائی به کار می ­ برد .   روش کار : در این مطالعه، پنج ویژگی مرتبط با خدمات درمان سرپائی درمانگاه ­ ها بررسی گردید که شامل: روش تعیین نوبت، زمان انتظار، حضور دانشجویان پزشکی در اتاق معاینه، تشکیل پرونده پزشکی و حضور سایر بیماران در اتاق معاینه با استفاده از تکنیک تحلیل هم­پیوندی مبتنی بر انتخاب بود. روش گردآوری داده­ها، مصاحبه­ی ساختاریافته بود. تعداد 200 نفر از مراجعین با روش نمونه­گیری آسان انتخاب شدند. داده­ها با استفاده از مدل رگرسیون لجیت تحلیل شدند.   یافته­ها: سه ویژگی مهم از دیدگاه بیماران مورد پژوهش عبارت بودند از: عدم حضور سایر بیماران در اتاق معاینه (57 درصد)، روش تعیین نوبت (17 درصد) و تشکیل پرونده (15 درصد). مطلوب­ترین سناریو برای دریافت خدمات سرپایی بدین شرح بود: تعیین نوبت به صورت تلفنی، داشتن پرونده پزشکی، حضور نداشتن دانشجویان پزشکی و سایر بیماران در اتاق معاینه و حداکثر زمان انتظار نیم ساعت برای ملاقات با پزشک.   بحث: بیماران سرپائی ترجیح می­دهند به هنگام معاینه توسط پزشک تنها باشند و سایر بیماران حضور نداشته باشند. این یافته می­تواند حاکی از تمایل بیماران به حفظ حریم خصوصی در هنگام ویزیت توسط پزشک باشد. همچنین تعیین نوبت تلفنی و تشکیل پرونده پزشکی برای بیماران در اولویت­های بعدی قرار دارند. تکنیک تحلیل هم پیوندی مبتنی بر انتخاب می تواند به عنوان یک تکنیک بالقوه مفید برای آشکار سازی ترجیحات کاربران خدمات بهداشتی درمانی پیشنهاد شود.}, keywords_fa = {تحلیل هم پیوندی مبتنی بر انتخاب, مطلوبیت, خدمات درمان سرپائی}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-956-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-956-en.PDF}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Ravaghi, H and BaratiMarnani, A and Hosseini, A F and Takbiri, A}, title = {The Relationship between Health Care Providers\' Perceptions of Patient Safety Culture and Patients\' Perceptions of Medical Errors in Teaching Hospitals in Tehran: 2011}, abstract ={  Introduction: This study was conducted to examine the relationship between care providers' perception of patient safety culture and patients' perception of medical errors in teaching hospitals in Tehran.   Methods: It was a descriptive analytical and cross- sectional study. The population consisted of 216 health care providers and 216 patients selected using stratified random sampling in 13 general teaching hospitals in Tehran . Hospital Survey of Patient Safety Culture was used to assess health care providers' perceptions of patient safety culture and a researcher-made questionnaire was developed to assess patients' perceptions of medical errors. Data were analyzed using Pearson correlation test.   Results: The results showed an expected direction (negative) among the relationships and coefficients correlation between patient perception of medical errors and hospital management supported the patient safety (r=-0.586, p= 0.035), frequency of event reporting (r=-0.625, p= 0.022), hospital handoffs and transition (r= -0.637, p= 0.019) and HSOPS dimension average ( r= -0.602, p=0.03 ) were statistically significant.   Conclusion: The findings supported the idea that there are fewer medical errors in hospitals with more positive patient safety culture. Further research is needed to determine the generalizability of these results to other hospitals and to assess the relationship between patient safety culture and other patient outcomes.}, Keywords = {Patient safety culture, Medical errors, Hospital, Patient }, volume = {15}, Number = {48}, pages = {57-68}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {رابطه بین ادراک ارائه‌دهندگان مراقبت از فرهنگ ایمنی بیمار و ادراک بیماران از خطاهای پزشکی در مراکز آموزشی درمانی عمومی واقع در شهر تهران در سال 1390}, abstract_fa ={     حمید رواقی [1] / احمد براتی مار‏نانی [2] / آغا فاطمه حسینی [3] / افسانه تکبیری [4]   چکیده   مقدمه: در سازمان­های ارائه­کننده مراقبت بهداشتی، بهبود فرهنگ ایمنی بیمار می­تواند نقش مهمی در پیشگیری از خطاها و ارتقاء کیفیت داشته­باشد. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین ادراک ارائه­دهندگان مراقبت از فرهنگ ایمنی بیمار و ادراک بیماران بستری از خطاهای پزشکی در مراکز آموزشی درمانی عمومی شهر تهران انجام­ شد.   روش کار: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی‏مقطعی انجام شده‏است. نمونه پژوهش را 216 نفر از ارائه­دهندگان مراقبت و 216 نفر از بیماران درحال ترخیص از 13 مرکز آموزشی درمانی عمومی شهر تهران تشکیل می­دادند که به روش تصادفی طبقه­ای انتخاب شده­بودند. برای بررسی فرهنگ ایمنی بیمار از پیمایش بیمارستانی فرهنگ ایمنی بیمار و برای بررسی ادراک بیماران از خطاهای پزشکی از پرسشنامه محقق­ساخته، استفاده­گردید. برای تحلیل داده­ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده­شد.   یافته‏ها: کلیه همبستگی­ها در جهت موردانتظار، منفی بود و بین ادراک بیماران از خطاهای پزشکی با حمایت مدیریت از ایمنی بیمار (035 . 0 p= ، 586 . 0- r= )، تناوب گزارش­دهی حوادث (022 . 0 p= ، 625 . 0- r= )، انتقال و تبادل اطلاعات بیمار در بیمارستان (019 . 0 p= ، 637 . 0- = r ) و نمره کلی فرهنگ ایمنی بیمار (03 . 0 = p ، 602 . 0- r= ) همبستگی معنی­داری وجود داشت.   بحث: یافته­های این پژوهش از این فرضیه حمایت می­کند که بیماران در بیمارستان­های با فرهنگ ایمنی مثبت­تر، خطاهای کم­تری را تجربه خواهندکرد. البته پژوهش­های بیش­تری در این زمینه مورد نیاز است تا قابلیت تعمیم­پذیری این یافته را به سایر بیمارستان­ها مورد آزمون قرار دهد و رابطه بین فرهنگ ایمنی بیمار و سایر پیامدهای بیماران را ارزیابی نماید.}, keywords_fa = {ارائه­دهندگان مراقبت, فرهنگ ایمنی بیمار, خطای پزشکی, مراکز آموزشی درمانی عمومی تهران }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-965-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-965-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {BasirGhafouri, H and Vakilian, M and Mohammadhassanzadeh, H and Farahmand, S}, title = {Mapping of Co-authorship Network of Iranian Emergency Medicine using Cluster Analysis}, abstract ={         Introduction: co-authorship network is composed of nodes and links. Social network analysis is utilized to detect patterns among these links. The purpose of this paper was to visualize co-authorship network of emergency medicine in 2001 - 2011.   Methods: The present research focused on the social network analysis cluster . Data were downloaded from web of science according to subject and author searching. To determine citation patterns, we used two indicators named “Impact factor” and “number of citations”. Analysis of data was performed by using Histcite, the Pajek and Bibexcel software.   Results: The results showed the ascending trend of emergency medicine papers between 2009 and 2011. The greatest international collaboration was in 2011with seven papers. There were 37 articles in 2011 and 84 citations in 2007. Co-authorship network of emergency medicine composed of seven clusters, while Co-authorship network of its specialists included 11 clusters.   Discussion: E mergency medicine is an interdisciplinary field requiring the collaboration and knowledge sharing of emergency specialists with other researchers to play a major role in the improvement of this field.}, Keywords = {Emergency Medicine, Scientific Collaboration, Co-Authorship Network, Social Network Analysis }, volume = {15}, Number = {48}, pages = {69-80}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {ترسیم شبکه های هم تألیفی حوزه طب اورژانس ایران با استفاده از تحلیل خوشه ای}, abstract_fa ={  مقدمه: ساختار شبکه های هم تألیفی ( co-authorship ) از گرهها/نویسندگان و روابط بین گرهها تشکیل شده است. فنون تحلیل شبکه اجتماعی برای کشف الگوهای این روابط به کار می رود. هدف از این پژوهش، ترسیم شبکه علمی حوزه طب اورژانس ایران طی سالهای 2001 تا 2011 است.   روش کار : پژوهش حاضر با استفاده از فنون تحلیل شبکه اجتماعی و تحلیل خوشه انجام شده است منبع گردآوری داده ها، پایگاه اطلاعاتی web of science است. گردآوری داده ها به دو صورت جستجوی موضوعی و جستجو با نام تک تک متخصصین صورت گرفت. برای تعیین الگوهای استنادی از دو شاخص، عامل تأثیر و تعداد استنادات استفاده شد . تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزار های Histcite ، Bibexcel و Pajek صورت گرفت.   یافته ها: یافته ها نشان دادند که روند صعودی مقالات حوزه طب اورژانس، در سه سال اخیر بوده است. بیشترین همکاری بین المللی در سال 2011 با هفت مقاله مشاهده شد. بیشترین تعداد مقالات در سال2011 با 37 مقاله و بیشتیرین میزان استناد در سال 2007 با 84 استناد بود. ترسیم شبکه حوزه طب اورژانس از هفت خوشه و شبکه متخصصین طب اورژانس از 11 خوشه تشکیل شده است.   بحث: به علت بین رشته ای بودن حوزه طب اورژانس، همکاری و اشتراک دانش متخصصین طب اورژانس با متخصصین سایر رشته ها در پیشرفت این حوزه می تواند موثر واقع شود}, keywords_fa = {طب اورژانس، همکاری علمی، تحلیل شبکه اجتماعی، شبکه تألیف مشترک }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-981-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-981-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Talach, H and JamshidiOrak, R and Ravaghi, H and Amanollahi, A}, title = {Assessment of the Quality of Methodology Reporting in the Randomized Trials}, abstract ={ Introduction: Abstract writing is one of the secondary services for summarizing the content of documents. It represents the major information and is used as an overview of the text. However, abstracts should be written and indexed on the basis of some criteria to provide sufficient and reliable information about the main text. This study aimed to assess the abstracts of Randomized Controlled Clinical Trials (RCTs) indexed in PubMed on the basis of the CONSORT abstract checklist.   Methods: This was a descriptive cross-sectional survey. The study sample included 314 RCTs indexed in PubMed with the affiliation of Iran and Tehran University of Medical Sciences up to the end of 2010. The abstracts were evaluated by the CONSORT checklist in which the items were scored 0–8 .   Results : The Mean score for quality was 4.7± 1.02 out of 8 . None of the abstracts were assigned as the most qualified (Score=8) and the highest score was 7. Among the RCT designs, parallel trial designs were the most common ones. Indications of the type of randomization, the blinding type, and the number of participants involved were found not to be well reported qualitatively.   Conclusion: The findings indicated that the items designated for RCTs abstracts were not thoroughly taken into consideration. It seems that training of researchers and authors is required for betterment of the quality of reporting in abstracts. In addition, journal editors should provide guidelines for authors to report this type of studies correctly.}, Keywords = {Abstract, PubMed, Methodology Research, Critical Appraisal Topics, Study Design, Randomized Controlled Clinical Trials, CONSORT}, volume = {15}, Number = {48}, pages = {81-92}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {چگونگی گزارش روش شناسی در کارآزمائی های بالینی تصادفی}, abstract_fa ={  مقدمه: چکیده نویسی، یکی از خدمات ثانویه­ برای تلخیص مطالب و محتوای مدارک است که برای جایگزینی یا گزیده­خوانی متن اصلی، تهیه و تولید می­شود. برای اطمینان از اینکه این جایگزین­ها به چه میزان رساننده متون اصلی هستند، مقایسه عناصر مطرح شده در آنها با استاندارد چکیده نویسی، توجیه­پذیر است . در پژوهش حاضر به ارزیابی چکیده مقالات کارآزمائی­ بالینی تصادفی کنترل شده که در PubMed نمایه شده­اند پرداخته شد. 12 ' type="#_x0000_t75">   روش­کار: این پژوهش از نوع توصیفی مقطعی است. جامعه پژوهش شامل 314 چکیده مطالعات از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده می­باشد که در PubMed تا پایان سال 2010 با وابستگی سازمانی دانشگاه­های علوم پزشکی تهران و ایران نمایه شده­ بودند. در این پژوهش برخی موارد خاص که از لحاظ روش­شناسی کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده، مد نظر ارزیابان کیفیت مطالعات است، با استفاده از چک لیست CONSORT مورد بررسی قرار گرفت.   یافته­ها: میانگین امتیاز کیفیت منتسب به چکیده مقالات، از امتیاز 8-0 برابر با 4.71 با انحراف استاندارد 1.02 به دست آمد. در این پژوهش هیچ یک از چکیده مقالات امتیاز کامل را کسب نکردند و بالاترین امتیاز کسب شده­ی چکیده مقالات امتیاز هفت بود. از میان طراحی نوع کارآزمائی بالینی تصادفی کنترل شده، کارآزمائی بالینی با شاهدهای موازی نسبت به سایر طراحی­ها بیشتر مورد استفاده قرار گرفته­ است. با این حال، اشاره به نوع تصادفی­سازی، نوع کورسازی، تعداد مشارکت­کنندگان درگیر در مطالعه از کیفیت مناسبی برخوردار نبود.   بحث: تمام نتایج نشان می­دهد که موارد در نظر گرفته شده در نگارش چکیده مقالات توسط نویسندگان رعایت نمی­شود . برای گزارش بهتر نتایج، باید آموزش های لازم برای پژوهشگران و نویسندگان مقالات در نظر گرفته شود. علاوه بر این، سردبیران مجلات باید راهنماهای گزارش صحیح این نوع از مطالعات را در راهنمای نگارش مقالات درج نمایند تا شاهد هر چه بهتر شدن گزارش این دست از مطالعات توسط نویسندگان باشیم.}, keywords_fa = {چکیده، پابمد، روش شناسی مطالعات، کیفیت مقالات، طراحی مطالعه، کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده ، CONSORT }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1157-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1157-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Moshabaki, A and Bastam, H and DehYadegari, S}, title = {Enhancing Organizational Performance through Intentional Organizational Forgetting:Case study}, abstract ={  Introduction : Recently, companies have acknowledged organizational forgetting as a tool for optimizing organizational performance. The purpose of this research was to investigate the relationships among intentional organizational forgetting, organizational learning, knowledge management capability and organizational performance.   Methods : In this survey, data collection was done by means of a questionnaire. The population included managers, vice-chancellors and supervisors of public and private hospitals in Mashhad. The evaluation of the model was performed by applying confirmatory factor analysis and structural equation modeling. LIESREL software was employed for data analysis.   Results : The results showed that intentional organizational forgetting and organizational learning had significant impact on organizational performance through enhancing knowledge management. Factor analysis showed a significant relationship between indicators and factors (p< 0.001). The results also revealed that organizational performance was mostly affected by the standard parameter, some indicators such as ignoring current knowledge, and replacing it with new knowledge from the very beginning using formal mechanisms for sharing experiences, applying appropriate processes to acquire new knowledge, and job satisfaction.   Discussion: Research findings suggest that managers should enhance the knowledge management capacity to improve their organizational performance which could be achieved when learning processes are accomplished through intentional organizational forgetting.}, Keywords = {}, volume = {15}, Number = {48}, pages = {93-105}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {ارتقای عملکرد سازمانی از طریق فراموشی سازمانی هدفمند:مطالعه موردی}, abstract_fa ={  مقدمه: سازمان های امروزی استفاده از ظرفیت فراموشی سازمانی را به عنوان یکی از ابزارهای بهبود عملکرد خود مورد نظر قرار داده اند. این پژوهش به دنبال شناسایی نوع رابطه بین فراموشی سازمانی هدفمند، یادگیری سازمانی، ظرفیت مدیریت دانش با عملکرد سازمانی است.   روش کار: این تحقیق از نوع کاربردی و پیماشی است و با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است. در این پژوهش برای ارزیابی مدل ، از تحلیل عاملی تائیدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد و جهت تحلیل داده ها نرم افزار لیزرل به کارگرفته شده است. جامعه آماری این پژوهش را رؤسا، معاونین، مدیران و سرپرستان بیمارستان های دولتی و خصوصی سطح شهر مشهد تشکیل داده اند.   یافته ها: نتایج نشان دهنده این است که فراموشی هدفمند و یادگیری سازمانی بر روی عملکرد سازمانی از طریق ارتقاء ظرفیت مدیریت دانش تأثیر می‌گذارند که در این میان با توجه به نتایج حاصله از تحلیل عاملی مربوط به بررسی معنی داری روابط بین شاخص ها و عامل ها در سطح معناداری 01.‌0 ‌ و همچنین پارامتر استاندارد ، شاخص های نادیده گرفتن دانش قدیمی و جایگزینی دانش جدید در شروع فعالیت ، استفاده از مکانیزم های رسمی جهت تسهیم تجارب، وجود فرایندهای منظم و بروز کسب دانش جدید از محیط و رضایت شغلی کارکنان از جمله مهترین عوامل تأثیرگذار بر عملکرد سازمانی است.   بحث: یافته های پژوهش حاکی است که مدیران جهت ارتقاء و بهبود عملکرد سازمانی خود باید ظرفیت مدیریت دانش سازمان خود را بالا ببرند که این مهم زمانی اتفاق می‌افتد که فرایند یادگیری از طریق مدیریت فراموشی سازمانی به شکل پویاتر و مؤثرتری اجرا شود.}, keywords_fa = {فراموشی سازمانی هدفمند، یادگیری، مدیریت دانش، عملکرد سازمانی }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1161-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1161-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Ebrahimian, AA and Khalesi, N and Mohamadi, Gh and Tordeh, M and Naghipour, M}, title = {Transportation Management in Pre-hospital Emergency whit Physiological Early Warning Scores}, abstract ={Introduction: Pre-hospital emergency services in Iran need to move towards evidence-based services. The aim of this study was to evaluation the physiological early warning scoring system (PEWS) for transport management of internal patients. Methods: This is a cross sectional study. The study populations are internal patients that transport by pre-hospital emergency of Semnan province. Physiological early warning scoring system is used as the data collection device. Data were analyzed by the use of descriptive and Pearson correlation coefficient and by SPSS19 software. Results: The mean of the physiological scoring was 2.38±2.42. About 28.9% of those transports to hospital did not need to emergency treatment, and there is statistically significant relationship between physiological early warning scoring and need to pre-hospital emergency attains of patients. Discussion: The Use of the physiological early warning scoring system suitable means for pre-hospital transport management for internal patients. But in identifying patients, who have no immediate need for emergency services, is faced with the challenge. Therefore, definitive statement about the use of this tool requires more studies in this area.}, Keywords = { Internal Patient, Physiological Early Warning Scores, Pre-hospital Emergency, Transport management}, volume = {15}, Number = {49}, pages = {7-13}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {مدیریت اعزام اورژانس پیش بیمارستانی با استفاده از امتیازدهی فیزیولوژیک}, abstract_fa ={مقدمه: اورژانس پیش بیمارستانی در ایران نیازمند حرکت به سمت ارائه خدمات مبتنی بر شواهد است. هدف این مطالعه ارزیابی کارآیی سیستم امتیاز هشدار اولیه فیزیولوژیک جهت مدیریت اعزام بیماران داخلی می‌باشد. روش کار: این پژوهش از نوع مقطعی است. جامعه مورد پژوهش بیماران داخلی اعزام شده توسط اورژانس پیش-بیمارستانی استان سمنان می‌باشند. ابزار گردآوری داده‌ها سیستم امتیازات هشدار اولیه فیزیولوژیک می‌باشد. داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی (ضریب همبستگی پیرسون) و توسط نرم افزار SPSS19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: میانگین امتیاز فیزیولوژیک واحدهای مورد پژوهش2.42±2.38 بود. 28.9 درصد از افراد اعزام شده به بیمارستان-ها نیاز به درمان اورژانسی نداشتند و رابطه معنی‌داری بین نیاز بیماران به خدمات اورژانس پیش‌بیمارستانی و نمرات هشدار اولیه فیزیولوژیک آنها وجود داشت. بحث: سیستم امتیاز هشدار اولیه فیزیولوژیک ابزار مناسبی جهت مدیریت اعزام بیماران داخلی نیازمند به خدمات اورژانس پیش‌بیمارستانی می‌باشد. اما در شناسایی بیمارانی که به خدمات اورژانسی فوری نیاز ندارند با چالش مواجه است، بنابراین تصمیم‌گیری در مورد استفاده از این ابزار در حوزه اورژانس پیش‌بیمارستانی نیازمند مطالعات گسترده‌تر می‌باشد. کلید واژه ها: بیماران داخلی، امتیاز هشدار اولیه فیزیولوژیک، اورژانس پیش بیمارستانی، مدیریت اعزام}, keywords_fa = {بیماران داخلی- امتیاز دهی فیزیولوژیک- اورژانس پیش بیمارستانی- مدیریت اعزام}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1015-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1015-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Ghaderi, H and Hadean, M and Moradi, Sh}, title = {A Comparison between Iran and the Selected Countries on the Efficiency of expenses in Health Sector by Data Envelopment Analysis (1998 -2008)}, abstract ={    Introduction : Maintaining and providing the health care are of the proprieties of each health system. Therefore, those involved in health sector should always do their best to provide high quality services. Increasing the efficiency of health system is one of the issues emphasized by the policy-makers. This study was aimed to compare between Iran and the Selected Countries on the Efficiency of expenses in Health Sector by Data Envelopment Analysis (1998 -2008).   Methods: In this applied descriptive study, the Data Envelopment Analysis (DEA) Method was used to determine the efficiency of Iranian health sector and the other selected countries (N: 40).   Results: The findings revealed that the health sector in Iran had a technical efficiency of 77.2% during the period of 1998-2008. Iran held the 16th rank among all countries under study.   Discussion: The technical efficiency of the health sector in Iran is about 70% of the optimal level. As the mere increase in the expenses of the health sector cannot lead to improvement of health indices, health policy-makers should increase the efficiency of these expenses by means of appropriate policy making and implementation of these policies. Developing public insurance, improving life style, making organizational modifications, and paying more attention to the preventive measures can result in raising the efficiency of these expenses.}, Keywords = {Costs of Health Section, Technical Efficiency, Managerial Efficiency, Scale Efficiency, Data Envelopment Analysis}, volume = {15}, Number = {49}, pages = {14-26}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {مقایسه کارایی هزینه‌های بخش سلامت در ایران و کشورهای منتخب با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده‌ها طی سال‌های 1377 تا 1387}, abstract_fa ={  مقدمه: افزایش کارایی نظام سلامت یکی از مواردی است که اکثر سیاستگذاران بخش سلامت به عنوان یکی از موارد اصلاح نظام سلامت بر آن تأکید دارند. این مطالعه با هدف مقایسه کارایی هزینه‌‌های بخش سلامت در ایران و کشور‌های منتخب با استفاده از روش تحلیل فراگیر داده‌‌ها طی سال‌‌های 1377 تا 1387 انجام شد.   روش کار: این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی - کاربردی است. در این پژوهش برای تعیین کارایی بخش سلامت کشور ایران و سایر کشور‌های منتخب که مجموعاً شامل 40 کشور می‌باشند از روش تحلیل فراگیر داده‌‌ها ( DEA ) استفاده شد.   یافته‌‌ها: بخش سلامت ایران طی دوره 1377 تا 1378 به طور متوسط دارای کارایی فنی برابر 2.77 درصد بوده است. ایران در بین تمام کشور‌های مورد بررسی رتبه شانزدهم را از نظر کارایی بخش سلامت کسب نموده است.   بحث: کارایی فنی هزینه‌‌های بخش سلامت ایران تقریباً هفتاد درصد مقدار ایده‌آل است. از آنجا که افزایش هزینه‌های بخش سلامت به تنهایی نمی‌تواند منجر به بهبود شاخص‌های بهداشتی شود، لذا سیاست گذاران بخش سلامت همواره باید با سیاست گذاری‌های مناسب و اجرای این سیاست‌ها کارایی این هزینه‌ها را افزایش دهند. توسعه بیمه‌های همگانی، ارتقاء و بهبود سبک زندگی، اصلاحات سازمانی و توجه بیشتر به اقدامات پیشگیرانه از جمله مواردی هستند که موجب افزایش کارایی این هزینه‌ها می‌شوند.}, keywords_fa = {هزینه‌های بخش سلامت، کارایی فنی، کارایی مدیریتی، کارایی مقیاس، تحلیل فراگیر داده ها}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-927-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-927-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Kahouei, M and Babamohamadi, H and Ghazavi, S and Mehdizadeh, J}, title = {A survey on barriers to access health information resources of nursing care from the perspectives of nurses and nursing students}, abstract ={  Introduction: Access to trustworthy health information is one of the most important factors in nursing care. It is important that the nurses be assured of both importance and quality of information resources to access reliable health information. This study was conducted to assess different methods nurses and nursing students apply to access information resources and to assess the inhibiting factors in this respect.   Methods: This descriptive and analytical study was conducted among 412 nurses and nursing students in hospitals affiliated to Semnan University of Medical Sciences and Social Security Organization of Semnan in 2011. A valid and reliable questionnaire was used for collecting data which were then analyzed by frequency distribution, mean, standard deviation, Mann-Whitney and Kruskal – Wallis tests and Chi-Square.   Results: The nurses appeared to have greater tendency than nursing students to use their colleagues’ and patients’ information. They showed less tendency to use information of printed textbooks in clinical decision making. There was a significant difference between demographic profile of the participants and the use of different information resources (p <0.01). Moreover, there was a significant difference between nurses and nursing students in using different information resources and the inhibiting factors reported (P <0.01).   Discussion: The results indicate that nurses and nursing students are more inclined to use traditional information resources such as the information given by patients, relatives or personnel. This might be due to different reasons one of which might be lack of skills to use hospital libraries. The findings suggest that h ealth information l iteracy is a major challenge in the nursing community, and information system professionals can undoubtedly facilitate the use of quality information in this regard.}, Keywords = {Inhibiting Factors, Sources of Health Information, Nursing Care, Nurses, Nursing Students}, volume = {15}, Number = {49}, pages = {27-38}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی عوامل بازدارنده در شیوه دستیابی به منابع اطلاعات سلامت در مراقبت پرستاری از دیدگاه پرستاران و دانشجویان پرستاری}, abstract_fa ={مقدمه: دسترسی به اطلاعات سلامت قابل اعتماد مهمترین عامل در ارایه مراقبت پرستاری است. برای دسترسی به اطلاعات سلامت قابل اعتماد، لازم است تا پرستاران از اهمیت و کیفیت منابع اطلاعاتی اطمینان حاصل کنند. این مطالعه به منظور بررسی شیوه‌های دستیابی به منابع اطلاعاتی توسط پرستاران و دانشجویان پرستاری و بررسی عوامل بازدارنده در آن انجام شده است. روش کار: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر بر روی 412 نفر از پرستاران و دانشجویان پرستاری در بیمارستان‌های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی و سازمان تامین اجتماعی سمنان در سال 1390 انجام شد. ابزار مورد استفاده در مطالعه پرسشنامه پژوهشگر ساخته بود که پس از انجام روایی و پایایی آن، پرسشنامه توزیع گردید. داده‌ها با استفاده توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار و آزمون‌های من ویتنی، کروسکال والیس و مجذور خی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: نتایج نشان داد که پرستاران تمایل بیشتری برای استفاده از اطلاعات سایر همکاران و بیماران نسبت به دانشجویان پرستاری داشتند. آن‌ها به استفاده از کتب چاپی در تصمیمات بالینی تمایل کمی داشتند. بین مشخصات دموگرافیک جامعه آماری و استفاده از برخی از منابع اطلاعاتی تفاوت معنی داری وجود داشت(0.01p<). همچنین بین دانشجویان و پرستاران در استفاده از برخی منابع اطلاعاتی و برخی موانع گزارش شده اختلاف معنی داری وجود داشت (0.01p<). بحث: پرستاران و دانشجویان به دلایل متعدد از جمله عدم مهارت در استفاده از کتابخانه‌های بیمارستانی، برای مراقبت از بیماران تمایل زیادی به استفاده از منابع اطلاعاتی سنتی از قبیل بیمار یا همراهان وی و یا کارکنان داشتند. به نظر می‌رسد موضوع سواد اطلاعات سلامت از معضلات مهم جامعه پرستاری ما است. بی شک متخصصان اطلاعاتی می‌توانند استفاده از اطلاعات با کیفیت را در مراقبت پرستاری تسهیل نمایند.}, keywords_fa = {منابع اطلاعات سلامت، مراقبت پرستاری، پرستاران، دانشجویان پرستاری}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1045-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1045-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Mirfakhroddini, H}, title = {Impact of Religious Attitudes and Job Stress on Organizational Success with Fuzzy Neural Networks Approach (Case Study: Private And Public Hospitals In Tehran)}, abstract ={Introduction: Nowadays, organizations deal with complexity, ambiguity and dynamics and are consequently under the influence of environmental factors requiring suitable behavior. One of the important factors in organizational survival is the success in achieving the goals. In the current study, which was an attempt to identify the human factors of religious attitude and job stress a prediction model of success was designed. Method: In this descriptive analytic study, fuzzy neural networks approach was applied to overcome the complexities inherent in the study of organizational success. Moreover, MATLAB software was used to design a fuzzy prediction model. A questionnaire for data collection and MATLAB software to design fuzzy prediction model were used. Results: It was found that the optimal number of the type of membership function was five. The low error rate (0.000003) showed that the ANFIS model was suitable for the prediction of organizational success. The results showed that religious attitudes and job stress were the determining factors affecting organizational success. Discussion: The results indicate that there is a direct and significant relationship between religious attitudes and organizational success. However, stress, at its intermediate level, has the most positive effect and at its low or very high level(s), leads to a reduction in organizational success.}, Keywords = {Organizational Success, Religious Attitudes, Job Stress, Fuzzy Neural Networks, Private and Public Hospitals}, volume = {15}, Number = {49}, pages = {39-46}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی تأثیر نگرش دینی و استرس شغلی بر موفقیت سازمانی با رویکرد شبکه های عصبی فازی}, abstract_fa ={مقدمه: امروزه نوع جدیدی از مفهوم رهبری مطرح است که بر ارائه خدمت به دیگران، دیدگاه کلی نسبت به افراد، توسعه نامیده می شود. فلسفه رهبری خدمتگزار، « رهبری خدمتگزار » فردی و تصمیم گیری مشترک تأکید دارد که تحت عنوان خدمتگزاری رهبر، بارآوردن کارکنانی خدمتگزار و ارتقاء خدمت رسانی در سطح جامعه است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی رهبری خدمتگزار و ابعاد جهارگانه آن با درگیری شغلی در کارکنان بیمارستانهای آموزشی و درمانی دانشگاه علوم پزشکی کردستان بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی– تحلیلی و کاربردی بود که به صورت مقطعی در سال 1389 انجام گرفت. نمونه پژوهش شامل 151 نفر از پرسنل شاغل در بیمارستانهای آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کردستان بود. داده ها با استفاده از پرسشنامه رهبری خدمتگزار و نیز پرسشنامه درگیری شغلی جمع آوری و به وسیله نرم افزار spss و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون همبستگی اسپیرمن تحلیل شد. یافته ها: بین رهبری خدمتگزار و چهار بعد آن (خدمت رسانی، تواضع و فروتنی، قابلیت اعتماد و مهرورزی) با درگیری شغلی کارکنان در بیمارستانهای آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کردستان رابطهی معنادار و مثبتی باضریب همبستگی برابر 0.343 وجود داشت و وضعیت رهبری خدمتگزار با میانگین 2.56 و درگیری شغلی با میانگین 2.78 از 4 امتیاز در حد متوسط بود. بحث: نتایج این پژوهش نشان داد که بین رهبری خدمتگزار و ابعاد چهارگانه آن (خدمت رسانی، تواضع و فروتنی، قابلیت اعتماد و مهرورزی) با درگیریرشغلی کارکنان رابطه آماری معنادار و مثبت وجود دارد و میزان رهبری خدمتگزار و درگیری شغلی در سطح متوسط قرار داشتند. لذا به منظور ارتقا سطح رهبری خدمتگزار، مدیران باید همواره در خدمتگزاری به دیگران اعم از افراد داخل و خارج از سازمان پیشتاز بوده و خدمت رسانی را از وظایف خود بدانند.}, keywords_fa = {رهبری خدمتگزار, درگیری شغلی, بیمارستان آموزشی و درمانی}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-3885-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-3885-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Hashembeik, N and Siadat, A and Hoveida, R}, title = {A study of the extent of application of cybernetic model indices in management of the Isfahan University of Medical Sciences in the 2009-2010 academic years}, abstract ={Introduction: Today, the universities leadership to adapt or adjust with complex and unknown phenomena are need until in its shadow, organizations to conduct by appropriate. The purpose of this research was to study the extent of application of cybernetic model indices at Isfahan University of Medical Sciences. Methods: A Research method was descriptive-survey that population consisted of all faculty members of Isfahan University of Medical Sciences in the 2009-2010 academic year. To do sampling‚ 207 faculty members were selected randomly and using stratified random sampling. To collect data (about seven hypotheses with regard to model Cybernetics indices (control, tight & loose coupling, interaction, decision making, hierarchy, leadership, equilibrium) by a valid and reliable researcher-made questionnaire of cybernetic model. Data were analyzed using two levels descriptive statistics (frequency, percentage, mean and standard deviation) and inferential statistics (one variable t-test). Results: Since the mean each the seven components is higher of the intermediate (3), Isfahan University of Medical Sciences in organizing its activities in usage extent from model of Cybernetics is the appropriate place. The results also suggest that the university, have a tendency to this model and the highest of tendency in relationship with hierarchy indice with mean 3/66. Discussion: Since the university managers has not embarked on according to certain model of Cybernetics to organize university activities‚ like that concluded that in case of developing a model for management in the conceptual framework of Cybernetics from university managers can expect that they have more ready for use development of Cybernetics model in your organization space.}, Keywords = { Cybernetic model, Higher education, University management, Isfahan University of Medical Sciences }, volume = {15}, Number = {49}, pages = {47-57}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی میزان کاربست مؤلفه‌های الگوی سایبرنتیک در مدیریت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1389– 1388}, abstract_fa ={مقدمه: امروزه رهبری دانشگاه‌ها برای سازش و یا کنارآمدن با پدیده‌های پیچیده و ناشناخته به الگویی جدیدتری نیاز دارند تا بتوانند در سایه آن، سازمان‌ها را به طریق مقتضی هدایت نمایند. هدف این پژوهش بررسی میزان کاربست مؤلفه‌های الگوی سایبرنتیک در مدیریت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- پیمایشی بود که جامعه آماری آن را کلیه اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 1389– 1388 تشکیل می دادند که از میان انها 207 نفر عضو هیأت علمی با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده‌های مورد نیاز هفت سؤال با در نظر گرفتن مؤلفه‌های الگوی سایبرنتیک (نظارت و کنترل، پیوندهای سست و سخت، تعاملات، تصمیم گیری، سلسله مراتب، رهبری، توازن در مدیریت) از پرسشنامه محقق ساخته الگوی سایبرنتیک که روایی و پایایی آن به تأیید رسید، استفاده شد. تحلیل داده‌ها در دو سطح آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون t تک متغیره) انجام شد. یافته‌ها: از آنجایی که میانیگن هر هفت مؤلفه مذکور از سطح متوسط (3) بالاتر می‌باشد، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در میزان استفاده از الگوی سایبرنتیک در سازماندهی فعالیت‌های خود، از جایگاه مناسبی برخوردار است. همچنین نتایج حاکی از آن است که دانشگاه مذکور، گرایش به این الگو دارد و بیشترین گرایش در پیوند با مؤلفه سلسله مراتب با میانگین 3.66 بوده است. بحث: از آنجا که مدیران دانشگاه طبق نقشه‌ای معین منطبق بر الگوی سایبرنتیک، به سازماندهی فعالیت‌های دانشگاه مبادرت نکرده اند چنین استنباط می شود که در صورت تدوین الگویی برای مدیریت دانشگاه در چارچوب مفهومی سایبرنتیک، می توان انتظار داشت که مدیران دانشگاه برای توسعه کاربرد الگوی سایبرنتیک در فضای سازمانی خود آمادگی بیشتری داشته باشند.}, keywords_fa = {الگوی سایبرنتیک، آموزش عالی، مدیریت دانشگاه، دانشگاه علوم پزشکی اصفهان}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1040-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1040-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Ehsani, A and Moshabaki, A and Hadizadeh, M}, title = {Identification of Key Capabilities for Effective Implementation of Knowledge Management in Hospitals with Structural Equation modeling Approach}, abstract ={  Introduction : Knowledge management has become a significant determinant of future organizational survival. Knowledge management is a conscious strategy of getting the right knowledge to the right people at the right time. The Identification of key success factors and an effective decision approach thus can facilitate decision making on knowledge management implementation. In this study, it was attempted to identify of factors and indexes of effective implementation of Knowledge management in Hospitals and to investigate their relationship with introducing a conceptual model and using confirmatory factor analyze technique.   Methods : This research is divided into two parts. The first part of the study is exploratory and involved a review of the literature and discussion with expertise to identify indexes. The second part involved the survey and included developing final questionnaire and structural equation modeling was used to analyze data. Managers, vice-chancellors and physician that responsible of different departments of private and public hospitals in Tehran formed the population of this research. The data were analyzed by LISREL software   Results : results show that all of four factors including process capability, structural-cultural capability, technological capability and managerial capability are important and managerial capability is mediating other factors. Furthermore, among indexes , clear objective for initiating knowledge management project, information technology infrastructure on hand, establishing a specific team in charge of knowledge management implementation, participation and support from senior administrators are the most effective.   Discussion: Regarding results, all factors are important in effective implementation of knowledge management in Hospitals and a simultaneous attention to them can lead to success. Whereas previous research in Iranian enterprises showed that this organizations had an unequal growth in technological factors regardless of other factors.   Keywords :   1.  2.  3.}, Keywords = {Knowledge Management, Capability, Structural Modeling, Factor analyze }, volume = {15}, Number = {49}, pages = {58-68}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {شناسایی شایستگی های کلیدی برای اجرای اثربخش مدیریت دانش در بیمارستانها با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری}, abstract_fa ={  مقدمه: مدیریت دانش برای بقاء سازمان در آینده نقشی تعیین کننده دارد. شناسایی فاکتورهای کلیدی اجرای موفق یک پروژه مدیریت دانش و اتخاذ یک رویکرد مناسب می‌تواند تصمیم گیری در خصوص مدیریت دانش را تسهیل کند. این تحقیق سعی برآن است تا با شناسایی عوامل و شاخص‌های اجرای اثربخش مدیریت دانش در بیمارستان‌ها، روابط بین این عوامل از طریق معرفی یک مدل مفهومی و تکنیک تحلیل عاملی تأئیدی بررسی کند .   روش کار : روش انجام این تحقیق به دو بخش تقسیم می‌شود. بخش نخست اکتشافی است. شامل مطالعه نظری و تبادل نظر با خبرگان برای شناسایی شاخص‌ها. بخش دوم پیمایشی است شامل جمع آوری داده از طریق پرسش نامه و استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری. جامعه آماری تحقیق مدی ر ان و معاونان و پزشکان مسئول بخش‌های مختلف بیمارستان‌های دولتی و خصوصی شهر تهران را شامل بود. نمونه گیری به روش تصادفی ساده و ابزار تحلیل، مدل یابی معادلات ساختاری و استفاده از نرم افزار لیزرل بود.   یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد هر چهار فاکتور شایستگی فرآیندی، شایستگی ساختاری فرهنگی، شایستگی تکنولوژیک به همراه شایستگی مدیریتی در سطح معناداری 0.01 در اجرای اثربخش مدیریت دانش مؤثرند که نقش شایستگی مدیر تعدیل کننده است. در میان شاخص‌ها نیز وجود اهداف شفاف در شروع پروژه‌های مدیریت دانش، زیرساخت‌های فناوری اطلاعات در دسترس، به کارگیری تیم مخصوص پیاده سازی مدیریت دانش و شرکت و حمایت مدیر ارشد بیشترین تأثیر را دارند.   بحث: هر چهار عامل در اجرای اثربخش سیستم مدیریت دانش در بیمارستان‌ها مؤثر هستند و توجه مناسب به همه عوامل می‌تواند منجر به موفقیت شود. در حالی که تحقیقات قبلی در سازمان‌های ایرانی نشان می‌دهد این سازمان‌ها رشد ناهمگونی در بخش تکنولوژی داشته و به عوامل دیگر بی توجه بوده اند.}, keywords_fa = {مدیریت دانش، شایستگی، معادلات ساختاری، تحلیل عاملی، ساختار سازمان }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-986-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-986-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Raeissi, P and Ghorbani, A and Tabarraie, Y}, title = {Factors Determining Satisfaction with Family Practitioner Program from the Perspective of Rural Insurance Card holders affiliated with Sabzevar University of Medical of Sciences 2011}, abstract ={   Introduction: The family Practitioner and referral system is one of the main programs of the 4th social and economical development plans in health sector. Client satisfaction is a basic index in payment mechanism and performance monitoring process in family practitioner program . This study aimed to determine factors effective in the satisfaction of insured rural population of Sabzevar University of Medical Sciences.   Methods: This cross-sectional study was conducted in rural population of Sabzevar in 2011. Data were collected by a valid and reliable questionnaire and were analyzed using independent t-test, ANOVA, Pearson Correlation coefficient and simple linear regression.   Results: In the 8 aspects surveyed (care and reverence, safety and welfare, trust and belief in performance, waiting time, usefulness of actions, payment costs, paramedical unit performance and on time accessibility), the highest and the lowest levels of satisfaction were observed in payment costs, trust and belief in family practitioner performance, respectively. The correlation between sex, age, job, and marital status, and satisfaction rate was not significant. However, the relationship between residence, education, type of center and satisfaction of family practitioner was significant. Based on linear regression model, there was a significant correlation between patient satisfaction with family practitioner, residence, education, and the type of the center rendering services.   Discussion: The results show that higher level of education, place of residence, and delivery from urban health centers may lead to more client satisfaction.}, Keywords = {Satisfaction, Family Practitioner, Sabzevar University of Medical Sciences, Iran }, volume = {15}, Number = {49}, pages = {69-76}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {عوامل مؤثر بر رضایتمندی دارندگان دفترچه بیمه روستایی از برنامه پزشک خانواده در جمعیت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی سبزوار؛ 1390}, abstract_fa ={  مقدمه: پزشک خانواده و نظام ارجاع یکی از برنامه‌های مهم برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی کشور در بخش بهداشت و درمان است. میزان رضایت گیرندگان خدمت باید به عنوان محوری ترین شاخص موفقیت برنامه، مبنای بازنگری در مکانیسم پرداخت و فرایند پایش عملکرد پزشک خانواده باشد. این مطالعه با هدف تعیین عوامل مرثر بر رضایتمندی دارندگان دفترچه بیمه روستایی از خدمات پزشک خانواده در جمعیت تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی سبزوار به انجام رسیده است.   روش کار: این مطالعه از نوع مقطعی بوده و در جمعیت روستایی و شهرهای زیر 20 هزار نفر تحت پوشش برنامه در دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 1390 انجام گردید. داده‌های مورد نیاز توسط پرسشنامه روا و پایا جمع آوری شد و با استفاده از آزمون‌های آماری t مستقل، همبستگی پیرسون، ANOVA و رگرسیون خطی مورد تحلیل قرار گرفت.   یافته‌ها: در هشت بعد مورد بررسی (مراقبت و تکریم، ایمنی و رفاه، اعتماد و اعتقاد به عملکرد، زمان انتظار، سودمندی اقدامات، میزان هزینه پرداختی، عملکرد واحدهای پیراپزشکی و دسترسی به موقع)، بیشترین و کمترین میزان رضایتمندی به ترتیب از هزینه پرداختی و اعتماد و اعتقاد به عملکرد پزشک خانواده ب ه دست آمد. رضایتمندی کلی بیماران 20.86 ± 85.73 بود. بر اساس آزمون‌های انجام شده رابطه بین محل سکونت، تحصیلات و نوع مرکز ارائه دهنده خدمات با میزان رضایتمندی از برنامه پزشک خانواده از نظر آماری معنی دار بود و بر اساس مدل رگرسیون خطی، محل سکونت و تحصیلات توضیح دهنده رضایتمندی افراد از برنامه پزشک خانواده بودند.   بحث: به نظر می‌رسد که تحصیلات بالاتر و محل سکونت، رضایتمندی بیشتری را برای مراجعین به همراه دارد.}, keywords_fa = {رضایتمندی، پزشک خانواده، بیمه روستایی، دانشگاه علوم پزشکی سبزوار }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1018-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1018-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Nasiripour, AA and ToloiAshlagi, A and Tabibi, J and Maleki, MR and AbolghasemGorji, H}, title = {Financial Statements Analysis Medical Universities in Iran}, abstract ={   Introduction: Evaluation of financial performance of organizations is regarded as an important financial function of managers since this allows them to make the right decisions and maintain the organizational productivity and control. The aim of this study was to assess the financial performance of medical universities in Iran employing financial ratio analysis.   Methods: This was a cross-sectional descriptive study. Qualitative and quantitative data analysis techniques were used. Content analysis and Delphi panel qualitative data collection techniques were applied to enrich our understanding of the financial statements and ratios in medical universities in Iran. Additionally, a questionnaire was used to collect quantitative data on the financial statements and ratios of all 38 medical universities. The sampling method used was purposive, and for data analysis standard deviation variation, mean central tendency and frequency were used.   Findings: Financial ratios (12), grouped in two categories of liquidity ratios, activity ratios and productivity of resources, were identified. The most important financial ratios were: quick ratio (mean=2.53), current ratio (mean=3.58), collection period ratio (mean=114), operating income, divided by total fund (mean=0.44), budget productivity (mean=0.79) and the assets return rate (mean=0.84).   Discussion: The results indicate that the mean of liquidity ratios in medical universities in Iran was higher than the other sectors. This was due to the inappropriate year-end allocation of annual funds by the government. The other findings on activity ratio and operating cash flow ratio indicate lack of financial resources management regarding the assets conversion and resources and capitals combination within the universities studied. This shows that medical universities in Iran have not used the authoritative power of the board of trustees. We recommend further research on the development and standardization of financial reports in accordance with the type of services, disposable incomes, trade, and financial regulations in medical universities.}, Keywords = {Medical Universities, Ratio Analysis, Financial Statement Analysis}, volume = {15}, Number = {49}, pages = {77-88}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {تحلیل صورت های مالی دانشگاه های علوم پزشکی کشور}, abstract_fa ={    مقدمه : ارزیابی عملکرد سازمان از نظر مالی به عنوان یکی از اصلی ترین وظایف مالی مدیر بسیار حائز اهمیت می باشد، چرا که زمینه تصمیم گیری و برنامه ریزی منطقی جهت افزایش بهره وری و بررسی تأثیر تصمیم های اتخاذ شده بر عملکرد سازمان را فراهم می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد مالی دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور از طریق تحلیل نسبت های مالی بود.   روش کار : مطالعه حاضر توصیفی و از لحاظ زمانی مقطعی و از نظر اهداف آن کاربردی بود. این پژوهش به لحاظ شناخت نظام و نسبت های مالی در دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور از نوع کیفی بود که به طریق مرور اسنادی و کارگروهی (22 نفر) انجام پذیرفت و همچنین به لحاظ استفاده از پرسشنامه و بررسی صورت ها و نسبت های مالی دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی کشور (38 دانشگاه) از نوع کمی بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و برای تحلیل داده ها از شاخص های فراوانی و مرکزی میانگین و پراکندگی انحرف معیار استفاده گردید.   یافته ها: 12 نسبت مالی در دو گروه نسبت های نقدینگی و بازده فعالیت و بهره وری منابع شناسایی گردید که نتایج اهم نسبت های مالی عبارتند است از: نسبت آنی (میانگین= 2.53)، نسبت جاری (میانگین= 3.58)، نسبت دوره وصول مطالبات ( میانگین= 114)، نسبت درآمد عملیاتی به کل منابع (میانگین= 0.44)، نسبت بازده بودجه (0.79) و نسبت بازده دارایی ( میانگین=0.48).   بحث: یافته ها نشان داد میانگین نسبت های نقدینگی دانشگاه نسبت به دیگر صنایع بالا بود که این به دلیل زمان تخصیص نامناسب منابع مالی در پایان سال از سوی دولت می باشد. از سوی دیگر نتایج نسبت های بازده فعالیت و جریان نقدی عملیاتی نشان می دهد که مدیریت منابع مالی از نظر تبدیل دارایها و یا ترکیب منابع و سرمایه در دانشگاه به خوبی صورت نپذیرفته است، این مسئله بیانگر آن است که از اختیارات قانون هیئت امنایی به خوبی استفاده نمی گردد. به منظور تجزیه و تحلیل توسط نسبت های مالی بیشتر، طراحی و استانداری سازی گزارشات مالی دانشگاه متناسب با نوع خدمات و منابع قابل تصرف از نظر آیین نامه مالی و معاملاتی پیشنهاد می گردد.  }, keywords_fa = {دانشگاه های علوم پزشکی، نسبت های مالی، تجزیه و تحلیل صورت های مالی }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1197-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1197-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {AbolghasemGorji, H and Ghorbanian, A and ShahidiSadeghi, N}, title = {Relationship between Pre-hospital Services to Patients with Acute Myocardial Infarction and Their Hospital Length of Stay in Hazrate Rasool Hospital: 2009}, abstract ={    Introduction: Pre-hospital emergency medical services may have an effective role in the survival rate and prevention of serious injuries to patients and victims. On the other hand, increased length of stay can lead to an increase in hospital and patient costs while prolonging the recovery and rehabilitation time. This study aimed to investigate the relationship between pre-hospital care and hospital length stay in patients with acute myocardial infarction in Hazrate Rasool Hospital.   Methods: The population of this retrospective analytical cohort study constituted the patients diagnosed with Acute Myocardial Infarction hospitalized at Hazrate Rasool Hospital in Tehran in 2009. These patients were diagnosed during the first six month of 2009 and were ultimately discharged alive. The sample was the same as the study population. Data analysis was done by means of SPSS version 16, non-parametric Mann-Whitney, and Kruskal-Wallis tests.   Results: The findings showed that 88% of the patients were transferred to the hospital with ambulance and had already received pre-hospital services. The average length of stay in the hospital was found to be 17.6 days (SD = 4.05). There were no significant differences in length of stay for the two groups of patients those taken to hospital by ambulance and those who were not. However, a significant difference was observed between patients with various age groups. Moreover, the length of stay in patients with different insurance coverage was statistically significant. (P ≤0.05)   Conclusion : According to the findings, although the means of transportation of the patients as well   as pre-hospital services seem to have no impact on the length of stay in hospital, they may, however, affect other consequences such as improvement in overall health of the patient, reduction of injuries, pain, etc. which may not lead to a reduction in hospital stay. It seems that in studies examining factors affecting length of stay in hospitals, researchers should have systemic and holistic views on these factors in order to obtain a realistic contribution of each factor in increasing or decreasing the length of stay.}, Keywords = {Pre-hospital Services, Length of stay (LOS) , Acute Myocardial Infarction (AMI) }, volume = {15}, Number = {50}, pages = {7-17}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی رابطه ارائه خدمات پیش بیمارستانی به بیماران انفارکتوس حاد قلبی و مدت بستری آنان در بیمارستان حضرت رسول (ص): شش ماهه اول سال 1388}, abstract_fa ={  مقدمه: خدمات پیش بیمارستانی می‌تواند نقش مؤثری در میزان زنده ماندن و پیشگیری از صدمات جدی به بیماران و مصدومین داشته باشد. همچنین افزایش مدت اقامت بیماران ضمن این که موجب افزایش هزینه های بیمار و بیمارستان می‌شود، زمان بهبودی و توانبخشی بیمار را هم زیاد می‌کند. در این پژوهش رابطه ارائه خدمات پیش بیمارستانی و مدت اقامت بیماران انفارکتوس حاد قلبی در بیمارستان حضرت رسول (ص) بررسی می‌شود.   روش بررسی: مطالعه حاضر، پژوهشی تحلیلی از نوع مطالعات هم‌گروهی گذشته نگر می‌باشد. جامعه پژوهش بیماران بستری شده در بیمارستان حضرت رسول (ص) تهران با تشخیص انفارکتوس حاد قلبی هستند، که از تاریخ 1/1/88 تا 31/6/88 ، زنده ترخیص شده‌اند. نمونه پژوهش با جامعه پژوهش منطبق بوده و پرونده پزشکی تمام این گروه از بیماران بررسی شد. به منظور تحلیل داده‌ها نرم افزار SPSS ویرایش 16 استفاده شد و جهت تحلیل داده ها آزمون ناپارامتری من- ویت نی و کروسکال والیس استفاده شد.   یافته‌‌ها: 88 درصد نمونه پژوهش با آمبولانس و با فرض دریافت خدمات پیش بیمارستانی به بیمارستان منتقل شده بوند، به طور کلی میانگین مدت اقامت بیماران در بیمارستان 6.17 روز (4.05 =انحراف معیار) بود، و تفاوت آماری معنی‌داری بین مدت اقامت بیماران در دو گروه ورود با آمبولانس و ورود بدون آمبولانس مشاهده نشد. اما میانگین مدت اقامت بیماران در گروه‌های سنی مختلف تفاوت آماری معنی‌دار داشت. (0.05 P 12≤' type="#_x0000_t75"> ) همچنین مدت اقامت در بیماران با پوشش‌های مختلف بیمه‌ای تفاوت آماری معنادار داشت. (0.05 P 12≤' type="#_x0000_t75"> )   بحث: نحوه انتقال بیمار و نوع خدمت پیش بیمارستانی گرچه در طول مدت اقامت در بیمارستان تأثیر نداشته است، ولی ممکن است در پیامدهای دیگری نظیر بهبود وضعیت عمومی بیمار، کاهش آسیب، کاهش درد و ... مؤثر باشد که این پیامد‌ها منجر به کاهش مدت اقامت در بیمارستان نشود. به نظر می‌رسد در مطالعات مربوط به بررسی عوامل مؤثر بر مدت اقامت بیماران در بیمارستان، پژوهشگر باید نگاهی سیستمی و کل نگر به مجموعه عوامل مؤثر بر مدت اقامت بیماران داشته باشد تا بتواند سهم هر عامل را در کنار سایر عوامل در افزایش یا کاهش مدت اقامت بدست آورد.}, keywords_fa = {خدمات پیش بیمارستانی، مدت اقامت در بیمارستان ( LOS )، انفارکتوس حاد قلبی ( AMI )، سبک رسیدن به اورژانس}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1184-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1184-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2013} } @article{ author = {Ajami, S and Hosseini, M}, title = {A Comparative Study on The Features of Iran Health Population Information Management System with The United Nations Standards}, abstract ={ Introduction: Inclusive, sufficient, precise and up to date information is necessary for planning in a health information system. Health Population Information Management System (HPIMS) is a system that collects, stores, retrieves, analyzes, interprets, and distributes health population information for prevention and treatment. The aim of this study was first to compare Health Population Information Management System in health ministry, Iran statistics center, vital registry organization and United Nations, second, to propose a suitable model for Iran. This study was conducted to compare the features of Iran Health Population Information Management System with the United Nations standards.   Methods: This was an applied cross-sectional study. The population included Iran Health Population Information Management Systems. The instruments of the study were a questionnaire and a check list. The data were collected through observation and an interview. The sources of information consisted of the staff, scientific documentation and the Internet. Criteria Rating Technique and descriptive statistics were used for data analysis.   Results: The findings showed an absence of timely, relevant, comprehensive and sufficient reporting in data registration system in Iran. Moreover, the organizations in charge of HPIMS had parallel functions which would lead to contradictory reports. Health Population Information, published by the Ministry of Health differed from that of Iran Statistics Center and other data registry organizations. Overall, HPIMS in the Ministry of Health was ranked as “very good” while the other organizations were ranked as “good”.   Conclusion : The findings suggest that the information systems can only influence decisions if they are relevant, trustworthy and available for decision makers. However, information systems in Iran are inadequate to satisfy the needs of management. Therefore, it seems necessary to reform and design a suitable model representing accountability of organizations in regard to their duties and workflow. It is also suggested to decrease parallel functions and resources through a sharing system.}, Keywords = {Information, Management, Systems, Health, and Population }, volume = {15}, Number = {50}, pages = {18-30}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {مقایسه ی نظام مدیریت اطلاعات جمعیتی مرتبط با سلامت ایران با استاندارد سازمان ملل}, abstract_fa ={  مقدمه: نقش علم جمعیت شناسی در امر توسعه هر جامعه ای با ارائه و ارزیابی آمار و شاخص‌های جمعیتی، مهم و مؤثر می‌باشد. نظام مدیریت اطلاعات جمعیتی مرتبط با سلامت شامل تمامی این موارد می‌شود: ثبت، جمع آوری و ذخیره داده‌ها، پردازش، بازیابی، تحلیل، توزیع، انتشار و انتقال اطلاعات جمعیتی مربوط به سلامت جهت استفاده از آنها در برنامه ریزی‌های استراتژیک، مدیریت و اطلاع رسانی داده‌ها و اطلاعات سلامت. هدف از این تحقیق مقایسه ویژگی‌های نظام م دیریت اطلاعات جمعیتی مربوط با سلامت در سازمان‌های وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، ثبت احوال و مرکز آمار ایران با استانداردهای سازمان ملل متحد بود.   روش کار: این تحقیق از نوع کاربردی از دسته مطالع ات توصیفی- تطبیقی بوده است. جامعه پژوهش شامل نظام مدیریت اطلاعات جمعیتی مرتبط با سلامت ایران در سازمان‌های وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، ثبت احوال کشور، مرکز آمار ایران و سازمان ملل در سال 1389 بود. ابزار جمع آوری شامل چک لیست و فرم‌های جمع آوری اطلاعات بود که پس از سنجش روایی در جامعه مورد مطالعه تکمیل گردید. نحوه تحلیل داده‌ها تکنیک اولویت دهی بر اساس معیار و روش‌های توصیفی- تطبیقی بوده است.   یافته‌ها: نتایج مطالعه نشان داد که داد ه‌ها و اطلاعات به موقع، به طور مناسب، کامل و کافی جمع آوری نمی‌شوند و ارائه گزارش‌ها توسط سازمان‌های مختلف گاهی متناقض است. تکنیک اولویت دهی بر اساس معیار نشان داد که در این نظام وضعیت وزارت بهداشت در مرتبه عالی وسایر سازمان‌ها در مرتبه خوب قرار گرفتند.   بحث: با توجه به نتایج مشخص می‌شود هنگامی یک نظام اطلاعاتی می‌تواند در تصمیم گیری مدیران مورد استفاده قرارگیرد که قابل اعتماد و روا باشد. بنابراین لازم است تمامی سازمان‌های مرتبط در جهت بهبود و کاهش نقاط ضعف این نظام مشارکت نمایند و با مشارکت و تبادل داده‌ها از ارائه اطلاعات متناقض بپرهیزند. پژوهشگران جهت دستیابی به اطلاعات صحیح و به موقع در این نظام مدلی را پیشنهاد نمودند.}, keywords_fa = {مدیریت اطلاعات سلامت، مدیریت اطلاعات جمعیت، ایران، سازمان ملل }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1186-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1186-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2013} } @article{ author = {Dargahi, H and Musavi, M and Shaham, G and Molaizadeh, A}, title = {Organizational Climate of Hospitals at Tehran University of Medical Sciences}, abstract ={  Introduction: Every organization, including a hospital, bears its own climate which needs to be compatible with the needs of the personnel otherwise, the efficiency of the organization will be diminished. This study was aimed at investigating the organizational climate of the hospitals of Tehran University of Medical Sciences (TUMS).   Methods: This was a cross-sectional, descriptive, and analytical study including all general teaching hospitals of TUMS. The sample of the study consisted of 354 employees of clinical wards, supportive, and paraclinical departments. The instrument of the study was Sussman and Deep’s organizational climate questionnaire employed to assess their attitudes towards the organizational climate of the hospitals. Data entry was carried out by Excel software and data analysis was performed by SPSS software using T-test, Anova, and Duncan statistical methods.   Results: Less than half of the personnel believed that the organizational climate was favorable. Moreover, there was a significant relationship between organizational climate the three variables of age (p = 0.01), employment status (p = 0.012), and the job type (p = 0.007).   Conclusion : Most of the employees, having showed positive attitude only towards role clarity and organizational communication effectiveness, had negative attitude towards the organizational climate of the hospitals. The administrators of these hospitals, therefore, should take measures to change the climates through establishing efficient reward system, transparent organizational procedures, etc.}, Keywords = {Organizational Climate, Hospitals, Employees’ attitude, Tehran University of Medical Sciences }, volume = {15}, Number = {50}, pages = {31-40}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {جو سازمانی بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران}, abstract_fa ={  مقدمه: هر سازمان از جمله بیمارستان، دارای جوّ سازمانی خاصی است که اگر همساز با باورهای کارکنان خود نباشد، موجب ناکارآمدی سازمان خواهد شد. لذا، این پژوهش با هدف بررسی جوّ سازمانی در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفته است.   روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی ـ تحلیلی در خصوص تعداد 500 نفر از کارکنان بیمارستان‌های عمومی آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه جوّ سازمانی لایل ساسمن و سام دیپ بود. تعداد 354 نفر پرسشنامه مورد نظر را تکمیل کردند و عودت دادند. از نرم افزار SPSS برای جمع آوری و توصیف اطلاعات و از آزمون‌های Duncan, Anova, T برای تحلیل اطلاعات به دست آمده استفاده شد.   یافته‌ها: کمتر از نیمی از کارکنان اعتقاد داشتند که جوّ سازمانی در بیمارستان‌های مورد مطالعه مطلوب است. هم چنین، جوّ سازمانی این بیمارستان‌ها با سن (01.‌0 = P )، با وضعیت استخدامی (012. ‌ 0 = P ) و با نوع شغل کارکنان (007 . 0 = P )، دارای ارتباط معنی داری بود.   بحث: اکثریت کارکنان با جوّ سازمانی موجود در بیمارستان‌های مورد مطالعه موافق نیستند. لذا مدیران این بیمارستان‌ها باید با ایجاد نظام پاداش کارآمد و شفاف کردن رویه‌های سازمانی و تغییر دیدگاه کارکنان، جوّ سازمانی این سازمان‌ها را از حالت نامطلوب به مطلوب تغییر دهند.}, keywords_fa = {جوّ سازمانی, بیمارستان, دیدگاه کارکنان, دانشگاه علوم پزشکی تهران }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-952-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-952-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2013} } @article{ author = {Sheibani, M and Eskrootchi, R and HajiZeinolabedini, M and Hosseini, F}, title = {Ranking of Iranian Pharmacy School Websites Based on Web Impact Factor}, abstract ={       Introduction: Considering the importance of websites in informing users and establishing communications, universities have started to design their own websites for organizing and making their information accessible. Evaluation of these websites through webometric methods will help recognize pitfall and strong points to reach a better quality and constant improvement. This study was aimed at ranking Pharmacy School Websites in Iran by Web Impact Factor(WIF).   Methods: The webometric method was used in this study. The Data were collected via two search engines: Google and Yahoo. The population of the study consisted of 13 Pharmacy Schools in Iran. Excel and SPSS were used for statistical analysis.   Results: The results showed that website of Mashhad Pharmacy School with an WIF of 9.66 in Yahoo and with 44.96 in Google was at the highest rank. While Zanjan Pharmacy School with the WIF of 0.05 in Yahoo and with 0.067 in Google had the lowest rank.   Conclusion : The results suggest that despite the low WIF, elements such as number of pages, mass of information and related links have an influence on WIF causing differences in ranking of Pharmacy Schools.  }, Keywords = {Webometrics, Link analysis, Web Impact Factor (WIF), P harmacy Schools }, volume = {15}, Number = {50}, pages = {41-51}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {رتبه بندی وب‌سایت‌های دانشکده های داروسازی ایران با استفاده از ضریب تاثیرگذار وب}, abstract_fa ={  مقدمه: با توجه به اهمیت و جایگاه وب‌سایت‌ها در امر اطلاع‌رسانی و ارتباط با مخاطبین، دانشگاه‌ها برای سازماندهی و دسترس‌پذیرکردن اطلاعات و معرفی قابلیت‌ها و توانمندی‌های خود، اقدام به طراحی وب‌سایت و ارائه اطلاعات از آن طریق می‌نمایند. به منظور دستیابی به کیفیت بهتر و بهبود دائمی این وب‌سایت‌ها، ارزیابی آن‌ها از طریق روش‌های وب‌سنجی باعث شناسایی نقاط ضعف و قوت و پیشرفت هرچه بیشتر آن‌ها خواهد شد. هدف از این پژوهش، شناسایی و رتبه بندی وب‌سایت‌های دانشکده‌های داروسازی ایران با استفاده از ضریب تأثیر گذار وب بود .   روش کار: پژوهش حاضر از نوع وب سنجی می‌باشد. گردآوری دا‌ده‌ها با استفاده از موتورهای کاوش گوگل و یاهو انجام شده است. جامعه مورد پژوهش، 13 وب سایت‌ رسمی دانشکده‌های داروسازی ایران بود. داده‌های این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.   یافته‌ها: وب سایت دانشکده داروسازی مشهد با ضریب تأثیرگذار کل 9.66 در موتور یاهو و ضریب 44.94 در موتور گوگل از رتبه اول برخوردار بود و وب سایت دانشکده داروسازی زنجان با ضریب تأثیر کل 0.05 در موتور یاهو و ضریب 0.067 در موتور گوگل از کمترین ضریب تأثیرگذار کل برخوردار بود.   نتیجه گیری : با توجه به اینکه اکثر وب سایت‌ها از ضریب تأثیر کمی برخوردار هستند، عواملی چون کم و یا زیاد بودن تعداد صفحات نمایه سازی شده، بودن انبوه اطلاعات در وب‌سایت‌ها، پیوند‌های مرتبط به دیگر وب‌سایت‌ها و تغییر در الگوریتم‌های موتور‌های کاوش مختلف بر ضریب تأثیر آن‌ها اثر گذار بوده به همین علت تفاوت در ضرایب تأثیر دانشکده‌‌ها زیاد می‌باشد.}, keywords_fa = {وب سنجی، تحلیل پیوندها، ضریب تأثیر گذار وب، دانشکده‌های داروسازی}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-923-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-923-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2013} } @article{ author = {Tabibi, J and Farhangi, AA and Nasiripour, AA and BaradaranKazemzadeh, R and Ebrahimi, P}, title = {The Effect of Supervisors and Work Group on Hospital Information System Acceptance Model}, abstract ={  Introduction: I ssues related to organizations and users are among factors influencing successful implementation of information systems. These factors should be taken into account by managers. The purpose of this study was to examine the influence of supervisors and workgroup on Hospital Information System (HIS) acceptance by   users in medical hospitals of Tehran (former Iran) University of Medical Sciences.   Methods: After the literature review, a primary model including seven variables influencing HIS acceptance was proposed. A questionnaire including 121 questions based on the variables was developed, the validity and reliability of which were tested and confirmed by an expert panel and through Chronbach Alpha. The population of the study were 400 HIS users in hospitals selected by stratified random sampling method. To confirm the model and determine the relationship between variables, Structural Equation Modeling (SEM) method was used by applying LISREL Software.   Results: The result of Normed Chi Square Index ( χ 2 /df= 2.49) showed that the model had fitness with the collected data. According to the model, supervisers and workgroup influenced Perceived Ease of Use, Perceived Usefulness, and Satisfaction which affected users Behavioral Intention to use Hospital Information System in these hospitals (P-value= 0.0054).   Conclusion : Considering the goodnesss of fit indices, it is concluded that supervisors and workgroup factors have the potential to influence HIS acceptance. The application of the suggested model could increase the possibility of HIS acceptance in hospitals under the study.}, Keywords = {Hospital Information System, Technology Adoption, Hospital Administration }, volume = {15}, Number = {50}, pages = {52-64}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی تأثیر عامل سرپرستان و گروه کاری در مدل پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی}, abstract_fa ={   مقدمه: موضوعات مرتبط با سازمان و کاربران ازجمله عوامل مؤثر بر اجرای موفقیت آمیز سیستم‌های اطلاعات محسوب می شوند که لازم است موردتوجه مدیران ذیربط قرار گیرد. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر عامل سرپرستی و گروه کاری بر پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی از سوی کاربران در بیمارستان‌های غیرآموزشی تابعه دانشگاه علوم پزشکی ایران (سابق) بود.   روش کار: پس از بررسی ادبیات موضوع، مدل پیشنهادی اولیه در قالب هفت عامل مؤثر بر پذیرش سیستم ارائه شد. سپس پرسشنامه ای مشتمل بر 121 سؤال براساس عوامل مزبور طراحی گردید، و پس از کسب اطمینان از روایی و پایایی آن براساس قضاوت خبرگان و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، پرسشنامه‌ها بین 400 کاربر سیستم اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان‌های موردنظر توزیع شد که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند. به منظور آزمون برازش مدل پژوهش و بررسی روابط بین متغیرهای آن، از روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل بهره گیری شد.   یافته‌ها: بررسی شاخص مجذور کای نرم شده (2.49 2 /df= χ ) نشان داد مدل پژوهش با داده‌ها برازش دارد. براساس روابط مدل مزبور مشخص گردید که عوامل سرپرستان و گروه کاری بر سودمندی سیستم از دید کاربر، آسانی استفاده از سیستم از دید کاربر، و رضایت کاربر از سیستم در بیمارستان‌های موردمطالعه تأثیر مستقیم دارند و سه عامل اخیر بر تمایل کاربران به استفاده از سیستم اطلاعات بیمارستانی تأثیرگذارند (0.0054 = P-value ).   بحث: باتوجه به مطلوب بودن شاخص‌های برازش محاسبه شده در مدل پژوهش نتیجه گیری می گردد عوامل سرپرستان و گروه کاری پتانسیل تأثیر بر پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی را دارند و به کارگیری مدل پژوهش می تواند احتمال پذیرش سیستم اطلاعات بیمارستانی ازسوی کاربران در بیمارستان‌های موردمطالعه را افزایش دهد.}, keywords_fa = {سیستم اطلاعات بیمارستانی، پذیرش فن آوری، مدیریت بیمارستان }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1071-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1071-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2013} } @article{ author = {Mirani, Nader and Ayatollahi, Haleh and Haghani, Hami}, title = {A Survey on Barriers to the Development and Adoption of Electronic Health Records in Iran}, abstract ={  Introduction: The development and the adoption of electronic health records may face a number of barriers. These barriers can be classified as technical, organizational, individual, financial and ethico-legal. This study aimed at determining the importance of each of the mentioned barriers in the development and adoption of the electronic health records from the perspectives of the experts in the Ministry of Health.   Methods: This was a descriptive applied research completed in 2011. The study population were constituted the faculty members working in of the departments of health information technology, health information management, and medical informatics, and as well as those who were in charge of the development and adoption of the electronic health records in the Ministry of Health and Medical Education. In this study, no No sampling method was used due to the limited number of the study population. Data were collected using a Likert scale questionnaire and were analysed by means of descriptive statistics. The content and face validity of the questionnaire were established and the reliability was calculated using Cronbach’s alpha.   Results: In total, 32 participants (51 . 6%) completed the questionnaire. The participants' perspectives showed that the most important barriers in the development and adoption of electronic health records were the technical barriers (mean=71.00). The financial barriers and the ethico-legal barriers with the mean values of 70.05 and 68.16 were in the second and third place, respectively. The individual and organisational barriers with the mean values of 64.84 and 62.67 were in the fourth and fifth places.   Conclusion : It seems that employing a team of experts in different areas related to the development and adoption of EHR, training users, and addressing technical concerns along with allocating financial resources can help overcome barriers to the adoption of EHR.}, Keywords = {Electronic Health Records, Computerised Systems, Health Information Technology }, volume = {15}, Number = {50}, pages = {65-75}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی موانع ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت در ایران}, abstract_fa ={    مقدمه : ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت با موانع متعددی مواجه است که می‌توان آن‌ها را در قالب موانع فنی، سازمانی، فردی، مالی و اخلاقی- قانونی دسته بندی کرد. هدف از این مطالعه مشخص کردن درجه اهمیت هر یک از این موانع در ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت در ایران از دیدگاه صاحب نظران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود.   روش کار : این پژوهش به روش توصیفی در سال 1389 انجام شد. جامعه پژوهش در برگیرنده مدرسان و اعضاء هیأت علمی گروه‌های آموزشی فن آوری اطلاعات سلامت، مدیریت اطلاعات سلامت و انفورماتیک پزشکی و دست اندرکاران ایجاد و به کارگیری پرونده الک ترونیک سلامت در وزارت بهداشت بود که به دلیل محدود بودن تعداد افراد نمونه گیری انجام نشد. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با استفاده از آمار توصیفی تحلیل گردیدند. روایی پرسشنامه از طریق سنجش اعتبار محتوا و روایی صوری و پایایی آن نیز از طریق محاسبه همبستگی درونی تعیین گردید .   یافته‌ها : از کل جامعه پژوهش، 32 نفر (51.6 درصد) اقدام به تکمیل پرسشنامه نمودند. از نظر پاسخ دهندگان درجه اهمیت موانع فنی در ایجاد و به کارگیری پرونده الکترونیک سلامت از همه موانع بیشتر بود (میانگین=71.00). موانع مالی و موانع اخلاقی – قانونی به ترتیب با میانگین (70.05) و (68.16) در درجه دوم و سوم اهمیت و موانع فردی و سازمانی به ترتیب با میانگین (64.84) و (62.67) در رتبه‌های چهارم و پنجم قرار گرفتند. نتیجه گیری: به نظر می‌رسد به کار گیری افراد باتجربه و متخصص در هر یک از زمینه‌های فوق الذکر، ارائه آموزش‌های لازم و بستر سازی فنی جهت پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت، همراه با اختصاص منابع مورد نیاز، راه را برای به کار گیری این سیستم هموار سازد.}, keywords_fa = {پرونده الکترونیک سلامت, فن آوری اطلاعات سلامت, موانع پیاده سازی }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1028-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1028-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2013} } @article{ author = {Hayavihaghighi, MH and Khorami, F and Alipour, J and Dehghani, M}, title = {The Impact of Errors in Completing Death Certificat e on Coding, Underlying the Cause of Death in Shahid Mohammadi Hospital of Bandarabbas}, abstract ={     Introduction: Death information plays a critical role in the adjustment of health plans, and the cause of death coding leads to organizing this information .The Purpose of this study was to review the impact of errors in the completion of death certificate on underlying the cause of death coding in Shahid Mohammadi hospital in Bandarabbas.   Methods : This descriptive-cross sectional study was performed in the second half of 201 1 by studying the death certificates of all extinct. First, certificates were written on aside forms and residents determined the sequences of death certificates. Next, researcher recoded certificates and compared his codes with original coders. At last, researcher referred to certificates themselves to extract information about documentation errors. Data were analyzed by SPSS using descriptive statistics , chi 2 test and 95percent confidence interval.   Results : The accuracy rate of underlying the cause of death coding was 51.7percent. There was a significance between coding accuracy and major errors (P=0.001) but there was no significance between coding accuracy and minors. There was a significance between language of death certificate and occurrence of both major and minor errors(0.227and 0.006). There was also significance (0.227and 0.006). between number of lines and occurrence of both kinds of errors (0.000).   Conclusion : the Impact of majors errors on accuracy of underlying cause of death coding has been proved. To solve this problem, physicians must be trained and the structure of death certificate must be edited.}, Keywords = {Documentation error , Death certificate, Underlying Cause of death, Coding}, volume = {15}, Number = {50}, pages = {76-84}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی تأثیر خطاهای تکمیل گواهی فوت بر کدگذاری علت زمینه ای مرگ در بیمارستان شهید محمدی بندرعباس}, abstract_fa ={    مقدمه: اطلاعات مرگ در تدوین برنامه‌های سلامت نقشی اساسی دارد و کدگذاری علل مرگ به سازماندهی این اطلاعات می‌انجامد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر خطاهای تکمیل گواهی فوت بر کدگذاری علت زمینه ای مرگ در بیمارستان شهید محمدی بندرعباس است.   روش کار: این پژوهش توصیفی مقطعی در شش ماهه دوم سال 1390 و با مطالعه گواهی فوت همه متوفیان انجام شد. ابتدا اطلاعات گواهی فوت بر روی فرم‌های جداگانه ای ثبت شد و رزیدنت‌های هر بخش نس ب ت به تعیین توالی‌های گواهی فوت اقدام نمودند. سپس پژوهشگر نسبت به کدگذاری مجدد گواهی‌ها و مقایسه آن‌ها با کدهای کدگذار ان اصلی اقدام نمود. نهایتاً برای استخراج اطلاعات مربوط به خطاهای مستندسازی، پژوهشگر به خود گواهی فوت مراجعه نمود. داده‌ها وارد نرم افزار SPSS شد و از طریق آمار توصیفی و آزمون کای دو و با محاسبه فاصله اطمینان 95 درصد تحل یل شد.   یافته‌ها: صحت کدگذاری علت زمینه ای مرگ برابر با 51.7 درصد بود. صحت کدگذاری رابطه معنی داری با خطاهای ماژورداشت ( 001. P= ) اما با خطاهای مینور رابطه معنی داری نداشت. از بین خطاهای ماژور «درج علل مرگ دارای با شدت یکسان» بیشترین تأثیر (82.1 درصد خطا در کدگذاری) را داشت. بین زبان تکمیل گواهی فوت و وقوع خطاهای ماژور و مینور رابطه معنی داری (به ترتیب 227. و 006. درصد) وجود داشت. بین تعداد خطوط و وقوع هر دوی این خطاها نیز رابطه معنی داری (000. درصد) دیده شد.   بحث: تأثیر خطاهای ماژور بر صحت کدگذاری علت زمینه ای مرگ ثابت شد ، که برای رفع آن باید پزشکان را درباره نحوه تکمیل گواهی آموزش داد و ساختار گواهی نیز نیاز مند اصلاح می‌باشد.  }, keywords_fa = {خطاهای مستند سازی، گواهی فوت، علت زمینه ای مرگ، کدگذاری بیماری‌ها }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1105-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1105-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2013} } @article{ author = {Sedghi, Sh and tafaroji, R and Roudbari, M}, title = {A Survey of the Websites of Medical Universities in Iran: A Webometrics Study}, abstract ={  Introduction: Webometrics ranking shows the amount of scientific and educational activities of universities and organizations annually. This study was an attempt to rank medical universities in Iran via three search engines.   Methods: This applied- descriptive study used webometric methods to survey 43 websites of medical universities in Iran. The three indexes of size, visibility and rich files were taken into consideration by three search engines. Data were analyzed with SPSS 16.   Results: The results showed that the indexed page size of Tehran University of Medical Sciences enjoyed the highest frequency in the three search engines. Moreover, the lowest ranks belonged to Dezfoul, Jiroft and Yasouj. Concerning foreign links, Tehran University of Medical Sciences gained the rank of 13 and Hormozgan with an average of 23.11 was in the upper ranks, but it was reported to have the rank of 26 regarding indexed page size.   Conclusion: The findings showed that even the eight high-ranked medical universities did not appear to receive favourable number of links and visitors from other websites. This suggests the low effect of medical universities on the Web in spite of their relatively high page size.}, Keywords = {Websites ranking, Webometric indexes, University of Medical Sciences }, volume = {15}, Number = {50}, pages = {85-95}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی وضعیت وب سایت‌های دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور بر اساس شاخص‌های وب سنجی}, abstract_fa ={  مقدمه: رتبه بندی وبومتریکس میزان فعالیت علمی و آموزشی وب سایت‌های دانشگاه‌ها و موسسات علمی و آموزشی را به صورت سالانه نشان می‌دهد. پژوهش حاضر ، با استفاده از سه موتور جستجو به رتبه بندی دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور پرداخته است.   روش کار: پژوهش حاضر پیمایشی – توصیفی و از نوع کاربردی است. و با استفاده از روش‌های وب سنجی، 43 وب سایت دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور مورد مطالعه قرار گرفت. در این پژوهش سه شاخص تعداد صفحه، قابلیت دید و فایل‌های پربار توسط سه موتور جستجو بررسی شد . داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.   یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد که تعداد صفحات نمایه شده دانشگاه علوم پزشکی تهران در هر سه موتور جستجو بالاترین میزان را به خود اختصاص داده است در حالی که دانشگاه‌های علوم پزشکی دزفول ، جیرفت و یاسوج رتبه‌های آخر را به خود اختصاص داده اند.و از نظر تعداد پیوندهای خارجی دانشگاه علوم پزشکی تهران دارای رتبه 13 می باشد و دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان با میانگین 23011 در صدر دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور قرار دارد و این در حالی است که رتبه دانشگاه مذکور از نظر شاخص تعداد صفحات وبی نمایه شده ، 26 گزارش شده است.   نتیجه گیری: یافته‌های پژوهش نشان داد که به طور کلی از میان دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور، حتی 8 دانشگاه علوم پزشکی برتر وتیپ یک، نیز پیوندها و مخاطبین زیادی را از خارج از وب سایت خود دریافت نکرده اند . این امر بیانگر تأثیرگذاری اندک دانشگاه‌های علوم پزشکی ایران در وب با وجود بالابودن نسبی تعداد صفحات وبی برخی از این دانشگاه‌ها می باشد .}, keywords_fa = {رتبه بندی وب سایت‌ها، دانشگاه‌های علوم پزشکی، شاخص‌های وب سنجی }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-958-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-958-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2013} }