@article{ author = {Abazari, Z and Babaei, K}, title = {Metadata Elements of Dublin Core and Those of Central Libraries Websites of Medical Universities in Iran: A Comparative Study}, abstract ={Introduction: Considering the importance of library websites in the establishment of communication and provision of services for their users, it is crucial to include those features in these websites which can lead to increased dynamism and optimal communication. The present study aimed at comparing Metadata elements of Dublin Core with those of the websites of Central Libraries of Medical Universities in Iran. Methods: In this descriptive Survey, 16 websites of the central libraries of medical universities in Iran were evaluated using Internet Explorer and Netscape browsers. The Metadata elements of the HTML pages of these websites were extracted from the Source tab of View menu and were inserted in a checklist. Results: All the websites under study were designed on the basis of the general Markup language rather than Dublin core Metadata elements. It was also found that web designers preferred to focus on the content of the source in the first place followed by its physical appearance and ownership of the ideas, consecutively. Discussion: Web designers of the central libraries of medical universities in Iran employ Meta tags more than specific Metadata such as those of Dublin Core. Lack of significant difference between ranking of web pages used by Meta tags and general Metadata, confirmed in some studies, could be due to web designers’ reluctance to employ the elements of specific Metadata the equivalents of which are found in Dublin Core.}, Keywords = { Metadata, Website, Dublin Core Metadata Initiative (DCMI), Hypertext Markup Language (HTML), Medical Libraries, University Libraries}, volume = {14}, Number = {43}, pages = {7-18}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {انطباق عناصر فرادادۀ وب‏سایت کتابخانه‏های مرکزی دانشگاه‏های علوم پزشکی با عناصر فرادادۀ هسته دوبلین}, abstract_fa ={    مقدمه : با توجه به رسالت آموزشی و پژوهشی کتابخانه‌های دانشگاهی، و نیز اهمیتی که امروزه وب‌سایت‌های این کتابخانه‌ها در برقراری ارتباط و ارائه خدمات به کاربران پیدا کرده‌اند، طراحی این‌گونه وب‌سایت‌ها و منظور کردن عناصر کارآمد و مفید در آن‌ها دارای اهمیت بسیاری است. اما آنچه که باید مورد توجه جدی قرار گیرد، لحاظ‌کردن نکات و ویژگی‌هایی است که وجود آن‌ها در وب‌سایت‌ها، بخصوص وب‌سایت‌ کتابخانه‏های دانشگاهی، موجب پویایی هرچه بیش‌تر سایت کتابخانه و ارتباط هرچه بیشتر و بهتر کاربران با وب‌سایت می‌شود.   روش کار : در این پژوهش که از نوع پیمایشی توصیفی است ، در مجموع 16 صفحۀ اصلی وب‏سایت کتابخانه‏های مرکزی دانشگاه‏های علوم پزشکی ایران با استفاده از دو مرورگر اینترنت اکسپلورر و نت اسکیپ مورد بررسی قرار گرفت و با مشاهدۀ Source از طریق منوی View عناصر فراداده‏ای موجود در صفحۀ اچ.تی.ام.ال هر یک از این وب سایت‌ها (روش مشاهده) استخراج شد و در چک لیست تهبه شده منظور گردید.   یافته‏ها : در وب‏سایت‏های مورد بررسی، هیچ‏یک از وب‏سایت‏ها از عناصر فراداده‏ای هستۀ دوبلین استفاده نکرده‏اند و در طراحی تمام این وب‏سایت‏ها از فراداده‏های عام زبان نشانه‏گذاری فرامتن استفاده شده است . به همین دلیل براساس نظر متخصصان و بررسی منابع موجود از یک جدول انطباقی میان ابربرچسب‏های اچ.تی.ام.ال و عناصر هستۀ دوبلین استفاده گردید. همچنین رویکرد طراحان صفحات وب نیز مشخص گردید که عبارتست از: توجه به محتوای منبع در رتبۀ اول و توجه به ظاهر فیزیکی منبع در رتبۀ دوم و مالکیت فکری منبع نیز در رتبۀ سوم قراردارد.   بحث : نتایج حاکی از آن است که طراحان صفحات وب به ابربرچسب‏ها بیشتر اهمیت می‏دهند تا طرح‏های فراداده‏ای خاصی همچون دوبلین. از سویی با توجه به قدمت بیشتر ابربرچسب‏ها و اینکه در میان فراداده‏های عام، عناصری متناظر با عناصر هستۀ دوبلین وجود دارد و از سوی دیگر عدم تفاوت معنی دار میان رتبه‏بندی صفحات وب توسط موتورهای کاوش با استفاده از طرح‌های فراداده‏ای خاص و ابربرچسب‏ها که در برخی پژوهش‏ها به اثبات رسیده است، نیز حاکی از آن است که طراحان خود را از به کارگیری این عناصر که معادل آن دقیقا در استاندارد هستۀ دوبلین موجود است بی‏نیاز می‏دانند.}, keywords_fa = {فراداده، وب‏سایت (تارنما)، طرح فراداده‏ای هستۀ دوبلین ، زبان نشانه‏گذاری فرامتن، کتابخانه‏های دانشگاهی، کتابخانه‏های پزشکی}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-798-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-798-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Khalesi, N and Gohari, MR and Vatankhah, S and Abbasimani, Z}, title = {The Effect of Employee Training on the Amount of Insurance Fractions at Firoozgar Teaching Hospital: 2008-2009}, abstract ={Introduction: Due to the low tariff of diagnostic and treatment services in hospitals as well as the high costs of delivering the health care services, the necessity of receiving all incomes from the insurance organizations can be justified. The purpose of this study was to investigate the effect of employee training on the amount of insurance fractions at Firoozgar Teaching Hospital. Methods: The present study was longitudinal, analytical, cross-sectional, and applied in nature. The population consisted of the insurance documents of all hospitalized patients insured by the two insurance organizations of ‘Social Security’ and ‘Treatment Services’ (1685 and 1330 files, respectively) in Firoozgar Teaching Hospital during spring 2007 and spring 2008. Data were processed by SPSS software and were analyzed using paired t-tests. Results: The average percentage of management errors in insurance documents was 1.38 and 3.25 before and after the training, respectively. Furthermore, the amount of fractions decreased from 9.13 to 9.6 before and after the training, respectively. The effect of training on errors was confirmed considering both insurance organization types (P ≤0.001). Discussion: Employee training significantly decreased the number of errors in insurance documents and the amount of insurance fractions at Firoozgar Teaching Hospital. Obviously, the administration of continuous and systematic educational programs can enhance the employees’ efficiency and partnership in decreasing the insurance fractions resulting in developing positive interactions with the representatives of the insurance organizations.}, Keywords = {Employee Training, Insurance Fractions, Social Security, Medical Services}, volume = {14}, Number = {43}, pages = {19-26}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {تأثیر برنامه آموزشی کارکنان بر میزان کسورات بیمه‌ای مرکز آموزشی درمانی فیروزگر 1387- 1386}, abstract_fa ={ مقدمه: با توجه به تعرفههای پایین خدمات تشخیصی و درمانی در بیمارستانها و با عنایت به هزینههای بالای ارائه خدمات بهداشتی درمانی، لزوم وصول کلیه‌ی درآمدها از سازمانهای بیمه گر بیش از پیش ضروری به نظر می‌رسد. هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر آموزش کارکنان بر میزان کسورات بیمه‌ای در مرکز آموزشی درمانی فیروزگر بوده‌است. روش کار: این پژوهش از نوع تحلیلی بود که از نظر زمان انجام آن طولی تلقی می‌شود. از نظر نتایج در ردیف پژوهشهای کاربردی قابل تقسیم بندی است. جامعه‌این پژوهش شامل اسناد بیمه‌ای تمامی بیماران بستری تأمین اجتماعی (1685پرونده) و خدمات درمانی(1330پرونده) مرکز آموزشی درمانی فیروزگر در بهار 1386و بهار 1387 بود. در این پژوهش از طریق مراجعه به مستندات اسناد پزشکی سازمانهای بیمه‌گر تأمین اجتماعی و خدمات درمانی شهر تهران و مرکز آموزشی درمانی فیروزگر دادههای مورد نیاز گردآوری شد. داده ها توسط نرم افزار spss و با استفاده از آزمون paired samples t-test مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین کل درصد خطای تنظیم اسناد بیمه‌ای قبل ازآموزش کارکنان برابر 1.38 و بعد ازآموزش 3.25 بود. همچنین میزان کسورات از 9.13 درصد قبل ازآموزش به 9.6درصد بعد ازآموزش رسید. با استفاده ازآزمون مقایسه میانگین در دو جامعه، تأثیر آموزش بر خطاهای تنظیم اسناد بیمه‌ای به تفکیک نوع بیمه(خدمات درمانی و تأمین اجتماعی)تأیید شد.(P-value≤0.001) بحث: به طور کلی پژوهش حاضر نشان داد آموزش کارکنان باعث کاهش خطاهای اسناد بیمه‌ای و در نهایت کاهش میزان کسورات بیمه‌ای در مرکز آموزشی درمانی فیروزگر گردید. بدیهی است اجرای برنامه های آموزشی مدون و مستمر به منظور توانمند سازی کارکنان، باعث افزایش نقش و مشارکت آنان در کاهش کسورات بیمه‌ای و تعامل مثبت و سازنده با نمایندگان سازمانهای بیمه‌گر می‌گردد، همچنین پویایی سازمان و کارکنان را به دنبال خواهد داشت. برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد}, keywords_fa = { آموزش، کسورات، تأمین اجتماعی، خدمات درمانی}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-799-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-799-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Raeissi, P and EbadiFardAzar, F and Roudbari, M and Shabanikia, HR}, title = {The Impact of Family Physician Program on Mother and Child Health Indices in Rural Population Auspices of Mashhad University of Medical Sciences and Health Care Services, Iran 2009}, abstract ={Introduction: The implementation of Rural Insurance and Family Physician Programs with the intention of reforming and improving the delivery of health care services nationwide started in 2005. However, the functionality of these programs has not been investigated yet. This study was done to determine the effect of Family Physician Program on mother and child health indices for rural population auspices of Mashhad University of Medical Sciences and Health Care Services (MUMS). Methods: The mean values of eight health indices of mothers and children living in 19 rural districts (Khorasan Razavi Province) of MUMS four years before and three years after the implementation of Family Physician Program (2001-2004 and 2005-2007, respectively) were compared using Analysis of Variance. The data were gathered by the employees of rural health houses (Behvarzes). As the program was being implemented in all rural areas simultaneously, there was no possibility to form any control group. Therefore, the mean values of indices for the experimental group before and after the program were compared. Results: Although the results did not show any significant difference between the mean values of indices before and after the implementation of the program, the trend of indices for the seven years of the study (2001-2007) confirmed the positive impact of the program. Discussion: The overall improvement observed in mother and child indices after the implementation of Family Physician program can be viewed as the promising future outlook of the program to bring about further health improvements for the rural population.}, Keywords = {Family Physician Program, Mother and Child Health Indices, Rural Population}, volume = {14}, Number = {43}, pages = {27-36}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {تأثیر طرح پزشک خانواده بر شاخص‌های بهداشتی مادر و کودک جمعیت روستایی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی مشهد}, abstract_fa ={مقدمه: طرح بیمه روستایی و پزشک خانواده از سال1384 به منظور اصلاح نظام سلامت و بهبود ارائه خدمات بهداشتی درمانی به طور همزمان در سراسر کشور به اجرا درآمد که عملکرد آن در هیچ یک از ابعاد مورد بررسی مدون قرار نگرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر پزشک خانواده بر بهداشت مادران و کودکان جمعیت روستایی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی مشهد بود. روش کار: به منظور انجام این مطالعه میانگین هشت شاخص مرتبط با بهداشت مادران و کودکان قبل و بعد از اجرای طرح پزشک خانواده با استفاده از آزمون آنالیز واریانس مورد مقایسه قرار گرفتند. شاخص‌ها مربوط به سال‌های 1380 لغایت 1386 بود که میانگین چهار سال قبل از اجرای طرح (80 الی 83) با میانگین سه سال بعد از اجرای طرح (84 الی 86) با هم مقایسه شدند. اطلاعات مربوط به شاخص‌های فوق الذکر مربوط به مناطق روستایی 19 شهرستان تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی مشهد (استان خراسان رضوی) بودند که از دفاتر مرکز بهداشت استان با مراجعه حضوری پژوهشگر استخراج گردید. اطلاعات مذکور توسط بهورزان مناطق روستایی جمع آوری و در زیج حیاتی خانه‌های بهداشت گزارش می‌گردد که در پایان سال به مرکز بهداشت استان ارسال می‌شود که محقق جهت جمع آوری اطلاعات به مرکز فوق الذکر مراجعه نموده و داده‌های مورد نظر را در پایان سال 1386 استخراج نموده است. در این مطالعه تنها یک گروه تجربی در نظر گرفته شد و به دلیل آنکه در زمان مطالعه، طرح در همه روستاها اجرا می‌گردید دستیابی به گروه کنترل امکان پذیر نبود و میانگین شاخص‌ها قبل و بعد از اجرای طرح برای گروه تجربی مقایسه گردیده است. یافته‌ها: یافته‌های این پژوهش نشان داد که اجرای طرح پزشک خانواده هیچگونه تأثیر معنی داری بر بهبود شاخص‌های بهداشت مادر و کودک نداشته است. بررسی روند این شاخص‌ها از سال 80 الی 86 نشان داد که اجرای برنامه پزشک خانواده تأثیر مثبتی بر تمامی شاخص‌های مورد مطالعه در این پژوهش بجز میزان مرگ و میر مادران داشته است. هر چند که در این پژوهش نتایج تحلیل واریانس میانگین‌های شاخص‌های سال‌های قبل و بعد از اجرای برنامه تفاوت معنی داری را نشان نداد، ولی بررسی روند تغییرات این شاخص‌ها در طی هفت سال مورد مطالعه تأثیر مثبت برنامه را بر آن‌ها را تأیید می‌کند. بحث: بعد از گذشت سه سال از اجرای برنامه پزشک خانواده بهبودی در شاخص‌های بهداشت مادر و کودک دیده می‌شود و همچنین نیروی بالقوه ای برای بهبودی بیشتر سلامت مادران و کودکان روستایی. بر گرفته از: پایان نامه دانشجویی مقطع کارشناسی ارشد}, keywords_fa = {طرح پزشک خانواده، بهداشت مادر و کودک، جمعیت روستایی}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-800-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-800-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Abdoli, Gh and Varharami, V}, title = {The Role of Asymmetric Information in Induced Demands: A Case Study of Medical Services}, abstract ={Introduction: According to physician-induced demand (PID) hypothesis, a physician can induce a patient to undergo more intensive medical treatment based on the fact that the physician has more medical information than the patient. Investigations demonstrated that non-salaried physicians have more incentives to motivate the patients to use unnecessary health care services. In this paper, PIDs of staff and non-staff physicians have been compared. Methods: 300 questionnaires were completed by physicians living in Tehran. 70 of these questionnaires were omitted from the study since the related respondents were staff and had private offices simultaneously. Visit length and the average number of tests for each patient were considered as the dependent variables while the patient’s gender and age as well as the physician’s degree, years of experience, preference for income to leisure, and performing special services were the explanatory variables. Logit model was used for data analysis. Results: In general, average number of tests and visit length depended significantly on patient’s age and gender. However, in the case of the non-staff physicians, preference for income to leisure, years of experience, and doing special services affected the number of the tests and visit length for the patients. It was also found that general physicians tend to induce more demands for using health and treatment services than non-staff physicians. Discussion: To lessen the unnecessary health care expenses induced by non-staff physicians, it is recommended to enact new laws to supervise the performance of these physicians.}, Keywords = {Induced Demand, Staff Physicians, Non-staff Physicians, Medical and Health Care Services}, volume = {14}, Number = {43}, pages = {37-42}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {نقش اطلاعات نامتقارن در القای تقاضا : مطالعه موردی خدمات پزشکی}, abstract_fa ={مقدمه : تئوری تقاضای القایی پزشک از مهم ترین مباحثی است که در اقتصاد سلامت و اطلاعات مطرح می‌شود. بررسی‌ها نشان می‌دهند که پزشکن غیر رسمی نسبت به پزشکان شاغل در بیمارستان‌ها و درمانگاه‌ها که از درآمد ثابتی برخوردارند، انگیزه بیشتری برای ترغیب بیماران خود به استفاده از مراقبت ‌های بهداشتی و دارویی غیر ضرور دارند. روش کار : برای مقایسه تقاضای القایی میان پزشکان رسمی و غیررسمی 300 پرسشنامه تهیه و توسط 300 پزشک ساکن در شهر تهران تکمیل گردید. از این تعداد 70 پزشک به علت اینکه هم در استخدام رسمی دولت بوده و هم مطب شخصی داشتند از مطالعه حذف شدند. متغیرهای زمان هر ملاقات با پزشک و متوسط تعداد آزمایش‌هایی که پزشک برای هر بیمار تجویز می‌کند را به عنوان متغیرهای وابسته و متغیرهای جنس ، سن بیمار، نوع مدرک، تجربه و ترجیح درآمد به فراغت پزشکان و ارائه خدمات خاص از جانب آن‌ها را به عنوان متغیرهای توضیحی در نظر گرفتیم. لذا برازش را یکبار برای پزشکان استخدام رسمی و یکبار برای پزشکان غیر رسمی و شاغل در مطب شخصی انجام داده و با استفاده از روش لاجیت به بررسی پرداختیم. یافته‌ها : هر چند که متوسط تعداد آزمایشات تجویز شده توسط پزشک و زمان هر ملاقات با وی متأثر از جنس و سن بیمار می‌باشد، اما به خصوص در مورد پزشکان استخدام غیر رسمی، متغیرهای ترجیح درآمد به فراغت ، تجربه و انجام خدمات خاص روی افزایش تعداد آزمایشات تجویز شده و زمان هر ملاقات با پزشک مؤثر بودند. همچنین یافته‌ های بررسی حاکی از این است که القاء تقاضا برای استفاده از خدمات دارویی و درمانی از جانب پزشکان عمومی بیشتر است. بحث : نتایج این مقاله حاکی از این است که ایجاد انگیزه در بیماران جهت استفاده از انواع خدمات بهداشتی و درمانی از جانب پزشکان عمومی غیر رسمی در مقایسه با پزشکان عمومی استخدام رسمی بیشتر می‌باشد. لذا تصویب استانداردها و قوانینی جهت نظارت بر عملکرد پزشکان دارای مطب خصوصی می‌تواند تا حدود زیادی از هزینه‌های درمانی غیر ضرور صرف شده توسط بیماران بکاهد.}, keywords_fa = {تقاضای القایی، پزشکان استخدام رسمی، پزشکان شاغل در مطب شخصی، خدمات بهداشتی و دارویی }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-801-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-801-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Faghihi, M and Memarzadeh-Tehran, Gh}, title = {Identifying Priorities of Policymaking for E-Health Development in Iran}, abstract ={Introduction: E-health planning in Iran suffers from some shortcomings which could be overcome by identifying the priorities of policymaking. The purpose of this study is to identify, categorize, and prioritize the indices of e-health policymaking in Iran. Methods: Through reviewing the related research, the indices were identified and categorized. The list of the indices was revised by 38 e-health experts. The data, collected by means of questionnaires, were analyzed through Freedman Test in SPSS. Results: Having reviewed the related studies, three categories of indices were identified: infrastructures, policies, and strategies. The survey of infrastructures of e-health development showed that the legal and legislative provision had the highest priority. In the area of policies, it was found that the highest priority was related to the integration of e-health activists and providers. Finally, in the area of strategies of e-health development, public and affordable access based on people’s needs showed the highest priorities. Discussion: Enactment of laws of privacy and laws facilitating private sector activities, coordination between e-health activists and provision of access to quality and public services should be among the priorities of policymakers.}, Keywords = {Health Planning, Policy Making}, volume = {14}, Number = {43}, pages = {43-50}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {شناسایی الویت‌های خط مشی‌گذاری توسعه سلامت الکترونیک در ایران}, abstract_fa ={مقدمه: برنامه ریزی سلامت الکترونیک در کشوربا محدودیت‌هایی همراه است که جهت غلبه بر این محدودیت‌ها، نیازبه شناسایی الویت‌های خط مشی‌گذاری است. هدف از این مطالعه شناسایی، دسته‌بندی و الویت‌بندی شاخص‌های خط مشی‌گذاری سلامت الکترونیک در ایران است. روش کار: با بررسی پیشینه تحقیق، شاخص‌ها شناسایی و دسته‌بندی شد، فهرست شاخص‌ها براساس نظر اعضاء جامعه تحقیق شامل 38 نفر ازصاحب‌نظران حوزه سلامت الکترونیک، اصلاح شد. داده‌ها با ابزار پرسش نامه جمع آوری و به وسیله نرم افزار آماری spss و آزمون فریدمن تحلیل شد. یافته‌ها: با بررسی پیشینه، شاخص‌ها شناسایی ودر سه محور زیرساخت‌ها، سیاست‌ها و راهبردها دسته‌بندی شد. براساس پیمایش انجام شده، در محور زیرساخت‌های توسعه سلامت الکترونیک، تأمین زیرساخت حقوقی و قانونی دارای بیشترین الویت، در محور سیاست‌های توسعه سلامت الکترونیک ایجاد یکپارچگی میان فعالان حوزه و ارائه دهندگان خدمات سلامت الکترونیک کشور دارای بیشترین الویت و در محور راهبردهای توسعه سلامت الکترونیک، دسترسی همگانی و ارزان به خدمات کیفی مبتنی بر نیازهای مردم دارای بیشترین الویت هستند. بحث: خط مشی‌گذاری در حوزه سلامت الکترونیک در ایران با محدودیت‌هایی روبروست، جهت مقابله با این محدودیت‌ها باید تصویب قانون حریم خصوصی و قوانین تسهیل کننده فعالیت بخش خصوصی، ایجادهماهنگی بین فعالین حوزه سلامت الکترونیک و فراهم نمودن دسترسی به خدمات کیفی و همگانی در اولویت خط مشی‌گذاری سیاستگذاران قرار گیرد.}, keywords_fa = {برنامه ریزی سلامت، خط مشی‌گذاری}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-802-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-802-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Mirfakhraddiny, H and Farid, D and TahariMehrjardi, MH and ZareeiMahmodAbadi, M}, title = {Identification and Ranking of Factors Affecting Quality Improvement of Health & Treatment Services Using Multiple Attribute Decision Making (MADM): A Case Study}, abstract ={Introduction: The sector of health services has a special status compared to other sectors in which even minor mistakes can be irreparable. Therefore, offering services with optimum quality and professional standards is of great importance. The purpose of this study was to identify and prioritize the factors affecting the quality improvement of services in health and treatment centers of Yazd using multiple attribute decision making. Methods: The study was descriptive and cross-sectional in nature. 55 health care receivers, who were referred to health care centers of Yazd at least once, were selected. A questionnaire, with alpha Cronbach coefficient slope of 78%-86%, including all aspects of the service quality was used. Results: The factors affecting quality improvement were identified and subsequently ranked using the techniques of TOPSIS, SAW, and ELECTERE. Considering the fact that the results of the implementation of the above-mentioned methods did not reach a general consensus, Copeland merging technique was applied. The results of the ranking showed that the staff’s knowledge and capability enjoyed more priority than the other factors. Discussion: The managers of health and treatment centers will be able to prioritize the factors affecting quality improvement of health and treatment services using multiple attribute decision making. This can lead to the quality improvement of health care services.}, Keywords = {Quality of Services, Multi-Attribute Decision-making, Copland}, volume = {14}, Number = {43}, pages = {51-62}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی با استفاده از تکنیکهای تصمیم‌گیری چندشاخصه (MADM)(مطالعه موردی: مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان یزد)}, abstract_fa ={مقدمه: در میان بخشهای خدمات؛ بخش بهداشت، دارای جایگاه ویژه‌ای است، در این بخش حتی اشتباهات کوچک نیز می‌تواند جبران ناپذیر باشد؛ بنابراین ارائه خدمات، با کیفیت مطلوب و مطابق استانداردهای حرفه‌ای در این بخش حائز اهمیت است. این مطالعه با هدف شناخت، و در نهایت اولویت بندی عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی انجام شده است. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی و مقطعی می باشد. تعداد 55 نفر از دریافت کنندگان خدمت به عنوان خبره، که حداقل یکبار از مراکز بهداشتی و درمانی شهرستان یزد بهره‌مند ‌شده‌اند مورد بررسی قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه‌ای بود که همه ابعاد کیفیت خدمات مطرح شده در پرسشنامه دارای ضریب آلفای کرونباخ در دامنه 78 درصد تا 86 درصد بودند. یافته‌ها: در این مطالعه، عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات شناسایی؛ و سپس با استفاده از تکنیکهای TOPSIS، SAW و ELECTERE رتبه‌بندی شدند. با توجه به اینکه نتایج حاصل از اجرای روشهای فوق در مواردی با هم همخوانی نداشت، برای رسیدن به یک اجماع کلی، از یک تکنیک ادغامی تحت عنوان روش کپ‌لند، استفاده نمودیم. نتایج رتبه بندی حاصل از تکنیک کپ لند، نشان داد که عامل دارا بودن کارکنان از دانش و مهارت کافی برای پاسخگویی نسبت به سایر عوامل از اولویت بیشتری برخوردار است. بحث: مدیران مراکز بهداشتی و درمانی، با استفاده از تکنیک‌های تصمیم گیری چند شاخصه قادر خواهند بود تا به اولویت‌بندی عوامل مؤثر بر بهبود کیفیت خدمات بهداشتی و درمانی بپردازند و با توجه به اولویت‌ها، به برنامه ریزی جهت تقویت و اصلاح نابسامانی‌ها بپردازند.}, keywords_fa = {کیفیت خدمات، تکنیک‌های تصمیم گیری چند شاخصه، کپ لند}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-803-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-803-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Alibeyk, MR and JamshidiOrak, R and HajiZeinolabedini, M and Pashazadeh, F}, title = {Qualitative Evaluation of Central Library\'s Web Sites of Medical Universities in Iran with WEBQEM}, abstract ={Introduction: The homepage is the initial place at which the users are directed towards having access to the available resources. This makes web designing of high importance to university administrators and authorities. The purpose of this study was to conduct a qualitative evaluation of websites with WEBQEM in libraries of Medical Universities in the Islamic Republic of Iran. Methods: This study was a descriptive survey which was conducted on 24 websites. Data were gathered on the basis of WEBQEM checklists. Data analysis was performed by using SPSS software version 13. The evaluation was carried out by applying four criteria of WEBQEM. Results: The websites' reliability was evaluated as "Very Good", with the average score of 0.82, and its efficiency as "Good" with the average score of 0.64. Usability and functionality scored an average of 0.5 and 0.52, respectively. Finally, half of the websites, on which this study was conducted, were evaluated as "Good "while the other half were as "Average". Discussion: Considering the average scores obtained by using the four main criteria of the study, it was conceived that the in terms of functionality and usability of these web sites had some shortcomings. Although reliability and efficiency scored average, some of the websites were not of the expected quality by the main criteria.}, Keywords = {WEBQEM, Qualitative Evaluation, Library Websites, Iranian Medical Universities}, volume = {14}, Number = {43}, pages = {63-76}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {ارزیابی کیفی وب‌سایت‌های کتابخانه‌های مرکزی دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور ایران با استفاده از روش}, abstract_fa ={مقدمه: در حال حاضر، وب‌سایت‌ها یکی از اساسی‌‌ترین ابزارهای کتابخانه‌های دانشگاهی جهت ارتباط با کاربران شده‌اند و صفحات خانگی نقطه شروعی برای هدایت پژوه ‌های کتابخانه‌ای کاربران به منظور دستیابی به منابع قابل دسترس شده است. به همین دلیل، طراحی آن‌ها می‌تواند برای مدیران و مسئولین وب‌سایت دانشگاه دارای اهمیت باشد. هدف از این مطالعه، ارزیابی کیفی وب‌سایت‌های کتابخانه‌های مرکزی دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور ایران با استفاده از روش وب‌‌کیو‌ای‌ام است. روش کار: مطالعه بر روی 24 وب‌سایت انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایش توصیفی است. داده‌های مورد لزوم برای انجام پژوهش با استفاده از یک سیاهه وارسی گردآوری شده که مبنای آن ارزیابی به روش وب کیو ای ام است. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 13 صورت گرفته است. یافته ها: ارزیابی وب‌سایت‌های مورد مطالعه با استفاده از معیارهای های چهارگانه روش وب‌کیو‌ای‌ام نشان داد که وب‌سایت‌های مورد بررسی در کل از لحاظ معیار" قابلیت اطمینان" در حد بسیارمطلوب (با میانگین 0.82)، از لحاظ شاخص "کارائی" در حد مطلوب (با میانگین0.64) و از لحاظ شاخص "قابلیت استفاده" و شاخص "قابلیت عملکرد (اجرائی)" در حد متوسط (به ترتیب با میانگین 0.52 و.0.50) هستند. جمع بندی نهائی یافته‌ها بر حسب چهار معیار اصلی مورد بررسی در این پژوهش، نیمی از وب سایت های مورد بررسی را در وضعیت مطلوب و نیم دیگر را در وضعیت متوسط ارزیابی نمود. بحث: پس از ارزیابی یکایک معیارهای شاخص های اصلی، با توجه به میانگین امتیازات بدست آمده برای چهار شاخص، چنین استنباط می شود که وب سایت های مورد پژوهش از نظر شاخص "قابلیت عملکرد" و "قابلیت استفاده" دچار نقاط ضعف بیشتری هستند. در مورد دو شاخص "قابلیت اطمینان" و "کارائی" هر چند میانگین امتیازات وضعیت بهتری دارد٬ اما در هر حال برخی از وب‌سایت‌های جامعه مورد پژوهش از نظر این دو شاخص در وضعیت بسیار مطلوب قرار ندارند.}, keywords_fa = {روش ارزیابی کیفیت وب، ارزیابی کیفی، وب سایت های کتابخانه های مرکزی، دانشگاه های علوم پزشکی کشور ایران}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-804-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-804-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Mohammadi, A and Ahmadi, M and Gohari, MR}, title = {Application of Quality Management System Criteria for Assessing Medical Records Departments in Teaching Hospitals of Iran University of Medical Sciences 2008}, abstract ={Introduction: Quality management is an intelligent, steady and continuous procedure with a synergic effect on organization goals resulting in customer satisfaction, increased efficiency and enhanced ability to compete in the market. The procedure is considered as an improvement in traditional methods of business and an established technique which ensures organization survival in today’s competitive world. The current study aimed at examining medical records departments in Teaching Hospitals of Iran University of Medical Sciences (IUMS) applying Quality Management System Criteria. Methods: It was a descriptive, cross-sectional study. The statistical population included medical records departments of ten IUMS Teaching Hospitals. Data collection was done through interview, observation and five checklists which were in accordance with major criteria of Quality Management System mentioned in ISO 9001- 2000 standard. Descriptive statistics was used for data analysis. Results: The findings showed that resources management with 77% and the measurement of criteria, analysis and process improvement with 47% gained the highest and the lowest scores, respectively. The rates of quality management system, management accountability, and service production were 57%, 56%, and 61%, respectively. The overall average of all criteria applied at Iran University teaching hospitals was 60%. Discussion: The unacceptable 60% rate of conformity of medical records departments system with the expectations of quality management system can be promoted by adjusting the quality of the functions of these departments with the defined requirements of Quality Management System.}, Keywords = {Standard, Quality Management System, Medical Records Department. ISO 9001:2000 Standard }, volume = {14}, Number = {43}, pages = {77-86}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی بخش مدارک پزشکی بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران با معیارهای سیستم مدیریت کیفیت، سال1387}, abstract_fa ={مقدمه: مدیریت کیفیت اقدامی است هوشمندانه، آرام و مستمرکه تأثیری هم نیروزا در تأمین اهداف سازمان دارد و در نهایت به رضایت مشتری، افزایش کارایی و بالابردن توانایی رقابت در بازار ختم می‌شود. مدیریت کیفیت، بهبودی در روش‌های سنتی انجام کار و تجارت و فنی اثبات شده برای تضمین بقا در جهان رقابتی کنونی به شمار می‌رود. تمام استانداردها در جهت رفاه بشر تدوین یافته اند. از این رو، هرچه استاندارد سازی توسعه یابد و تعهد به رعایت آن بیشتر شود، از پیشرفت و تعالی جامعه خبر می‌دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی بخش مدارک پزشکی بیمارستان‌های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران با معیارهای سیستم مدیریت کیفیت، انجام گرفت. روش کار: پژوهش از نوع توصیفی بود که به صورت مقطعی انجام شد. جامعه آماری پژوهش بخش مدارک پزشکی ده بیمارستان آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران بود. ابزار گرد آوری داده‌ها پنج چک لیست بود که بر اساس معیارهای اصلی سیستم مدیریت کیفیت، استاندارد ایزو :20009001 تنظیم گردید. داده‌ها با استفاده از مصاحبه و مشاهده عینی گردآوری شدند و با استفاده از شاخص‌های آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها: در بخش مدارک پزشکی بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی ایران، مدیریت منابع با 77درصد بیشترین امتیاز و اندازه گیری، تحلیل و بهبود با 47درصد کمترین امتیاز را داشت. امتیاز سیستم مدیریت کیفیت 57 درصد، مسئولیت مدیریت 56 درصد و پدیدآوری محصول/خدمت 61 درصد و میانگین کل معیارها در بیمارستان‌های دانشگاه ایران 60درصد بود. بحث: میزان تطابق نهایی سیستم مدارک پزشکی با معیارهای سیستم مدیریت کیفیت در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی ایران با 60 درصد در سطح قابل قبولی نمی باشد. بنابراین هماهنگ کردن بخش مدارک پزشکی با الزامات تعیین شده توسط سیستم مدیریت کیفیت می‌تواند به ارتقای آن کمک کند.}, keywords_fa = { استاندارد ـ سیستم مدیریت کیفیت ـ بخش مدارک پزشکی - استاندارد ایزو9001:2000}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-805-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-805-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Amanollahi, A and AbolghasemGorji, H and Sarikhani, L and Aligol, M}, title = {A Quantitative Review of Published Articles in Journal of Health Administration 2005-2010}, abstract ={}, Keywords = {}, volume = {14}, Number = {44}, pages = {7-10}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {گزارش کوتاه: نگاهی کمّی به مقالات علمی- پژوهشی منتشر شده فصلنامۀ مدیریت سلامت؛ سالهای 89-84}, abstract_fa ={  مقدمه مجلات به عنوان مجرای اصلی، ارتباط و تبادل افکار بین نویسندگان و متخصصان موضوعی هستند. یافته‌های جدید علمی از این طریق در دسترس متخصصان و سایر افراد جامعه قرار می‌گیرد. با ظهور فناوری‌های جدید ارتباطی انتقال یافته‌ها و تبادل افکار به سهولت انجام می‌گیرد از این‌رو مجلات به عنوان یکی از محورهای اساسی نهاد اجتماعی دو نقش اجتماعی تولید علمی و ارتباط علمی را فراهم می‌کند.[1] با افزایش تولیدات علمی و تنوع محمل های ارتباطی، کیفیت و محتوای این محمل ها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.[2] در انجام پژوهش بر روی یک مجله علمی به طور معمول می‌توان آن را از جنبه‌های کمی و کیفی مورد ارزیابی و بررسی قرار داد که در اینجا جنبه‌های کمی مد نظر قرار گرفته است. به طور کلی جنبه‌های کیفی بررسی مقالات آن‌ها را از نظر تطابق با معیارهای کیفی مثل ذکر صحیح عنوان، رعایت اصول صحیح مقاله‌نویسی و غیره ارزیابی می‌کنند، در حالی که جنبه‌های کمی، مقالات را از نظر معیارهای کمی همچون تعداد مقالات در هر موضوع، نوع مطالعات، توزیع منابع و سایر موارد مورد بررسی قرار می‌دهند.[3] روش بررسی نوع پژوهش در این مطالعه از نوع توصیفی و به روش مقطعی انجام گرفته است جامعه مورد بررسی شامل کلیه مقالات (192n=) منتشر شده با امتیاز علمی پژوهشی می‌باشد که از اولین شماره سال 1384 تا پایان سال 1389 می‌باشد. نمونه‌گیری در این پژوهش به صورت سرشماری می‌باشد. ابزار گردآوری داده‌ها چک لیستی طراحی شده می‌باشد که روایی و پایایی آن توسط اساتید مربوطه مورد تأیید قرار گرفته است. در این پژوهش به منظور بررسی کمّی مقالات به شیوه‌ای نظام‌مند به بررسی شاخص‌های مختلفی پرداخته شد. گردآوری اطلاعات از طریق مراجعه به اصل مدرک مقالات صورت گرفت و برای سهولت در انجام کار، جدول مذکور در نرم افزار آماری مایکروسافت اکسل 2010 طراحی شده است. تحلیل نتایج شامل آمار توصیفی می‌باشد هر چند که بررسی‌های مقایسه‌ای هم برای به دست آوردن برخی از یافته‌ها انجام گرفت بحث از نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل متغیرهای مورد بررسی در پژوهش حاضر نسبت به سایر پژوهش های انجام گرفته شده در این زمینه نتایج بسیار مشابه و در برخی از جمله مشارکت گروهی نویسندگان و متعادل بودن درصد انتشار مقالات در حوزه‌های موضوعی ذکر شده با سیاست های مجله نتایج بهتری بدست آمده است. در این مجله همکاری گروهی میان پژوهشگران نسبت به انجام کار انفرادی از میزان بسیار خوبی برخوردار است ضریب مشارکت گروهی نویسندگان در این مجله 0.67 است که نسبت به مطالعه افشار و زارع از امتیاز بهتری برخوردار است که این ضریب به ترتیب در مطالعه افشار 0.45 و در مطالعه زارع 0.4 بوده است. [5،4] هر چه این ضریب از 0.5 به طرف یک میل کند نشان از مشارکت بالای نویسندگان دارد که براساس مقالات منتشر شده تا کنون ضریب همکاری نویسندگان در هیچ مقاله ای بالاتر یا نزدیک به 0.67 گزارش نشده است که این امتیازی برای این مجله محسوب می شود که توانسته در سال‌های اخیر همکاری و مشارکت گروهی نویسندگان را افزایش دهد. علاوه بر این، این ضریب نشان از آگاهی نویسندگان نسبت به مزایای همکاری گروهی و ارتباطات علمی قوی بین نویسندگان این مجله می باشد. روند این مشارکت نسبتاً ثابت بوده و نوسانات زیادی ندارد ولی در شماره های آخر مقداری قابل توجهی افزایش یافته است. مشارکت بین دانشگاهی نسبتاً ضعیف بوده است که نسبت به مطالعاتی که روی همکاری بین دانشگاهی انجام داده اند از امتیاز کمتری برخوردار است. بررسی موضوعات مندرج در مجله مذکور نشان از تعادل موضوعی نسبتاً مناسب آن دارد. طبق سیاست مجله بایستی موضوعات مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی، کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی، مدیریت اطلاعات بهداشتی، مدارک پزشکی و اقتصاد بهداشت به چاپ برسند و همان طور که از نتایج بر می‌آید از تمام حوزه ها در این مجله مقاله چاپ شده است. از آنجائیکه هدف اصلی این مجله با موضوعات حوزه مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی مرتبط است در این حوزه بیشترین تعداد مقالات را منتشر کرده است. سایر حوزه‌ها هم با توجه به اهمیت معادلشان به طور نسبتاً یکسان مقاله داشته‌اند. از نظر مشارکت گروهی مقالات این مجله در وضعیت بسیار مطلوبی برخوردار است هرچند که ارتباط بین دانشگاهی در آن‌ها ضعیف می باشد. تعداد و تنوع نمودارهای مورد استفاده و همچنین جداول بسیار اندک است و بایستی بر درج آن ها تأکید گردد. از آنجا که زنان نسبت به مردان به مراتب مشارکت کمتری در مقالات داشته‌اند باید شرایط را برای انجام پژوهش از طریق آنان نیز مساعد کرد. از نظر توزیع مقالات مطالعات تجربی با توجه به اهمیتی که در علوم مدیریتی دارند متاسفأنه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. همچنین در بخش منابع نیز بیشترین ارجاعات به منابع لاتین بوده است تا به منابع فارسی که از دلایل اصلی آن نبود پایگاه های الکترونیکی یکپارچه فارسی برای جستجوی منابع اطلاعاتی مورد نیاز پژوهشگران می باشد؛ علاوه بر این، آشنا نبودن محققان با این منابع و روش های جستجو در این پایگاه ها نیز می تواند از دیگر دلائل این امر می باشد.   جدول 1- توزیع مشارکت گروهی نویسندگان در شماره­های مختلف   تعداد نویسنده   شماره مجله   یک   دو   سه   چهار   پنج   شش و بیشتر   جمع   درصد   ضریب همکاری   19   1   2   2   2   1   0   8   4.2   0.58   20   0   2   4   1   1   0   8   4.2   0.65   21   0   1   4   1   1   1   8   4.2   0.69   22   0   0   4   3   0   1   8   4.2   0.71   23   0   1   5   0   1   1   8   4.2   0.68   24   0   1   4   3   0   0   8   4.2   0.68   25   0   0   4   2   2   0   8   4.2   0.72   26   0   0   2   4   1   1   8   4.2   0.74   27   0   2   3   1   2   0   8   4.2   0.68   28   1   1   6   0   0   0   8   4.2   0.56   29   0   1   5   2   0   0   8   4.2   0.67   30   1   2   3   2   0   0   8   4.2   0.56   31   0   2   5   0   0   1   8   4.2   0.64   32   0   1   5   1   0   1   8   4.2   0.67   33   0   0   3   4   1   0   8   4.2   0.73   34   0   1   3   4   0   0   8   4.2   0.69   35   0   5   1   1   1   0   8   4.2   0.59   36   0   2   3   2   1   0   8   4.2   0.66   37   0   1   2   3   1   1   8   4.2   0.71   38   0   5   1   2   0   0   8   4.2   0.58   39   0   1   5   1   0   1   8   4.2   0.67   40   0   3   2   3   0   0   8   4.2   0.64   41   0   0   5   2   0   1   8   4.2   0.70   42   0   0   2   1   3   2   8   4.2   0.76   جمع   3   34   83   45   16   11   192   AVG = 0.67   درصد   1.6   17.7   43.2   23.4   8.3   5.7   100   جدول 2: شاخص مورد بررسی در هر یک از مقالات   شاخص مورد بررسی   فراوانی   درصد   توزیع منابع مورد استفاده   مقاله انگلیسی   کتاب انگلیسی   کتاب فارسی   مقاله فارسی   اینترنت انگلیسی   پایان نامه فارسی   اینترنت فارسی   پایان نامه انگلیسی   سایر   خود استنادی   987   781   718   427   387   359   30   16   15   12   26.4   20.9   19.2   11.4   10.4   9.6   0.8   0.4   0.4   0.3   رتبه علمی نویسندگان   دانشجوی کارشناسی ارشد   استادیار   مربی   دانشجوی دکتری   دانشیار   67   47   32   26   20   34.9   24.9   16.7   13.5   10.4   جنس نویسندگان   مرد   زن   430   215   66.7   33.3   طبقه بندی موضوعی   مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی   کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی   مدارک پزشکی   مدیریت اطلاعات بهداشتی و درمانی   اقتصاد پزشکی   سایر   81   31   29   26   17   8   42.2   16.1   15.1   13.5   8.9   4.2   حوزه موضوعی نویسنده مسئول   مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی   سایر موارد   مدارک پزشکی   کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی   مدیریت اطلاعات بهداشتی   اقتصاد بهداشت   اقتصاد   منابع انسانی   مدیریت صنعتی   69   36   30   25   10   9   7   3   3   35.9   18.8   15.6   13.0   5.2   4.7   3.6   1.6   1.6   نوع نمودار   بدون نمودار   نمودار ستونی   هیستوگرام   ترکیبی   خطی   174   13   3   1   1   90.6   6.8   1.6   0.5   0.5   کلید واژه ها   تعداد متوسط   حداکثر   حداقل   انحراف معیار   3.8   8   2   0.95   -   -   -   -   نوع مقالات   مقالات اصیل   مقالات مروری   گزارش موردی   180   11   1   93.8   5.7   0.5   شاخص مورد بررسی   فراوانی   درصد   بر حسب روش گردآوری اطلاعات   مطالعات توصیفی پیمایشی   مطالعات توصیفی ارزشیابی   مطالعات توصیفی همبستگی   مطالعات توصیفی برآوردی   مطالعات توصیفی موردی   مطالعه مورد کاوی   مطالعات تجربی   مطالعات توصیفی توسعه ای   سایر مطالعات( کیفی، تحلیلی، بنیادی)   64   44   30   17   13   10   7   4   3   33.3   22.9   15.6   8.9   6.8   5.2   3.6   2.1   1.6   محیط پژوهش   بیمارستان   دانشگاه   موسسات   مطالعه مروری در کتابخانه   مراکز بهداشتی   شهر   مراکز آموزشی   84   56   24   11   10   4   3   43.8   29.2   12.5   5.7   5.2   2.1   1.6   روش جمع آوری داده   پرسشنامه   داده های موجود   سایر   داده های موجود برای مطالعات مروری   مشاهده و پرسشنامه   مشاهده   مصاحبه و پرسنامه   داده های موجود و مصاحبه   مشاهده و مصاحبه   مصاحبه   91   56   11   11   7   6   5   2   2   1   47.4   29.2   5.7   5.7   3.6   3.1   2.6   1.0   1.0   0.5   وابستگی سازمانی نویسنده مسئول   علوم پزشکی ایران   سایر   دانشگاه آزاد، واحد علوم و تحقیقات   علوم پزشکی تهران   علوم پزشکی آذربایجان شرقی   علوم پزشکی اصفهان   علوم پزشکی کرمان   علوم پزشکی شهید بهشتی   دانشگاه تهران   تربیت مدرس   علوم پزشکی مشهد   علوم پزشکی سبزوار   علوم پزشکی قزوین   علوم پزشکی شیراز   84   39   13   12   9   9   5   4   4   4   3   2   2   2   43.8   20.3   6.8   6.3   4.7   4.7   2.6   2.1   2.1   2.1   1.6   1.0   1.0   1.0   روش نمونه گیری   سرشماری   بدون نیاز به نمونه گیری   اتفاقی یا ساده   تصادفی ساده   طبقه ای   هدفدار   چند مرحله ای   خوشه ای   تصادفی منظم   69   41   33   22   14   5   4   3   1   35.9   21.4   17.2   11.5   7.3   2.6   2.1   1.6   0.5   A Quantitative Review of Published Articles in Journal of Health Administration 2005-2010   Amanollahi A, Abolghasem Gorji H, Sarikhani L, Aligol M.   Reference   1. Zaki MA. Survey of content analysis in specific management journals. Faslname danesh modiriat 2005: 19(75) 43-74. [Persian]   2. Mohseni H. Collection development. Nashre ketabdar Tehran: 2004. [Persian]   3.Velai N, Kowsarian M, Nasiri E, Musavi F. Quality and quantity of articles Journal of Mazandaran University of Medical Sciences 1385: 16(52) p 131-139. [Persian]   4. Afshar M, Abdulmajid AH, Danesh F. Survey of Citations and Authors Collaboration Rate of Journal of Research in Medical Sciences. Modiriate etelaate salamat 2008: 6(2)123-133. [Persian]   5. Zare F, Karbalaei M, Baji F, Zahedian M, Safadrani V. Participation Group and the Main Issue in Sciences and Research article in Jondishapour Ahvaz 2005: 3(2) 11-25. [Persian]}, keywords_fa = {}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-874-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-874-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Ahmadi, M and Shahmoradi, L and Barabadi, M and Hoseini, F}, title = {A Survey of Usability of Hospital Information Systems from the perspective of Nurses, Department Secretaries, and paraclinic Users in Selected hospitals: 2009}, abstract ={Introduction: User satisfaction is a key factor for the success of any information system. Evaluation of hospital information systems HIS is valueless without analyzing users' satisfaction. The purpose of this study was to survey the viewpoints of nurses, secretaries and paraclinic users about the usability of HIS in selected hospitals. Method: This cross-sectional study was conducted in 2009. A questionnaire, based on the international standard ISO 9241/10, was used to evaluate the usability of HIS. Initially, all hospitals in Tehran with HIS and companies providing the systems were identified. Then, a hospital from among the hospitals, supported by each company, was randomly selected. Finally, the usability of HIS was assessed from the perspective of nurses, department secretaries and paraclinic users through the standard questionnaire of IsoMetric. The collected data were analyzed by SPSS using descriptive statistics and one sample t-test. Results: The findings show that HIS usability was favorable from the perspective of nurses. However, it was perceived less desirable by paraclinic users. Conclusion: The difference in viewpoints suggests that users' job affect the rate of their satisfaction. It is recommended that system providers pay special attention to the needs of paraclinic users, when designing HIS.}, Keywords = {evaluation, hospital information system, usability, usability evaluation}, volume = {14}, Number = {44}, pages = {11-20}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی میزان قابلیت استفاده سیستم‌های اطلاعات بیمارستانی از نظر پرستاران، کاربران واحدهای پاراکلینیک و منشی بخش‌ها: تهران1388}, abstract_fa ={مقدمه: رضایت کاربر به عنوان ضمانت اجرای موفق یک سیستم اطلاعات محسوب می‌شود. ارزیابی سیستم‌های اطلاعات بیمارستانی (HIS) بدون در نظر گرفتن نوع کاربر و تجربه کامپیوتری آن‌ها ارزشی ندارد. نظر مثبت کاربران نسبت به سیستم اطلاعات بیمارستانی ضامن موفقیت این سیستم‌هاست. به همین منظور در این پژوهش میزان قابلیت استفاده سیستم‌های اطلاعات بیمارستانی از نظر پرستاران، کاربران واحدهای پاراکلینیک و منشی بخش‌ها بررسی شده است. روش کار: مطالعه توصیفی-مقطعی بوده و در سال 1388 انجام شده است. به منظور ارزیابی از پرسشنامه استاندارد بین المللی ایزومتریک9241.10 استفاده شد. در این پژوهش نمونه گیری انجام نشد. به منظور انجام این پژوهش ابتدا همه بیمارستان‌های دارای HIS در شهر تهران مشخص شدند. سپس همه شرکت‌های ارائه دهنده این سیستم‌ها مشخص شدند. در مرحله بعد با توجه به اینکه پژوهشگران می‌خواستند حتماً از هر شرکت ارائه دهنده HIS، یک بیمارستان را مطالعه کنند، از بین هر چند بیمارستانی که توسط یک شرکت پشتیبانی می‌شد، یک بیمارستان به صورت تصادفی انتخاب شد. در نهایت میزان قابلیت استفاده سیستم‌های اطلاعات بیمارستانی از نظر منشی بخش‌ها، پرستاران و کاربران واحدهای پاراکلینیک بررسی شد. پس از جمع آوری پرسشنامه، داده‌ها با استفاده از SPSS و آمارهای توصیفی و آزمون یک نمونه ای تحلیل شدند. یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد نرم افزار HIS بررسی شده در ایران از دید پرستاران نسبت به کاربران واحدهای پاراکلینیک و منشی بخش‌ها دارای قابلیت استفاده بیشتری بوده است. در این پژوهش کاربران واحدهای پاراکلینیک نسبت به سایر کاربران، سیستم اطلاعات بیمارستانی را کمتر مفید و قابل استفاده دانسته اند. بحث: با توجه به متفاوت بودن نظر پرستاران، منشی بخش‌ها و کاربران واحدهای پاراکلینیک به نظر می‌رسد وظیفه کاربران بر میزان رضایت آن‌ها از سیستم و مفید دانستن سیستم تأثیر گذار بوده است. پیشنهاد می‌شود هنگام طراحی و توسعه سیستم‌های اطلاعاتی به نیاز کاربران واحدهای پاراکلینیک توجه بیشتری شود.}, keywords_fa = {ارزیابی، سیستم اطلاعات بیمارستان، قابلیت استفاده، ارزیابی قابلیت استفاده}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-830-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-830-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Nasiripour, AA and keikavoosiArani, L and Raeissi, P and Tabibi, SJ}, title = {Development and Compilation of Strategies and Preventive Measures for Medical Errors in Public Hospitals in Tehran}, abstract ={    Introduction: Patient safety is one of the most important issues in health care systems of developed countries. This study attempted to develop strategies and preventive measures for medical errors in public hospitals in Tehran.    Methods: This is a descriptive survey in which the population included all process owners (12 person teams) of public hospitals in Tehran. The sample size was 396 individuals selected by stratified sampling. A questionnaire was used for data collection. Following the data collection, factor analysis was used to analyze the data.    Results: The process owners (12 person teams), acknowledged the use of 12 strategies, accounted for 48.24% of the total variance, to prevent medical errors. The most and the least powerful strategies were related to human resources management and teamwork with the percentages of 7.81 and 1.93% respectively.    Conclusion: The public hospitals in Tehran can improve the quality of clinical services by applying preventive measures, especially in the area of human resources management, through persuading health service providers to take an initial diagnostic test and to participate in periodic competency and empowerment courses.  }, Keywords = {Medical Errors, Strategy, Preventive Measures}, volume = {14}, Number = {44}, pages = {21-32}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {طراحی و تدوین استراتژیها و اقدامات پیشگیرانه از وقوع خطاهای پزشکی در بیمارستانهای دولتی استان تهران}, abstract_fa ={  مقدمه: ایمنی بیمار از مهمترین مسائل مورد توجه نظام های سلامت کشورهای توسعه یافته می باشد . هدف از مطالعه حاضر طراحی و تدوین استراتژی ها و اقدامات پیشگیرانه از وقوع خطاهای پزشکی در بیمارستان های دولتی استان تهران بود.   روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی– پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه صاحبان فرآیند( تیم های 12 نفره) بیمارستان های دولتی استان تهران بود.حجم نمونه 396 نفر بود که به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. از پرسشنامه پژوهشگر ساخته برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها پس از گردآوری با روش «تحلیل عاملی» تحلیل گردید.   یافته ها : صاحبان فرآیند بیمارستان های دولتی استان تهران، بکارگیری دوازده استراتژی را به منظور پیشگیری از وقوع خطاهای پزشکی ضروری دانسته اند که در مجموع (24 . 48 درصد) واریانس کل داده ها را تبیین می نمود. بیشترین قدرت تبیین مربوط به استراتژی مدیریت منابع انسانی(7.81 درصد) و کمترین قدرت تبیین مربوط به استراتژی کار تیمی (1.93 درصد) بود.   نتیجه گیری: بیمارستان های دولتی استان تهران می توانند با بکارگیری استراتژی های پیشگیرانه بویژه در حوزه مدیریت منابع انسانی و انجام اقدامات پیشگیرانه ای همچون برگزاری آزمون های اولیه و دوره ای صلاحیت و توانمند سازی ارائه دهندگان خدمت، کیفیت ارائه خدمات بالینی را بهبود بخشند.}, keywords_fa = {خطاهای پزشکی، پیشگیری، استراتژی، اقدامات پیشگیرانه، بیمارستان}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-609-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-609-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Sepehri, MM and Mollabagher, M}, title = {A model for implementing Radio Frequency Identification technology in Hospitals A Case study: Surgery Wards in Firouzgar hospital}, abstract ={Introduction: Efforts to enhance health care services have been an inevitable issue from long time ago, and significant technology-driven changes in industries have far-reaching effects on the healthcare system. Besides technical feasibility of Radio Frequency Identification (RFID) technology, measurement and evaluation of cost effectiveness and performance of this technology are also noteworthy. This research has been conducted to develop a model for implementing RFID technology in hospitals. Methods: The population studied consisted of managers and personnel randomly selected from surgery wards at Firouzgar Hospital in Tehran. The instrument of the study was a researcher-made questionnaire with three sections: acceptance of RFID in enhancing health care services, effective aspects of using this technology, and challenges of its implementation in hospitals. Data analysis was carried out using SPSS at descriptive and inferential levels. Results: Effective elements in implementing RFID technology were: acceptance of this technology in enhancing health care services, online access to patients’ health records, lack of confidence in using the technology, preference for maintaining the conventional situation, and personnel resistance. Conclusion: There was a close relationship between personnel resistance and a perceived lack of confidence in using RFID technology. The main challenge in implementing new technologies such as RFID seems to be cost impacts and justifications of benefit.}, Keywords = {RFID technology, electronic health, enhancing health services, patient tracking,}, volume = {14}, Number = {44}, pages = {33-40}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {مدلی برای پیاده‌سازی فناوری RFID در بیمارستان‏ها مورد مطالعه: بخش‌های جراحی بیمارستان فیروزگر تهران}, abstract_fa ={  مقدمه: تلاش برای بهبود خدمات در حوزه سلامت از دیرباز امری اجتناب ناپذیر بوده و نتایج پیشرفت فناوری در بخش‌های مختلف صنعت، به طور عمده به این حوزه نیز راه یافته است. فناوری RFID یا سامانه شناسایی با استفاده از امواج رادیویی یکی از فناوری‌های نوین و موفق امروزی در حوزه شناسایی خودکار است که در سال‌های اخیر به‏کارگیری آن در سیستم‌های بیمارستانی مورد توجه جدی قرارگرفته است. پژوهش حاضر با هدف امکان‌سنجی و ارایه مدلی برای پیاده‌سازی این فناوری در یک بیمارستان، انجام شده است.   روش کار: جامعه آماری این پژوهش را کارکنان و مدیران بخش‌های جراحی بیمارستان فیروزگر تهران با روش نمونه‌گیری تصادفی تشکیل می‌دهند. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسشنامه‌ طراحی ‌شده‌ای مشتمل بر سه بخش: پذیرش اثرگذاری فناوری RFID در بهبود ارایه خدمات، عوامل مؤثر در به‏کارگیری فناوری RFID و چالش‌های پیاده‌سازی این فناوری در بیمارستان است. در چهار نوبت مراجعه به بیمارستان مورد مطالعه در ابتدا توضیحاتی به صورت گفتاری و تصویری از تجهیزات، نحوه به‏کارگیری و مزایای استفاده از فناوری RFID در تعدادی از بیمارستان‌های سایر کشورها به آزمودنی‌ها ارایه و سپس پرسشنامه‌ها تکمیل شده‌اند.‌ تجزیه و تحلیل داده‌ها نیز در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم‌افزار SPSS انجام شده است.   یافته‌ها: عوامل مؤثر در پیاده‌سازی فناوری RFID در قالب 5 شاخص کلی عبارتند از: پذیرش نقش اثرگذار RFID در بهبود خدمات سلامت به بیماران، دسترسی برخط یا آنلاین به اطلاعات بیماران، کمبود اطمینان به فناوری RFID و ترجیح ثبات وضع موجود، مقاومت کارکنان و عوامل مؤثر در به‏کارگیری فناوری RFID .   بحث : با توجه به یافته‌های پژوهش، بین مقاومت کارکنان و کمبود اطمینان به فناوری RFID ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و همچنین بین پذیرش نقش اثرگذار RFID بر ارائه خدمات در حوزه بیمارستانی و عوامل مؤثر در به‏کارگیری آن نیز ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. البته مسئله اساسی در خصوص پیاده‌سازی فناوری‌های نوین، نظیر RFID در بیمارستان‌ مورد مطالعه، هزینه و توجیه منافع و مزایای آن است.}, keywords_fa = {فناوری RFID ، سلامت الکترونیک، بهبود خدمات سلامت، ردگیری بیمار، بیمارستان .}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-831-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-831-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Feizi, T and Shahbahrami, E and Azhandeh, A}, title = {The relationship between emotional intelligence and conflict management strategies in Iran University of Medical Sciences : 2009}, abstract ={    Introduction : Conflict in many organizations including universities is a common problem. It is noteworthy that conflict by itself does not cause the disintegration of relationships but it is the ineffective management of conflict which causes undesirable consequences. The purpose of this study was to investigate the relationship between managers' emotional intelligence (EI) with their conflict management strategies in Iran University of Medical Sciences (IUMS).   Methods : This was a descriptive correlational study performed in 2009 with a population of 103 administrators at IUMS. An EI Bar-On and a demographic questionnaire based on a Likert Scale as well Robins' conflict management guideline were used for data collection which were then analyzed by SPSS and LISREL using descriptive statistics , factor analysis and path analysis.   Results : There was no correlation between EI and control strategy. A positive correlation was found between EI and conflict resolution strategy while the correlation between EI and conflict avoidance strategy was negative. There was correlation between EI and personal characteristics of the mangers. However, control strategy showed a negative correlation with age and a positive correlation with job experience. No significant correlation was found between conflict avoidance and conflict resolution strategies with personal characteristics.   Conclusions : The findings of the study suggest that managers' EI can be considered an important factor in recognizing conflicts and adopting appropriate strategies for conflict management in organizations.}, Keywords = {Emotional Intelligence, Conflict Management, University Administrators }, volume = {14}, Number = {44}, pages = {55-60}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {رابطه هوش هیجانی با راهبردهای مدیریت تعارض مدیران دانشگاه علوم پزشکی ایران}, abstract_fa ={  مقدمه: تعارض در بسیاری از سازمان ها از جمله دانشگاه ها به صورت یک مسئله جدی وجود دارد.باید بخاطر داشت این وجود تعارض نیست که باعث اختلال و از هم پاشیدگی روابط در سازمان می شود بلکه مدیریت غیر اثر بخش تعارض هاست که سبب نتایج نا مطلوب می شود. هدف اصلی تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه بین هوش هیجانی مدیران با راهبردهای مدیریت تعارض آنان در دانشگاه علوم پزشکی ایران اجرا شده است. منظور از هوش هیجانی در این پژوهش توانایی شناخت و کنترل احساسات و هیجانات مدیران جامعه مورد بررسی است.   روش کار:پژوهش حاضر توصیفی و ازنوع همبستگی است که در سال 1388 بر روی 103 تن از مدیران دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. داده ها با استفاده ازپرسشنامه هوش هیجانی باران وراهبردهای مدیریت تعارض رابینزوپرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی به شیوه طیف لیکرت جمع آوری شد.داده ها پس از جمع آوری با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل عاملی، تحلیل مسیرواستفاده ازنرم افزار SPSS ولیزرل تحلیل شد.   یافته ها: بین هوش هیجانی مدیران با راهبرد کنترل، راهبرد راه حل گرایی و راهبرد عدم مقابله به ترتیب عدم رابطه، رابطه مثبت ورابطه منفی دیده شد. هوش هیجانی مدیران با هیچ کدام از ویژگی های فردی آن ها (سن،جنس،سابقه خدمت و میزان تحصیلات) از نظر آماری رابطه نداشت. اما سن با راهبرد کنترل رابطه منفی داشت. بین سابقه خدمت و راهبرد کنترل رابطه مثبتی مشاهده شد. بین راهبرد عدم مقابله و راهبرد راه حل گرایی با هیچ کدام از ویژگی های فردی مدیران رابطه معنی داری مشاهده نشد.   بحث : مطابق نتیجه این تحقیق هوش هیجانی مدیران می تواند عامل مهمی در شناسایی تضادها و اتخاذ راهبرد مناسب برای مدیریت تعارض در سازمان باشد.}, keywords_fa = { هوش هیجانی،مدیریت تعارض، مدیران دانشگاه }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-833-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-833-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Shargh, A and Mohammadhassanzadeh, H and johari, K and Valinejadi, A and Molaei, A and Amanollahi, A.R and Ashayeri, H}, title = {The study of the presence of Iranian neuroscience in ISI database based on scientometric factors}, abstract ={Introduction: The purpose of this study was to analyze Iran's scientific status of neuroscience field in citation indexes between 2002 and 2008. Methods: In this descriptive survey, Web of Science (WOS) database was used for data collection. The Data were gathered from the subject areas of this database and then categorized in 14 subfields according to experts opinions of the field. Impact Factor and number of citations were the indexes considered to determine the citation patterns. Data analysis was performed by using HISTCITE, Excel 2007, and SPSS 18. Results: A rising trend for neuroscience papers was observed between 2005 and 2008 with neuropharmacology being the most interested subfield of publication (264 papers). There were fewer papers on artificial intelligence, neurohistory, and psychopharmacology than other neuroscience subfields. Most international collaboration was seen in neurology field of study (46 papers). Iranian researchers had scientific collaboration with other countries in 168 papers in which Iranian authors were the first authors (58.33%). 87% of the papers were published in journals with an impact factor between 0 and 4. Researchers of Tehran University of Medical Sciences were the author of 25% of papers. Conclusion: As the progress in the field of neuroscience, in Iran, was mostly focused on the subfields of pharmacology and neurology, it is recommended to give high priority to other subfields in health policies.}, Keywords = {Neuroscience, Scientific Collaboration, Scientometrics, ISI}, volume = {14}, Number = {44}, pages = {61-70}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی حضور علوم اعصاب ایران در پایگاه ISI بر اساس شاخصهای علم سنجی}, abstract_fa ={  مقدمه : هدف از این پژوهش، تجزیه و تحلیل وضعیت علمی حوزه علوم اعصاب ایران در نمایه های استنادی معتبر طی سالهای 2002 تا 2008 است.   روش کار : روش پژوهش حاضر پیمایشی – توصیفی و از نوع کاربردی است و منبع گردآوری داده ها، پایگاه اطلاعاتی web of science است. داده ها از بخش حوزه موضوعی این پایگاه گردآوری و توسط متخصصین حوزه علوم اعصاب به 14 حوزه فرعی طبقه بندی گردید. برای تعیین الگوهای استنادی از دو شاخص، عامل تأثیر و تعداد استنادات استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها ازطریق نرم افزار های HISTCITE ، Excel 2007 و 16 SPSS صورت گرفت.   یافته ها : یافته ها نشان دادند که روند صعودی مقالات حوزه علوم اعصاب، در سه سال اخیر بوده و از میان 14 زیرشاخه این حوزه علمی، بیشترین تعداد مقالات مربوط به حوزه نوروفارماکولوژی با 264 مقاله است. حوزه های هوش مصنوعی، نوروهیستوری و سایکوفارماکولوژی تعداد مقالات کمتری نسبت به دیگر حوزه ها را دارند. بیشترین همکاری بین المللی در زیر شاخه نورولوژی با 46 مقاله مشاهده شد. پژوهشگران ایرانی در 168 مقاله با نویسندگان سایر کشورها همکاری علمی داشتند که در 33 . 58 درصد، نویسندگان ایرانی به عنوان نویسنده اول حضور داشتند . 87 درصد از کل مقالات در مجلاتی با عامل تأثیر بین 0 تا 4 منتشر شده اند. 25 درصد از مقالات توسط نویسندگان دانشگاه علوم پزشکی تهران تألیف شده است.   بحث : پیشرفت حوزه علوم اعصاب در ایران بیشتر در دو بعد نورو فارماکولوژی و نورولوژی است ، لذا پرداختن به دیگر زمینه های این حوزه بایستی در اولویت سیاستگذاران بهداشتی قرار گیرد.}, keywords_fa = {نوروساینس، همکاری علمی، علم سنجی، پایگاه آی.اس آی }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-834-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-834-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {moghaddasi, H and Hosseini, A and Asadi, F and Esmaeili, M}, title = {Problems of Health Insurance Systems and the Need for Implementation of a Reform Approach}, abstract ={Introduction: Health care has always been considered as one of the basic needs of human communities. Health insurance is the best choice for establishing social justice in health care settings. Preliminary studies on insurance systems in Iran show that these systems suffer from serious problems. This study was an attempt to identify system problems and review the necessity for adopting a reform in health insurance systems of Iran. Methods: In this descriptive and exploratory study a questionnaire was used to collect data by reviewing reliable sources and referring to health insurance organizations and Medical Universities. The population included 24 university subject specialist informants and managers of health insurance organizations. The data were analyzed by SPSS software. The validity and reliability of the questionnaire were measured by content validity and test-retest method(r=0.84). Results: The main challenges of health insurance systems were related to the process of integration of health insurance systems. These problems can be classified as dimensions of policy making, rules and regulations, organizational structures and funding. Conclusion: Reforming health care and insurance systems stems from both health decision making and strategies. It seems that the creation of a coordinated information infrastructure is the main challenge for the integration and ultimately the reform of health insurance systems in Iran.}, Keywords = {Health Insurance Systems Reforms, Problems of Health Insurance System, Information System}, volume = {14}, Number = {44}, pages = {71-80}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {مشکلات نظام بیمه درمانی ایران و ضرورت اجرای رویکردی اصلاحی}, abstract_fa ={  مقدمه : مراقبت بهداشتی به عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر مورد توجه جوامع انسانی است و بیمه درمانی مناسبترین گزینه برای برقراری عدالت اجتماعی در برخورداری مردم از مراقبت بهداشتی است. مطالعه مقدماتی شرایط نظام بیمه ای و حمایت های اجتماعی ایران نشان می دهد که این نظام با مشکلات عدیده ای روبرو است. حال با توجه به اهمیت مشکلات نظام بیمه درمانی در ایران هدف این مطالعه، مشخص کردن مشکلات نظام بیمه درمانی ایران و بررسی ضرورت انجام اصلاحات در نظام بیمه درمانی کشور می باشد.   روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی است که گردآوری داده ها با بررسی منابع معتبر و مراجعه به سازمان های بیمه درمانی و با ابزار پرسشنامه انجام گردید. جامعه پژوهش 24 نفر از صاحبنظران دانشگاهی و افراد دارای سابقه در بخش مدیریتی بیمه های درمانی می باشد. اعتبار پرسشنامه طراحی شده از طریق تعیین اعتبار محتوا و پایایی آن با استفاده از روش آزمون مجدد سنجیده شد(0.84= r ). در نهایت داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه به کمک برنامه spss تجزیه و تحلیل گردید   یافته ها: بزرگترین چالش نظام بیمه درمانی کشور، غلبه بر مشکلات موجود بر سر راه یکپارچه سازی بیمه های درمانی در کشور است که این مشکلات را می توان در ابعاد سیاستگذاری، قوانین و مقررات، ساختار سازمانی و تامین منابع مالی دسته بندی نمود.   بحث: اصلاح نظام مراقبت بهداشتی و در نهایت اصلاح نظام بیمه درمانی، ترکیبی از تصمیمات و راهکارهای بهداشتی است و به نظر می رسد که ایجاد نظام هماهنگ اطلاعات بزرگترین زیر ساختی است که به منظور یکپارچه سازی بیمه های درمانی در کشور و در نهایت به منظور اصلاح نظام بیمه درمانی ایران ضرورت دارد.}, keywords_fa = {اصلاح نظام بیمه درمانی، مشکلات نظام بیمه درمانی، نظام اطلاعات }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-452-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-452-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Beydokhti, H and HajiZeinolabedini, M}, title = {Evaluation of Evidence-Based Medical Information Resources Based on the Rate of answers provided for Clinical Questions}, abstract ={ Introduction: This study was to identify the best accessible electronic information resources for finding answers to clinical questions in Iranian National Medical Digital Library. Methods: 20 clinical questions were randomly selected from four areas: prevention and treatment, diagnosis, etiology and prognosis from American National Library of Medicine (NLM). The keywords were searched in information resources such as Cochrane Database of Systematic Review (CDSR), ACP Journal Club (Ovid EBMR), Up to Date, and BMJ Clinical Evidence. Descriptive statistics was used for data analysis. Results: The answering capability of these resources to clinical questions was different. Up To Date provided answers to %85, BMJ to %35, CDSR to %30, and ACP to %15 of the questions, respectively. Precision of retrieved information by these systems was 0.29 for CDSR, 0.24 for BMJ, 0.06 for ACP, and 0.02 for Up To Date. The highest number of answers to questions categorized in the aforementioned sections was provided by Up To Date whose low precision led to the retrieval of irrelevant information (%97). ACP showed less capability in answering to questions and could reply to questions about treatment and prognosis more than other areas. Conclusion: Up To Date was the best source in answering the clinical questions however, when considering the quality of information, further research in this field is suggested.}, Keywords = { Evidence-Based Medicine, Electronic Information Resources, Iranian National Medical Digital Library, Clinical Question}, volume = {14}, Number = {44}, pages = {81-86}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {ارزیابی منابع اطلاعاتی پزشکی مبتنی بر شواهد براساس میزان پاسخدهی به پرسش‌های بالینی}, abstract_fa ={  مقدمه: متخصصین پزشکی، اغلب به اطلاعات به   موقع و با دسترسی آسان برای مراقبت‌های بالینی نیاز دارند و منابع اطلاعاتی الکترونیکی، می‌توانند راهکار مناسبی برای رفع این نیاز باشند. هدف از این مطالعه، بررسی میزان پاسخدهی منابع اطلاعاتی الکترونیکی پزشکی مبتنی بر شواهد کتابخانه ملی دیجیتال پزشکی ایران به سئوالات بالینی است.   روش کار: 20 سئوال بالینی در چهار حوزه پیشگیری و درمان، تشخیص، سبب   شناسی و پیش   آگهی از مجموعه سئوالات بالینی کتابخانه ملی پزشکی آمریکا به صورت تصادفی انتخاب و کلیدواژه‌های آن‌ها در منابع اطلاعاتی Cochrane Database of Systematic Review (CDSR), BMJ Clinical Evidence, Up   To   Date, ACP Journal Club (Ovid EBMR) جستجو شدند. داده   ها با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد.   یافته‌ها: توانایی پاسخگویی منابع اطلاعاتی مورد بررسی به سئوالات بالینی، متفاوت است چنان   که Up   To   Date 85 درصد، BMJ 35 درصد، CDSR 30 درصد و ACP 15 درصد سئوالات را پاسخ دادند. مانعیت (دقت) بازیابی اطلاعات این منابع عبارتند از: CDSR (0.29)، BMJ (0.24)، ACP (0.06) و Up   To   Date (0.02).   بحث: Up   To   Date به سئوالات بیشتری در هر چهار حوزه درمان، تشخیص، سبب   شناسی و پیش   آگهی پاسخ می   دهد اما مانعیت بازیابی اطلاعات در این منبع بسیار پایین بوده و مدارک نامربوط زیادی (97درصد) را بازیابی می‌کند. ACP ، توانایی کمتری در پاسخگوئی به سئوالات دارد و فقط تعدادی از سئوالات حوزه درمان و پیش   آگهی را توانست پاسخ دهد. لذا Up To Date می‌تواند منبع مناسب   تری برای پاسخگویی به سئوالات بالینی باشد.}, keywords_fa = {پزشکی مبتنی بر شواهد، منابع اطلاعاتی الکترونیکی، کتابخانه ملی دیجیتال پزشکی ایران، پرسش‌های بالینی }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-508-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-508-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Bazrafshan, A and Mostafavi, E}, title = {A Scientometric Overview of 36 Years of Scientific Productivity by Pasteur Institute of Iran in ISI SCIE}, abstract ={}, Keywords = {Scientometrics, scientific publications, Scientific Production, Pasteur Institute of Iran, co-authorship, collaboration indicator}, volume = {14}, Number = {45}, pages = {7-10}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {تحلیل علم سنجی 36 سال تولید علم انستیتو پاستور ایران در پایگاه ISI SCIE}, abstract_fa ={مقدمه: امروزه پژوهش به عنوان یکی از اساسی‌ترین زیر ساخت‌های توسعه و پیشرفت کشور‌ها محسوب می‌شود. پژوهش‌های هدفمند علاوه بر پاسخگویی به نیازهای جامعه از انجام پژوهش‌های تکراری و اتلاف وقت، منابع و انرژی جلوگیری می‌کنند و اگر به تولید اطلاعات علمی منجر شود می‌تواند به عنوان یکی از شاخص‌های رشد و توسعه یافتگی جوامع تلقی شود.[1] اهمیت تولید اطلاعات علمی و نقش انکار ناپذیر آن در توسعه پایدار تا بدان حد است که بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا حجم عظیمی از سرمایه‌های ملی خود را صرف توسعه پژوهش و مؤسسات پژوهشی می‌نمایند. علاوه بر این، افزایش گرایش عموم به فعالیت‌های علمی که منجر به تولید اطلاعات علمی می‌شوند، نشان از اهمیت اطلاعات علمی در توسعه و پیشرفت کشورها دارد. ایجاد رشته ای به نام "علم سنجی" در دهه هفتاد میلادی نیز مؤید همین نکته است.[2] یکی از رسالت‌ها و فعالیت‌های دانشگاه‌ها و مؤسسات پژوهشی تسهیل و گسترش فرایند تولید اطلاعات و انجام پژوهش مبتنی بر نیازهای اساسی جامعه می‌باشد.[3،4] ارزشیابی کمّی یافته‏های علمی حاصل از فعالیت‌های پژوهشی، مسئولان و برنامه‏ریزان را یاری می‌نماید تا بتوانند با هزینه کمتر، بیشترین استفاده را از منابع مالی و انسانی برده و از آن در بهینه‏سازی ساختار اقتصادی ـ اجتماعی کشور بهره جویند. علم‏سنجی از جمله راه کارهایی است که می‏تواند به توازن بودجه و هزینه‏های اقتصادی کمک کرده و از این طریق، کارایی تحقیقات را افزایش دهد. علاوه بر این، بررسی تولید علم، ابزار مناسبی برای سیاست گزاری و برنامه‏ریزی صحیح و شناخت وضعیت گذشته فراهم آورده و موجب هدفدار کردن حرکت‌های علمی و تعیین اولویت‌های پژوهشی و در کنار آن منجر به شناسایی نقاط ضعف و کمبودهای موجود در تولید اطلاعات علمی می‌شود. امروزه بررسی کمی برونداد علمی به ویژه مقالات پژوهشی یکی از مهمترین شاخص‌های پژوهش و تولید علم شناخته می‌شود. یکی از کارامد ترین شیوه‌های بررسی برونداد علمی و بالطبع وضعیت کلی پژوهش، استفاده از مطالعات علم سنجی با بررسی مقالات نمایه شده در پایگاه‌های اطلاعاتی معتبر است. در این نوع از مطالعات، اندازه گیری کمی تولیدات علمی می‌تواند تا حدودی مشخص کند که فراوانی پژوهش‌های هر کشور، هر نهاد، هر رشته علمی و هر فرد و روند آن چگونه است، پژوهشگران چه زمینه‌ها و سؤالاتی را برای پژوهش خود بر می‌گزینند و چه زمینه‌ها و چه سؤالاتی مورد غفلت واقع می‌شود، پژوهش‌ها را چه کسانی، چه نهاد‌هایی و در چه مراکزی انجام می‌دهند، این پژوهش‌ها از نظر مالی چقدر حمایت می‌شوند و اثرگذاری آن‌ها بر محیط‌های علمی چگونه است.[5] از آنجا که سالانه سهم گسترده ای از بودجه پژوهشی کشور به مؤسسات و مراکز پژوهشی اختصاص می‌یابد، بررسی و تحلیل مستمر فعالیت‌های پژوهشی این مؤسسات می‌تواند یکی از گام‌های مهم در شناسایی نیازهای اساسی کشور تلقی شود که در جهت‏دهی و تعریف پژوهش‌های آتی نقشی محوری دارد. با توجه به کاربردهای روزافزون علم سنجی در ارزیابی و سنجش تولیدات علمی پژوهشگران، هدف از مطالعه حاضر سنجش تولیدات علم انستیتو پاستور ایران، به عنوان یکی از بزرگ ترین و با سابقه ترین مؤسسات تحقیقاتی مستقل در حوزه علوم پزشکی کشور، با استفاده از روش علم سنجی در طول 36 سال گذشته (1973-2009 میلادی) می‌باشد. روش کار پژوهش حاضر با استفاده از روش‌های علم سنجی انجام شده است. منبع گردآوری داده‌ها پایگاه اطلاعاتیScience Citation Index Expanded (SCIE) است. این پایگاه توسط مؤسسه اطلاعات علمی (ISI) عرضه می شود و یکی از پایگاه‌های مهم در مطالعات علم سنجی به شمار می آید. جامعه این پ‍ژوهش عبارت است از کلیه مقالات نمایه شده در پایگاه استنادی SCIE در حوزه‌های علوم پزشکی از ابتدا تا پایان سال 2009 میلادی که وابستگی سازمانی نویسندگان آن‌ها انستیتو پاستور ایران ذکر شده است. برای استخراج مدارک نمایه شده از ایران در حوزه‌های پزشکی از نام ایران و انستیتو پاستور در فیلد address استفاده شد. بعد از محدود کردن زمان، با استفاده از بخش subject area، هر حوزه پزشکی انتخاب و رکورد‌های مربوط به هر حوزه در فایل شخصی ذخیره گردید. جمع آوری اطلاعات در محیط اینترنت و از طریق رابط وب آو ساینس(Web Of Science(WOS)) انجام گرفت. داده‌های تحقیق پس از استخراج از پایگاه SCIE وارد نرم‌‌افزارHistcite گردید. در انتها برای عملیات آمار توصیفی و تحلیلی از نرم‌افزار‌های2007 Excel و SPSS 17 استفاده شد. یافته‌ها در این مطالعه، تعداد مستندات علمی نویسندگان انستیتو پاستور ایران در پایگاه اطلاعاتی WOS برابر با 847 رکورد تا پایان سال 2009 می‌باشد. 823 رکورد به زبان انگلیسی (97.05درصد)، 22 رکورد به زبان فرانسه (2.59درصد)، یک رکورد به زبان فارسی و دو رکورد به زبان ترکی می‌باشد. بیشترین سهم تولید علم مربوط به مقالات پژوهشی با 73.3درصد می‌باشد. در مجموع 4574 نویسنده در تولید این 847 مقاله همکاری داشته اند؛ به بیان دیگر به طور میانگین بیش از 5 نفر در تألیف هر مقاله مشارکت داشته اند. الف) روند تولید علم انستیتو پاستور ایران طی 36 سال یافته‌ها نشان می‌دهد که تا قبل از سال 1999 تولید علم این سازمان کم بوده بطوریکه سالانه کمتر از 10 رکورد منتشر می‌شده است و در عین حال در سال‌های 1991 و 1970 تا 1973 تولیدات علمی انستیتو برابر با صفر بوده است. بیشترین میزان تولید علم مربوط به سال 2008 با بیش از 190 رکورد می‌باشد. شتاب تولیدات علمی در فاصله زمانی سال‌های 2009-2005 بالاست و تعداد مدارک از 36 رکورد در سال 2004 به دوبرابر در سال 2005 افزایش می‌یابد. در این میان بیشترین تولیدات علمی مربوط به حوزه بیماری‌های عفونی با 120 رکورد(14.2درصد)، میکروب شناسی با 90 رکورد(10.6درصد)و بهداشت عمومی، حرفه ای و محیط با 86 رکورد(10.2درصد) می‌باشد. تعداد کل استناد به مقالات انستیتو پاستور ایران تا پایان سال 2009 برابر با 4397 استناد است. بنابراین به طور متوسط هر مقاله 5.19 استناد دریافت کرده است. با توجه به تعداد مقالات منتشر شده و تعداد استنادهای دریافتی، شاخص هیرش (H-Index) انستیتو پاستور ایران برابر با 27 محاسبه شد به این معنی که نویسندگان انستیتو پاستور ایران تاکنون حداقل 27 مقاله منتشر کرده اند که هریک حداقل 27 استناد دریافت کرده اند. بیشترین میزان استنادات دریافتی به ترتیب مربوط به سال‌های 2009و 2008 با 889 و 675 استناد می‌باشد. بیشترین میزان استناد دریافتی مربوط به حوزه داروسازی و داروشناسی با 53 استناد و ایمونولوژی با 52 استناد می‌باشد. بالاترین میانگین استناد به مقالات مربوط به حوزه زیست شناسی و پس از آن مربوط به علم مواد می‌باشد. ب)میزان همکاری‌های ملی و بین المللی در حوزه علوم پزشکی از بین مؤسسات بین المللی همکار در تألیف مقالات می‌توان به انستیتو پاستور فرانسه با 198 مقاله در طی مدت مورد مطالعه اشاره کرد. بیشترین همکاری ملی در تألیف مقالات مربوط به دانشگاه علوم پزشکی تهران با 75 مقاله، دانشگاه تهران با 42 و دانشگاه تربیت مدرس با 35 مقاله می‌باشد. بیشترین میزان استناد به مقالات نویسندگان انستیتو پاستور ایران مربوط به نویسندگانی از کشورهای فرانسه با 27 استناد و ایالات متحده با 19 استناد می‌باشد. بحث تعداد تولیدات علمی انستیتو پاستور ایران تا پایان سال 2009 برابر با 847 رکورد می‌باشد که از همکاری بیش از 4574 نویسنده حاصل شده است. شاخص همکاری علمی به ازای هر مقاله برابر با 5.4 است. میزان همکاری علمی پژوهشگران ایرانی در حوزه علوم پزشکی در مدلاین برابر با 3.4 گزارش شده است[9] که نشان دهنده مشارکت نسبتاً بیشتر نویسندگان انستیتو پاستور ایران در تألیف مقالات علمی در مقایسه با دیگر نویسندگان حوزه علوم پزشکی کشور می‌باشد. با توجه به اینکه تعداد کل تولیدات علمی کشور در حوزه علوم پزشکی تا پایان سال 2007 میلادی برابر با 11901 رکورد می‌باشد. سهم انستیتو پاستور ایران از مجموع تولیدات علمی کشور تا پایان سال 2007 برابر با 3.9درصد بر آورد می‌شود. طبق یافته‌های "حسن زاده"، انستیتو پاستور ایران به عنوان مؤسسه ای مستقل از دانشگاه در 10 حوزه علوم پزشکی به عنوان یکی از مؤسسات پژوهشی فعال و پیشرو در کشور محسوب می‌شود.[7] بررسی روند تولیدات علمی انستیتو پاستور ایران در سال‌های مورد بررسی نشان می‌دهد که تولیدات علمی نویسندگان انستیتو پاستور ایران در فاصله سال‌های 2009-2005 بطور چشمگیری افزایش یافته و تقریباً دوبرابر شده است. این افزایش بطوری نسبی همگام با رشد فراگیر تولیدات علمی کشور در حوزه‌های پزشکی در سال‌های اخیر (2003 به بعد) و افزایش روند تولید علم در دنیا بوده است. همزمان با افزایش تولیدات علمی نویسندگان ایرانی انستیتو پاستور ایران در فاصله زمانی 2009-2005 میزان استنادات دریافتی به مقالات نیز شتاب بیشتری به خود گرفته است به طوری که از 250 استناد در سال 2005 به 889 استناد تا پایان سال 2009 رسیده است که تقریبا 3.5 برابر افزایش داشته است. میانگین استناد به تولیدات علمی انستیتو پاستور ایران در سال 2005 برابر با 5/3 و تا پایان سال 2009 برابر با 5.7 می‌باشد. به طور کلی می‌توان نتیجه گیری کرد که تولیدات علم انستیتو پاستور ایران در حال افزایش است که ادامه این روند به عوامل مختلفی چون افزایش همکاری‌های علمی ملی و بین المللی، افزایش زیر ساخت‌های پژوهشی همانند تعداد پژوهشگران متخصص، افزایش بودجه فعالیت‌های پژوهشی و برگزاری دوره‌های آموزش شیوه‌های نگارش مقالات علمی و ... وابسته است. انستیتو پاستور ایران یکی از مؤسسات پژوهشی پیشرو در تولید اطلاعات علمی در کشور محسوب می‌شود. رشد تولیدات علمی نویسندگان ایرانی در انستیتو پاستور ایران همگام با دیگر پژوهشگران ایرانی امید بخش آینده ای روشن در افزایش حضور اثربخش پژوهشگران ایرانی در عرصه‌های ملی و بین المللی است. References 1. Sharifi V, 6 Authors et al. Iranians’ three decades of research in mental health: a scientometric study. Advances in cognitive science 2004 5(2):1-16. [Persian] 2. Dehghan S. Scientific information production in librarianship and information science in Iran, Turkey, Saudi Arabia and Egypt. Astan-e-Quds Quarterly of Librarianship and Information Science 2005 10(2):181-98. [Persian] 3. Foroughi F, Kharazi H. study of scientific information production of Kermanshah Medical University’s faculties. Iranian Journal of Medical Education 2006 5(2):181-7. [Persian] 4. Alijani R, Karami N. A review of 10 years of scientific production of Iranian Surgeons community in the ISI database (1998-2007). Iranian Surgery Bulletin 2009 17(3): Pages. [Persian] 5. Sharifi V. Scientometrics and Congnitive Sciences. Advances in Cognitive Science 2004 5(2):89-91. [Persian] 6. Osareh F, Marefat R. Cooperation of Iranian researches in Medline database. Rahyaft 2006 35: 39-41 [Persian] 7. Mohammadhasanzadeh H. study of Iranian Scientific Information Production in Medical Sciences between 1978-2007 in SCIE and Scopus Databases [MS Thesis]. Tehran: Tehran University of Medical Sciences, School of management and Medical information Science 2009 [Persian]}, keywords_fa = {علم سنجی- انتشار یافته های پژوهش – تولید علمی- انستیتو پاستور ایران – همکاری علمی – شاخص همکاری}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-770-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-770-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Basakha, M and KermaniS, M and Yavari, K}, title = {The Effectiveness of Government expenditures on Human Development Indicators Case study: Organization of Islamic Countries}, abstract ={Introduction: In modern economics, equity objectives are the main reasons for government intervention. Dispensation policies are not only related to economic outcomes (such as income, etc.), but encompass other issues such as education, health and social services. This has led to entrusting the provision of social health and educational needs to the government. The purpose of this study was to investigate how much government expenditures would be effective in achieving better health outcomes. Methods: In this study, panel data of a group of Organization of Islamic Countries (OIC) in 1991–2005 was used to explore the effectiveness of government expenditures in health and education sectors. Classical Econometrics Model (CEM) and Covariance Structure Model (CSM) were applied to analyze the relationship between public social expenditures and social indicators. Results: The results of this study showed that the government expenditures in these sectors had significant impact on the health and education indicators in these countries. Furthermore, the superiority of the CSM model to CEM was approved in this study. Conclusions: Since the governments are committed to achieving Millennium Development Goals, it is of prime importance to consider the effectiveness and efficiency of public expenditure. Furthermore, using particular estimation techniques, like CSM, can lead to accurate estimation of social expenditure effects and an improvement of the elasticity magnitudes.}, Keywords = {Government Expenditures, Social Outcomes, Covariance Structure Model, Organization of Islamic Countries }, volume = {14}, Number = {45}, pages = {11-16}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی کارکرد هزینه‌های بهداشتی و آموزشی دولت در بهبود شاخص‌های توسعه انسانی: مطالعه موردی کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی}, abstract_fa ={مقدمه: در اقتصاد مدرن امروز، پیگیری اهداف توزیع عادلانه در اقتصاد مهمترین هدف دخالت دولت در اقتصاد به شمار می‌رود؛ این سیاست‌های توزیعی تنها مربوط به توزیع نتایج نهایی اقتصاد (مانند درآمد و غیره) نیست و مواردی چون آموزش، بهداشت و خدمات اجتماعی را نیز در بر می‌گیرد. این موضوع سبب شده است تا تأمین بخشی از نیازهای بهداشتی و آموزشی جامعه نیز به دولت محول شود. روش کار: در مطالعه حاضر، به‌منظور بررسی میزان تأثیرگذاری هزینه‌های دولت، بر متغیرهای کمّی دو بخش بهداشت و آموزش در کشورهای منتخب عضو سازمان کنفرانس اسلامی، روش‌های اقتصادسنجی متداول و مدل ساختار کواریانس با استفاده از داده‌های دوره زمانی سال‌های 1991 تا 2005 مورد استفاده قرار گرفته است. یافته‌ها: نتایج به دست آمده حاکی از تأثیر مثبت و معنی‌دار هزینه‌های دولت بر متغیر‌های مختلف اجتماعی می‌باشد. در نظر گرفتن مشکلات روش‌های اقتصادسنجی در تخمین معادلاتی که متغیرهای مکنون و چند بعدی (مانند آموزش و بهداشت) را شامل می‌شوند، ایجاب می‌نماید تا با استفاده از مدل «ساختار کواریانس»، نتایج به دست آمده از تخمین‌های اقتصادسنجی مورد بازبینی قرار گیرد. بحث: استفاده از روش‌های آماری مختلف نشان می‌دهد که هزینه‌های آموزشی و بهداشتی دولت، بیش از آنچه که تخمین‌های اقتصادسنجی نشان می‌دهد بر متغیرهای واقعی این دو بخش تأثیر دارند. از این رو، نیل به اهداف توسعه هزاره، نیازمند توجه جدی به کارایی و اثربخشی هزینه‌های دولت در دو بخش آموزش و بهداشت خواهد بود. }, keywords_fa = {هزینه‌های آموزشی دولت، هزینه‌های بهداشتی دولت، بروندادهای‌اجتماعی، روش‌ساختار‌کواریانس }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-943-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-943-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Maleki, MR and Nasrollahpourshirvani, SD and Motlagh, ME and Tofighi, Sh and Kabir, MJ and Jafari, N}, title = {Benchmarking Records of Administrators and Officers at Health Deputy Headquarters of Iranian Universities of Medical Sciences: 2008 – 2010}, abstract ={ Introduction: Benchmarking is used to identify the successful experiences and achievements of a business to develop and improve organizational performance. This study aimed to determine, firstly, the frequency of benchmarking made by administrators and officers at Health Deputy headquarters of Iranian universities of medical sciences and, secondly, the relationship of this frequency to individual and organizational factors.Methods: This cross-sectional study was conducted in spring 2010. The research population constituted administrators and officers at Health Deputy Headquarters of Iranian universities of medical sciences from which thirteen universities were randomized and stratified. All available administrators and officers in the selected universities were interviewed and, then, were asked to complete a reliable and valid questionnaire consisting of individual and organizational variables. Results: From the 293 administrators and officers under study, 75 (26.5%) could exploit 167 cases of successful experiences and achievements of other organizations to improve and develop their organizational performance. While 46.7% of benchmarking was conducted through site visits, 86.2 % of all the process was performed by the health sector, and 91% of the activity was done within the country. Among individual and organizational factors, only the educational degrees of the participants showed a significant relationship with benchmarking rates (ρ=0.045). Discussion: To promote the low amount of benchmarking capita among the administrators and officers, it seems necessary to design and implement intervention programs.  }, Keywords = {modeling .benchmarking .health managers. Health expertsBenchmarking, Modeling, Iranian Universities of Medical Sciences. }, volume = {14}, Number = {45}, pages = {17-26}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {سوابق بهینه کاوی مدیران و کارشناسان مسئول حوزه ستادی معاونت بهداشتی دانشگاه های علوم پزشکی ایران در سال های 1388-1386}, abstract_fa ={ مقدمه: الگوبرداری به منظور شناسایی تجارب و دستاوردهای موفق کسب و کار جهت بهبود و توسعه عملکرد سازمان مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مطالعه با هدف تعیین فراوانی الگوبرداری توسط مدیران و کارشناسان مسئول معاونت بهداشتی دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور و ارتباط آن با عوامل فردی و سازمانی انجام گرفت. روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی در بهار 1389 انجام گرفت. جامعه پژوهش مدیران و کارشناسان مسئول حوزه ستادی معاونت بهداشتی دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور بوده که 13 دانشگاه به صورت طبقه‌ای و تصادفی منظم انتخاب شدند. در دانشگاه‌های منتخب کلیه مدیران و کارشناسان مسئول در دسترس، بصورت سرشماری مورد مصاحبه و پرسشگری قرار گرفتند. پرسشنامه مورد استفاده شامل متغییرهای فردی و سازمانی بود که روایی و پایایی آن تأیید شد. یافته‌ها: از بین 293 مدیر و کارشناس مسئول مطالعه شده، 75 نفر(26.5 درصد) جهت بهبود و توسعه عملکرد سازمان خود، 167 مورد از تجارب و دستاوردهای موفق دیگر سازمان‌ها بهره‌مند شدند. بیشترین موارد الگوبرداری(46.7 درصد) از طریق بازدید از محل بوده، 86.2 درصد الگوبرداری از حوزه سلامت و 91 درصد الگوبرداری در داخل کشور انجام گرفت. از بین عوامل فردی و سازمانی فقط، مقطع تحصیلی افراد مورد مطالعه با میزان الگوبرداری رابطه معنی دار وجود داشت(0.045=P). بحث: سرانه الگوبرداری در بین مدیران و کارشناسان مسئول نازل بود که ضرورت دارد برای ترویج و توسعه آن، برنامه‌های مداخله‌ای طراحی و اجرا گردد. کلید واژه‌ها: الگوبرداری، بهینه کاوی، ترازیابی، محک زنی، دانشگاه علوم پزشکی این مقاله بخشی از رساله تحت عنوان ارزیابی عملکرد معاونت بهداشتی دانشگاه‌های علوم پزشکی کشور بر اساس مدل تعالی EFQM در مقطع دکتری مدیریت خدمات بهداشتی درمانی در سال 1389با کد 940 می‌باشد که با حمایت مالی دانشگاه علوم پزشکی تهران و پشتیبانی مرکز سلامت جمعیت، خانواده و مدارس و مرکز مدیریت شبکه معاونت بهداشت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اجرا شده است.}, keywords_fa = {الگوبرداری، بهینه کاوی، مدیران بهداشت، کارشناسان بهداشت }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-732-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-732-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Mardani, AH and Mardani, A and SharifMoghadam, H}, title = {A Survey of Knowledge Production of Iranian Researchers on AIDS: Evidence from the Web of Science Database}, abstract ={Introduction: The main purpose of this study was to investigate the knowledge productions of Iranian researchers who had published papers on AIDS in journals and sources with impact factor indexed in the Web of Science between 2000 and 2010. Methods: The amount of scientific publications by Iranian researchers on AIDS in the Web of Science was studied with scientometric methods. 336 documents with at least one author affiliated to Iranian organizations were identified. Results: The process of science production of Iranian researchers enjoyed an increasing annual growth rate of 30%. Iranian researchers had scientific collaboration with 22 international authors dominated by American authors. Tehran University of Medical Sciences contributed to almost one fifth of the scientific productions among national organizations. Most research studies conducted by Iranian researchers on AIDS were listed under the category of infectious diseases. 35% of the journals in which Iranian researchers published their papers were American journals. However, the journal, Hepatitis Monthly, published the highest number of papers by Iranian researchers. Discussion: Iran’s share of journal publications enjoyed an upward trend internationally, and in this regard, Iranian researchers have remarkable contribution to international joint venture articles.}, Keywords = {AIDS, Web of Science, Scientometrics, Knowledge Production}, volume = {14}, Number = {45}, pages = {27-36}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی تولید علم پژوهشگران ایرانی در زمینه ایدز: بر اساس داده‌های پایگاه اطلاعاتی وب علوم}, abstract_fa ={مقدمه: هدف اصلی این پژوهش بررسی تولیدات علمی پژوهشگران ایرانی است که مقالات خود را پیرامون موضوع ایدز در مجلات و منابع دارای ضریب تأثیر نمایه شده در پایگاه وب علوم منتشر نمودند. روش کار: با استفاده از روش علم‌سنجی میزان انتشارات علمی تولید شده توسط پژوهشگران ایرانی در زمینه ایدز در پایگاه وب علوم(Web of Science( طی سال‌های 2000 تا 2010 مورد بررسی قرار گرفته‌است. 336 مدرکی که در تألیف آن‌ها حداقل یک نویسنده وابسته به سازمان‌های ایرانی مشارکت داشته‌اند شناسایی شد. یافته‌ها: روند تولیدات علمی پژوهشگران ایران از سیر صعودی با نرخ رشد سالیانه 30 درصد برخوردار بوده‌است. پژوهشگران ایرانی با همکارانی از 22 کشور جهان مشارکت علمی دارند و بیشترین هم تألیفی بین‌المللی با کشور آمریکا انجام گرفته‌است. دانشگاه علوم پزشکی تهران یک پنجم از تولیدات علمی را در میان سازمان‌های داخلی به خود اختصاص داده‌است. بیشترین تحقیقات انجام گرفته در ایران متعلق به زیر موضوع بیماری‌های عفونی است. 35 درصد مجلاتی که پژوهشگران ایرانی مقالات خود را درآن‌ها به چاپ رسانده‌اند متعلق به کشور آمریکا است، اما دراین میان مجلهHEPATITIS MONTHLY بیشترین مقالات پژوهشگران ایرانی را منتشر نموده‌است. بحث: سهم انتشارات ایران در مقابل انتشارات کشورهای جهان از حرکتی رو به جلو برخوردار بوده و هم تألیفی بین‌المللی در انتشارات پژوهشگران ایرانی قابل تقدیر است.}, keywords_fa = { ایدز، پایگاه وب علوم، علم سنجی، تولیدات علمی }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-945-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-945-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Ghanati, E and Hadiyan, M and Daghighiasli, A.R}, title = {Economic Expenditures of Multiple Sclerosis Medications and Feasibility of Providing Health Insurance Policies for Medications}, abstract ={Introduction: Treatment of multiple sclerosis (MS), a brain disorder, is very costly and requires supportive care and management of symptoms. MS is, in fact, a highly debilitating chronic disease with social and economic consequences. It has been shown that insurance policies can influence the economic burden of MS by reducing the cost of drug coverage. This study, therefore, aimed to probe the feasibility of providing health insurance policies for MS medications. Method: The population of this retrospective and applied study constituted all Iranian MS patients taking Interferon drugs from 2000 to 2009. Data gathering tool was a checklist through which the related data were collected from National Statistics Center of Iran and the Ministry of Health (Deputy of Food and Drug Affairs and Deputy of Health). Data were analyzed by means of Excel and Eviews 6 (econometric software). Results: The predictions showed that the total cost of Interferon drugs in the country would be 20,206,788,808 Rls in the next 30 years (provided that the government’s subsidy continues).The results also showed that the cost of insurance covering Interferon for the whole country (scenario I), for the urban population (scenario II), and for only 50% of urban population (scenario III) were, respectively, 354/209, 693/261, and 385 /523 Rls. Conclusion: The present feasibility study, showing possibilities for different affordable insurance scenarios, presents practical recommendations for health sector policy makers to cover Interferon drug costs.}, Keywords = {Economic Feasibility, Multiple Sclerosis, Health Insurance}, volume = {14}, Number = {45}, pages = {37-54}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی هزینه‌های اقتصادی داروهای بیماری ام اس و امکان سنجی اقتصادی ارائه بیمه نامه‌های درمانی برای داروهای این بیماری}, abstract_fa ={مقدمه: بیماری ام اس یکی از بیماری‌های اختلالات مغزی است که یک بیماری کاملاٌ هزینه بر بوده و درمان آن شامل مراقبت‌های حمایتی و مدیریت علایم بیماری است. در واقع می‌توان گفت ام اس یک بیماری مزمن بسیار ناتوان کننده، همراه با پیامدهای اجتماعی و اقتصادی است. یافته‌ها نشان می‌دهند که بیمه‌ها می‌توانند حداقل با پوشش هزینه‌های دارویی، تا حدودی از بار اقتصادی بیماری ام اس بکاهند. لذا ضروری به نظر می‌رسد به مطالعه امکان سنجی اقتصادی بیمه نمودن هزینه‌های دارویی بیماران ام اس پرداخته شود. روش کار: این مطالعه از نوع مطالعات کاربردی و گذشته نگر می‌باشد. جامعه پژوهش‌ آن، کلیه افراد مبتلا به بیماری ام اس که در سطح کشور داروی اینترفرون مصرف می‌کنند در طی سال‌های 88-79 می‌باشد. ابزار گردآوری داده‌ها چک لیست است که جهت جمع آوری آمار و با مراجعه به معاونت غذا و داروی وزارت بهداشت، معاونت درمان وزارت بهداشت (واحد اداره بیماری‌های خاص و پیوند)، و آمارنامه‌های دارویی سالانه کشور و مرکز آمار ایران تکمیل شده است. داده‌ها با استفاده از نرم افزار اقتصادسنجی Eviews6 و Excel تجزیه و تحلیل شده است. یافته‌ها: پیش بینی‌ها نشان داد که هزینه کل داروهای اینترفرون در 30 سال آتی کشور، 20 میلیارد و 206 میلیون و 788 هزار و 808 هزارریال (درصورتی که دولت هم چنان به اختصاص دادن یارانه‌های دارویی خود (یعنی 90 درصد هزینه دارو ادامه دهد) خواهد شد. هم چنین نتایج نشان داد که میزان هزینه بیمه ای داروهای اینترفرون در صورت پوشش کل جمعیت کشور (با در نظر گرفتن سناریوی اول) 354،209 ریال، در صورت پوشش فقط جمعیت شهری (سناریوی دوم)، میزان هزینه بیمه ای آن 693،261 ریال و در صورت پوشش بیمه ای با در نظر گرفتن فقط 50 درصد جمعیت شهری (سناریوی سوم)، میزان هزینه بیمه ای آن 385،523 ریال می‌شود. بحث: این مطالعه همانند سایر مطالعات اثبات می‌کند که بیماری ام اس یک بیماری هزینه بر با بار اقتصادی خیلی بالا برای جامعه است و امکان سنجی حاضر نشان می‌دهد که سیاست گذاران بخش بهداشت و درمان می‌توانند با استفاده از هر سناریوی بیمه ای داروهای اینترفرون بیماری را تحت پوشش بیمه قرار دهند چراکه هزینه بیمه ای سالانه هر سناریو حاکی از این می‌باشد که مردم توان پرداخت آن را دارند.}, keywords_fa = { امکان سنجی اقتصادی، بیماری ام اس، بار بیماری، داروی اینترفرون }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-949-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-949-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Nadi, MA and Moshfeghy, N and Yarmohamadiyan, MH}, title = {The Relationship between Job-Demand for Learning and Job-Related Learning with the Need for Achievement in Nurses of Teaching Hospitals of Esfahan University of Medical Sciences}, abstract ={Introduction: Job-related learning occurs as individuals acquire knowledge and skills helping them to perform their jobs effectively .The amount of job-related learning depends on the job demands and is facilitated through the need for achievement. The main purpose of this research was to examine whether the need for achievement moderates the relationship between job-demand for learning and job-related learning. Methods: This is a cross-sectional study in which path analysis was used to examine the correlation between the variables. The population of the study consisted of the nurses employed in hospitals affiliated to Esfahan University of Medical Sciences in spring 2010. There were 208 male and female nurses who were selected using cluster random sampling. Three questionnaires to assess perceived job-related learning, Job-demand for learning and the nurses’ need for achievement were used. The data were analyzed using LISREL 8.5 software for descriptive and inferential statistics. Results: There was a significant positive correlation between the need for achievement and job-demand for learning. There was also a significant positive correlation between Job-demand for learning and Job-related learning. Other findings showed that job-demand for learning, in the presence of a need for achievement, explained 22% of Job-related learning. In addition, the results of structural equation modeling demonstrated that the relationship among variables with indicators such as GFI=0.86, AGFI= 0.86, and RMSEA=0.09 was approved. Discussion: The job-related learning of nurses can be facilitated through increasing the need for achievement which allows establishing their own learning and performance goals rather than being imposed to set those goals.}, Keywords = {Job-demand for learning, Job-related learning, Need for achievement, Nurses, Structural equation modeling}, volume = {14}, Number = {45}, pages = {55-64}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {یررسی رابطه بین یاد گیری وابسته به شغل و تقاضای شغلی برای یادگیری با نیاز به پیشرفت در بین پرستاران بیمارستان‌های آموزشی شهر اصفهان}, abstract_fa ={مقدمه: یادگیری مرتبط با شغل به صورت کسب مهارت و دانش فردی رخ می‌دهد و به پرستاران کمک می‌کند تا وظایف شان را به طور اثربخش انجام دهند. میزان این نوع یادگیری وابسته به تقاضای شغلی بوده و از طریق نیاز به پیشرفت تسهیل می‌شود. این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی نیاز به پیشرفت در ارتباط بین تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل انجام گرفت. روش کار: این مطالعه پژوهشی از نوع همبستگی- مقطعی(تحلیل مسیر) است. جامعه آماری پژوهش را کلیه پرستاران زن و مرد شاغل در بیمارستانهای آموزشی تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در بهارسال 1389 تشکیل می‌دهند. نمونه آماری شامل 208 پرستار است که با نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای پاسخگویی به پرسشنامه‌های پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه بود. پس از ترجمه و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه‌های پژوهش؛ از دو پرسشنامه برای سنجش یادگیری وابسته با شغل و تقاضای شغلی برای یادگیری؛ و از یک پرسشنامه جهت سنجش نیاز به پیشرفت در پرستاران استفاده شد. پرسشنامه‌ها قبلاً توسط لون و کاسیمیردر سال 2008 هنجاریابی و اعتبار یابی شد و پایایی آنها براساس آلفای کرونباخ به ترتیب0.81، 0.67 و 0.79 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده‌ها در دو سطح توصیفی(فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر) با استفاده از نرم افزار SPSS16 و Lisrel8.5 صورت گرفت. یافته‌ها: تحلیل‌ها نشان داد که بین نیاز به پیشرفت با تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل و همچنین تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. سایر یافته‌ها حاکی از آن بود که تقاضای شغلی برای یادگیری در حضور نیاز به پیشرفت 22 درصد از واریانس یادگیری وابسته به شغل را تبیین می‌کند. مدل معادلات ساختاری روابط بین متغیرها نیز با شاخص‌های91.0 GFI=86.0AGFI= 091.0 RMSEA= برازش شد. بحث: پرستاران می‌توانند با افزایش نیاز به پیشرفت خویش یادگیری‌های مرتبط با شغل شان را تسهیل کنند. بعلاوه نیاز به پیشرفت به آنها اجازه می‌دهد تا بیشتر اهداف اجرایی و یادگیری شان را خودشان تعیین کنند تا اینکه این اهداف به آنها تحمیل شود.}, keywords_fa = {تقاضای شغلی برای یادگیری، یادگیری وابسته به شغل، نیاز به پیشرفت، پرستاران، مدل معادلات ساختاری}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-951-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-951-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Ebrahimi, K and Mahdavi, A and Shahi, M}, title = {Modern Information Architecture in ICD11: a Dynamic, Interactive, and Ontological Context}, abstract ={Introduction: International Classification of Diseases (ICD) is considered as the most successful product among various activities performed by World Health Organization. However, ICD has faced many challenges due to dynamic environment of needs. The main purpose of this study was to identify ‎ICD challenges and structure of ICD 11 life cycle through a review study of the published papers. Literature Review: A review study was adopted as the methodology of this paper. Data were collected by search strategy in the following databases: NLM, SCIENCEDIRECT, WHO‏‎, and ICD 11 related sites. Discussion: The findings showed that ICD was used in many countries some of which found ICD an insufficient tool for ‎the level ‎of details needed for clinical and ‎administrative uses. In addition, little consideration was given to adaptability of codes and mapping between the ICD-9 to ICD-10 codes. Therefore, WHO initiated ‎a new dynamic architechture based on ‎semantic web application ‎‏ and employed a four stage workflow ‎‎engine for collecting proposals. This architecture has applied a Semantic Wiki as well as a four stage peer review to provide a three layer ontological structure. ICD11is at the experimental stage and it is predicated that it would have a significant role in the interaction and interoperability of different terminologies leading to the development of Electronic Health Records.}, Keywords = {International Classification of Diseases 11, Knowledge Classification, Ontology, Semantics}, volume = {14}, Number = {45}, pages = {65-76}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {معماری نوین اطلاعات در ویرایش 11 طبقه بندی بین المللی بیماری‌ها (‏ICD11‎‏)‏‎:‎‏ بستری پویا، تعاملی و هستی شناختی}, abstract_fa ={مقدمه: ‏ازمیان فعالیت‌های متعدد سازمان جهانی بهداشت، ‎سیستم طبقه بندی بین المللی بیماری‌ها ‏‏(International Classification of diseases =‏ICD‏) مهمترین و موفقترین محصول در طول تاریخ فعالیت‌های این سازمان به شمار می‌آید. منتهی استفاده از آن در سال‌های اخیر به جهت تحولات و نیاز‌های به وجود آمده باچالش‌های عمده ای روبرو بوده است. از این رو هدف این مقاله بررسی لزوم ‏بازنگری نو در ساختار ‏ICD‏ و همچنین مراحل شکل گیری معماری این طبقه بندی جهانی جهت تأکید بر ملزومات شکل گیری و پیاده سازی سیستم‌های اطلاعاتی نوین است. مروری بر مطالعات: این مطالعه مروری با جستجو در پایگاه های اطلاعاتیNLM,SCIENCEDIRECT, WHO و سایت‌های اختصاصی مربوط به ویرایش ICD11، در سه حوزه اهمیت، مشکلات و ویرایش جدید ICD انجام شده است. بحث و نتیجه گیری: افزایش نیاز‌های تخصصی و کمبود رده‌های فرعی متناسب با نیاز‌های بین المللی، توصیف‌های متفاوت از این رده بندی با توجه به نیازهای موضوعی و منطقه ای و درکنار آن نیاز به تعامل با ترمینولوژی‌های مختلف موجب گردیده تا سازمان جهانی بهداشت رویکرد جدیدی را در زمینه ویرایش این طبقه بندی بر اساس معماری پویا طراحی نماید. این معماری از ویکی معنایی و با سطوح داوری چهار مرحله ای برای ارائه ساختار هستی شناسی سه لایه ای استفاده کرده است. این ویرایش فعلاً در مراحل آزمایشی است و پیش بینی می‌شود که بعد از اجرا بتواند در تعامل و کنش پذیری ترمینولوژی‌ها مختلف و استقرار پرونده الکترونیک سلامت نقش مهمی ایفا نماید.}, keywords_fa = {ICD11، رده بندی دانش، هستی شناسی ها، معناشناسی }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-838-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-838-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Ghanbari, A and Nikravan, A and Fattahi, M}, title = {Income Inequality and Population Health: Evidence from Panel Data Analysis}, abstract ={Introduction: The relationship between population health and income inequality has attracted much attention during the last two decades. But the question on which there is no consensus is that whether fluctuations in economic inequality would lead to changes in population health indices. Methods: In response to this question, life expectancy and mortality rate as health indicators and Gini coefficient of inequality were used. A cross sectional data was used to survey the relationship between income inequality and population health over a period of 12 years (1995-2007) in 125 countries. Results: There was no significant relationship between inequality and population health when panel data method was used and the heterogeneity and unobservable differences among countries in the form of fixed effects were considered, Discussion: An income increase would enhance life expectancy and decrease mortality rate. Contrary to the findings of many studies using time series data, it appears that there is no significant relationship between inequality and health indicators.}, Keywords = {Population Health, Income Inequality, Life Expectancy, Rate of Mortality}, volume = {14}, Number = {45}, pages = {77-86}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {تأثیر نابرابری درآمدی بر سلامت افراد در کشورهای منتخب با استفاده از داده های تابلویی}, abstract_fa ={مقدمه: رابطه بین موقعیت سلامتی در اجتماع و نابرابری درآمدی در خلال دو دهه گذشته بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما یکی از سئوالاتی که در جواب به آن توافق عمومی وجود ندارد این است که آیا تغییرات در نابرابری اقتصادی، منتهی به تغییرات در شاخص‌های سلامت جامعه خواهد شد؟ روش کار: برای پاسخ به این سئوال از امید به زندگی و نرخ مرگ و میر به عنوان شاخص‌های سلامت و از ضریب جینی به-عنوان شاخص نابرابری درآمدی استفاده شده است. در این تحقیق، رابطه بین نابرابری درآمدی و سلامتی جامعه طی سال-های 2007-1995 در 125 کشور جهان با استفاده از داده‌های تابلویی بررسی شده است. یافته ها: به هنگام استفاده از داده های تابلویی باید ناهمگنی و تفاوت های غیر قابل مشاهده کشورها در قالب اثرات ثابت نیز در نظر گرفته شود. به کارگیری روش Panel data و با در نظر گرفتن اثرات ثابت و ناهمگنی مقاطع، رابطه بین نابرابری و سطح سلامت جامعه از نظر آماری بی معنی حاصل می شود. بحث: با افزایش درآمد، امید به زندگی افزایش و نرخ مرگ و میر کاهش می یابد اما برخلاف بسیاری از مطالعات که بیشتر با استفاده از داده های سری زمانی صورت گرفته اند، رابطه معنی داری بین نابرابری درآمدی و شاخص های سلامت وجود ندارد.}, keywords_fa = {سلامت جامعه، نابرابری درآمدی، امید به زندگی، نرخ مرگ و میر }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-955-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-955-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Jafari, Mehdi and AbulghasemGorji, hasan and Salehi, Masoud and rastegarimehr, babak}, title = {The Relationship between Cultural and Structural Factors of Organizations with Knowledge Management Strategy in Public Teaching Hospitals Affiliated to Tehran University of Medical Sciences: 2011}, abstract ={Introduction: Much has been discussed on the importance of knowledge management over the past years in various communities. Hence, knowledge management has become one of the most essential tasks of the organizations attempting to become a learning organization. Since a considerable number of patients lose their lives annually due to medical errors caused by lack of academic knowledge, research conducted in the field of knowledge management seems to be necessary. The main purpose of this study was to investigate the relationship between the cultural and structural factors of organizations with knowledge management strategy in public teaching hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences (TUMS). Methods: This cross-sectional descriptive study was conducted in 2011. The study population consisted of the staff, working at nine public teaching hospitals of TUMS, 200 of whom were randomly selected. Data were collected by means of a questionnaire the validity of which was determined by experts’ ideas and the reliability of which was measured by Alpha Cronbach Coefficient (0.88). The data were analyzed using descriptive statistics and Spearman correlation coefficient through SPSS. Results: Knowledge management was found to be at an intermediate level due to high formalization and concentration in the organizational structure of the public teaching hospitals. There was a significant relationship between structural and cultural dimensions of organizations with knowledge management (p<0.005). Moreover, structural and cultural dimensions of organizations had a negative correlation with formalization(r= -0.144) and concentration(r=-0.272) but a positive correlation with communication flow (r=0.223), knowledge distribution (r=0.217) and continual learning (r=0.162). Discussion: Considering the correlation between the cultural and structural factors of the organization with knowledge management as well as the role of knowledge in the quality of medical services provided by the centers, it is recommended that the cultural and structural dimensions of the organizations be highly taken into consideration while establishing knowledge management in public teaching hospitals. It is also suggested to provide an atmosphere for multilateral communications, continuous exchange of information and to enhance and support the culture of trust through giving freedom to personnel and decreasing excessive restrictions on them.}, Keywords = {Organizational structure, Organizational culture, Knowledge management}, volume = {14}, Number = {45}, pages = {87-94}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {رابطه عوامل ساختاری و فرهنگی سازمان با استراتژی مدیریت دانش در مراکز آموزشی درمانی و عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران: 1390}, abstract_fa ={مقدمه: در طی چند سال گذشته در جوامع مختلف بحث های زیادی در مورد اهمیت مدیریت دانش صورت گرفته است .از این رو مدیریت دانش به یکی از مهمترین وظایف سازمان‌هایی تبدیل شده است که تلاش می‌کنند به سازمان یادگیرنده تبدیل شوند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه عوامل ساختاری و فرهنگی سازمان با استراتژی مدیریت دانش در مراکز آموزشی درمانی و عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفته است. روش کار: پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی ‏و مقطعی در سال 1390 انجام شده ‏است. جامعه پژوهش را کارکنان مراکز آموزشی درمانی و عمومی دانشگاه علوم پزشکی تهران (9 مرکز) تشکیل می‏دادند که 200 نفر از آنان به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده‏ها پرسشنامه بود که روایی آن با استفاده از روش نظرات متخصصان و روایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ (0.88) تأیید شده است. داده‏های جمع‏آوری شده با استفاده از نرم‏افزار SPSS به طریق روش آماری توصیفی (از جمله جدول، میانگین و واریانس) و با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن مورد تحلیل قرار گرفت. یافته‏ها: نتایج حاکی از متوسط بودن وضعیت مدیریت دانش به دلیل رسمیت و تمرکز زیاد در ساختار سازمانی مراکز مورد پژوهش است. همچنین ضریب همبستگی نشان داد که بین ابعاد ساختاری و ابعاد فرهنگی سازمان و مدیریت دانش ارتباط معناداری وجود دارد (p<0.005)، بطوری که این ارتباط با تمرکز و رسمیت، منفی (به ترتیب با ضریب همبستگی 0.272- و 0.144-) و با جریان ارتباطات و تسهیم دانش و یادگیری مستمر، مثبت (به ترتیب با ضریب همبستگی 0.223، 0.217 و 0.162) است. بحث: با توجه به همبستگی بین عوامل ساختاری و فرهنگی سازمان با مدیریت دانش و همچنین نقش دانش در کیفیت خدمات درمانی ارائه شده توسط مراکز، توصیه می‌شود در استقرار مدیریت دانش در مراکز درمانی به ابعاد ساختاری و فرهنگی سازمان توجه لازم و همه جانبه صورت گیرد و تاحد امکان با دادن آزادی عمل به کارکنان و عدم اعمال محدودیت های بیش از حد، فضا را برای ارتباطات همه جانبه و تبادل اطلاعات بصورت مداوم فراهم نموده و فرهنگ اعتماد را تقویت و حمایت کنند.}, keywords_fa = {ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، مدیریت دانش }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-850-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-850-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2011} } @article{ author = {Abdollahi, L and Sedghi, Sh and Roudbari, M}, title = {A Survey on Familiarity with and Use of Personal Information Management Tools by Faculty Members of Tehran University of Medical Sciences}, abstract ={}, Keywords = { personal information management(PIM), collecting information, organizing information, information maintenance, Tehran University of medical sciences}, volume = {14}, Number = {46}, pages = {7-10}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {مقاله کوتاه : میزان آشنایی و استفاده اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران از ابزارهای مدیریت اطلاعات شخصی}, abstract_fa ={}, keywords_fa = {}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-868-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-868-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Yaghmaei, F and Shirazi, M}, title = {Assessment of Users’ Intention to Use Hospital Information Systems Based on Diffusion of Innovation Theory in Razi Hospital of Ahvaz}, abstract ={Introduction: Users’ role in the successful application of Hospital Information Systems (HIS) is of crucial importance. Diffusion of Innovation Theory (DIT) is a theoretical model for understanding the relationship between users and technological systems including HIS by assessing users’ intentions to use these systems. This study aimed at determining the factors associated with users’ intentions to use HIS on the basis of DIT. Methods: The participants of this descriptive and analytical study were randomly selected from 50 HIS users of Razi Hospital in Ahvaz. The instrument was a questionnaire the reliability of which was measured by test-retest (r = 0.84) and its internal consistency by Cronbach’s alpha (α =0/90). Content validity, and face validity of the questionnaire were also determined. The data were analyzed by SPSS (version 17) using descriptive and inferential statistics. Results: There were negative correlations between age and relative advantage (r = -0.56, p> 0.05), kinds of job and relative advantage (r = -0.32, p> 0. 05), age and compatibility (r = - 0.28, p> 0.05), kinds of job and compatibility (r = - 0.29, p> 0.05) and kinds of job and observed ability (r= - 0.30, p> 0.05). However, there were positive correlations between educational level and complexity (r = 0.29, p> 0.05), computer training and trial ability (r= 0. 28, p> 0.05), financial organizational support and relative advantage (r= 0.31, p> 0.05), emotional organizational support and relative advantage (r= 0.36, p> 0.05), and emotional organizational support and compatibility (r= 0. 27, p> 0.05). Discussion: The results revealed the effects of DIT on users’ intentions to use HIS. Further studies are required to support the findings of the present study in order to enhance adaptation and compatibility of HIS.}, Keywords = {Hospital Information System, Users of Information Systems, Diffusion of Innovation Theory}, volume = {14}, Number = {46}, pages = {11-20}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی تمایل کاربران سیستم اطلاعات بیمارستانی نسبت به استفاده ازاین سیستم براساس مدل اشاعه نوآوری در بیمارستان رازی اهواز}, abstract_fa ={مقدمه: امروزه سیستم‌های اطلاعات بیمارستانی(HIS: Hospital Information System) دربهبود عملکرد مدیریت و کادردرمانی نقشی مهم و انکار ناپذیر دارند و کاربران این سیستم یکی از عوامل مؤثر دراین زمینه می باشند، الگوی انتشار نوآوری راجرزیکی ازالگوهای نظری برای درک ارتباط میان افراد و فن آوری همچون سیستم اطلاعات بیمارستانی، می‌باشد. استفاده ازاین الگو به منظور بررسی چگونگی تمایل کاربران برای استفاده ازاین سیستم، می‌تواند مفید باشد. این مطالعه با هدف تعیین عوامل مرتبط با تمایل کاربران نسبت به استفاده ازسیستم اطلاعات بیمارستان براساس مدل اشاعه نوآوری در بیمارستان رازی اهوازانجام شده است. روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی بود، که جامعه آماری آن را50 نفرازکاربران سیستم اطلاعات بیمارستانی شاغل در بیمارستان رازی اهواز تشکیل می دادند، که به صورت تصادفی انتخاب گردیدند. ابزارگردآوری داده‌ها پرسشنامه بوده که به منظور تعیین اعتبارآن نسبت اعتبارمحتوا، شاخص اعتبار محتواواعتبار صوری تعیین گردید، وجهت تعیین پایایی آن ازروش آزمون مجدد(84.0 R= ) و همسانی درونی (90.0 α= )استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده‌هااز آزمون‌های آماری ضریب همبستگی پیرسون، اسپیرمن، رگرسیون، میانگین استفاده گردید که توسط نرم افزاراس پی اس اس 17 انجام شد. یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد بین سن و مزیت نسبی(56.0- =r و 05.0> P (، بین نوع شغل و مزیت نسبی(32.0- =r و05.0> P (، بین سن وسازگاری سیستم (28.0- =r و 05.0> P )، بین نوع شغل و سازگاری سیستم (29.0- =r و05.0> P)همبستگی منفی وبین مدرک تحصیلی و پیچیدگی (29.0 =r و05.0> P) همبستگی مثبت وجودداشت. بین سابقه آموزش رایانه و آزمون‏پذیری (28.0 =r و05.0> P ( همبستگی مثبت، بین نوع شغل وقابلیت رؤیت (30.0- =r و05.0> P (همبستگی منفی، بین حمایت‌های مادی مدیریت بیمارستان ومزیت نسبی(31.0=r و05.0> (P و بین حمایت‌های معنوی مدیریت بیمارستان ومزیت نسبی(36.0 =r و 05.0>P ( همبستگی مثبت وجوددارد، همچنین بین حمایت‌های معنوی وسازگاری با این سیستم (27.0 =r و05.0> (P همبستگی مثبت مشاهده گردید. بحث: نتایج این پژوهش نشان دهنده تأثیر ویژگی‌های الگوی انتشار نوآوری بر تمایل به استفاده از سیستم اطلاعات بیمارستانی بود. چنانچه یافته‌های این پژوهش درمطالعات مشابه تکرار شود، می توان ازآن برای افزایش پذیرش وسازگاری با فنآوری‌های جدیدازجمله سیستم اطلاعات بیمارستانی درمیان کاربران استفاده نمود.}, keywords_fa = {سیستم اطلاعات بیمارستانی، کاربران سیستم اطلاعات بیمارستانی، مدل اشاعه نوآوری }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1020-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1020-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Haghgoshaei, E and Narimani, MR and ModirShahla, AKh and Takbiri, A and AbolghasemGorji, H}, title = {Day Clinic: A Model for Reducing the Length of Stay in Hospitals}, abstract ={Introduction: Hospitals are the most essential and costly health care providers, allocating the highest percentage of expenses to inpatient wards. To cut down these costs, unnecessary length of stay should be shortened. The aim was to study the length of stay in day clinics, general, and private hospitals in Tabriz. Methods: The population in this descriptive-analytic study included all inpatients in day clinics, general, and private hospitals of Tabriz, offering adenotonsillectomy and cataract services. Samples (N=885) were randomly selected from six hospitals using a checklist the content validity of which was verified by the experts. Data analysis was carried out using frequency, frequency percent, mean, standard deviation, and Pearson correlation coefficient, Kruskal-Wallis test, Man Whitney U Test using SPSS software. For normal distribution, Kolomograve- Smirnove test was applied. Results: The average length of stay for adenotonsillectomy and cataract in general, private hospitals, and day clinics were 1.60±0.929,1.88±0.375 and 1.00 ±0.00 and 1.70±0, respectively .The results of dual comparison test indicated that the duration for adenotonsillectomy and cataract services were very different. This period was significantly less in private hospitals and day clinics (p≤0.005). However, the length of stay did not show a significant difference for this service in day clinics and private hospitals (p≤0.005) and there was no significant difference between private hospitals and day clinics (p>0.005) concerning the length of stay for cataract services. Discussion: The model of day clinics can be used to reduce expenses and improve the services provided by general and private hospitals.}, Keywords = {Length of Stay, Day Clinic, Unnecessary Hospitalization, General Hospitals, Private Hospitals }, volume = {14}, Number = {46}, pages = {21-30}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بیمارستان‏های روزانه مدلی برای کاهش طول مدت اقامت بیمار در بیمارستان‏ها}, abstract_fa ={مقدمه : بیمارستان‏ها به عنوان یکی پر هزینه ترین سازمان‏های ارائه خدمات بهداشتی درمانی مطرح می‏باشند و بر اساس آمارهای موجود، بخش بستری در میان سایر بخش‏های بیمارستان بیش‏ترین هزینه را به خود اختصاص داده است. برای کاهش هزینه‌ ها در بیمارستان می‌توان طول مدت اقامت غیرضروری بیمار در بیمارستان را کاهش داد. در این تحقیق، محققین به بررسی طول مدت اقامت بیماران در کلینیک‌های روزانه، بیمارستان‌های عمومی و بیمارستان‌های خصوصی شهر تبریز و مقایسه این بیمارستا‏ن‏ها از نظر طول مدت اقامت با یکدیگر پرداخته اند. هم‏چنین در این مقاله الگویی از بیمارستان‏های روزانه ارائه شده ‏ است. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری شامل کلیه بیماران بستری در بیمارستان‏های عمومی، کلینیک‏های روزانه و بیمارستان‏های خصوصی تبریز بود که خدمات آدنو تانسلکتومی و کاتاراکت را ارائه می‏نمایند. تعداد نمونه مورد نیاز این پژوهش (885N=) به صورت تصادفی از 6 بیمارستان جمع آوری گردید. ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست بود که برای اطمینان از روایی چک لیست، از نظرها و راهنمایی‏های اساتید صاحب‏نظر در علم مدیریت استفاده شد. هم چنین، اطلاعات مورد نیاز از مراجعه به پرونده های پزشکی بیماران به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده‏ها در دو سطح توصیفی(فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی(ضریب هم بستگی پیرسون، آزمون کروسیکال والیس، آزمون U من ویتنی) با استفاده از نرم افزار SPSS صورت پذیرفت و برای توزیع نرمال داده‏ها از آزمون کلموگراف اسمیرنوف استفاده شد. یافته‏ها: میانگین طول مدت اقامت برای خدمات آدنوتانسلکتومی و کاتاراکت در بیمارستان‏های عمومی برابر 0.929±1.60 و 0.735±1.88،در بیمارستان‏های خصوصی به‏ ترتیب برابر 0.00±1.00و 0.470±.1.70 و در کلینیک‏های روزانه برابر 0.00 ±1.00 روز بود. طول مدت اقامت برای خدمت آدنوتانسلکتومی در بیمارستان‏های عمومی با بیمارستان‏های خصوصی و کلینیک‏های روزانه تفاوت بارزی رانشان داد(005 .0P≤.). همین مقایسه برای خدمت کاتاراکت نشان داد که بیمارستان‏های عمومی و بیمارستان‏های خصوصی از نظر طول مدت اقامت تفاوت معنی داری با هم نداشتند (005 .0P≥.). اما در بیمارستان‏های خصوصی با کلینیک‏های روزانه تفاوت معنی دار وجودداشت(005 .0P≤.). بحث: بر اساس نتایج تحقیق به منظور کاهش هزینه ها و بهتر کردن هزینه اثربخشی می‏توان با استفاده از بیمارستان‏های روزانه طول مدت اقامت غیرضروری بیمار را کاهش داد و بدین وسیله از بروز مشکلات برای بیماران کاست.}, keywords_fa = {طول مدت اقامت، کلینیک روزانه، اقامت غیرضروری، بیمارستان‏ عمومی، بیمارستان‏ خصوصی، بیمارستان‏ روزانه }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1021-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1021-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {BaratiMarani, and Haghani, H and Mohammadi, R and Moradi, F and Rouhani, B and Torsaki, M and Khodayari, R}, title = {The Relationship between Organizational Health and Performance Indicators of Health Care in Teaching Hospitals Affiliated to Tehran University of Medical Sciences: 2011}, abstract ={Introduction: Organizational health, influenced by various factors, can affect the effectiveness, efficiency, and profitability of the organization. This study investigated the relationship between organizational healths (and its seven-fold dimensions) and the performance indicators at teaching hospitals affiliated to Tehran University of Medical Sciences (TUMS). Methods: This descriptive, analytical and applied study was conducted in winter 2011. There were 300 employees randomly selected from among the research population who were the staff of teaching hospitals affiliated to TUMS. The instruments were the checklist of performance indicators and a standard questionnaire of organizational health the validity of which was obtained through opinion analysis of seven experts and its reliability was measured by Cronbach’s alpha (88%). Data analysis was carried out using SPSS software and descriptive statistics including absolute frequency, relative frequency, mean, standard deviation, and Spearman correlation test. Results: No significant relationship was found between any of performance indicators and either of the dimensions of morality, scientific emphasis, consideration, and support of resources. Significant relationship was, however, observed between construction of organizational health and indicators of the total number of occupied bed days, total number of those admitted the performance of the rotating beds, and the crude mortality rate (P≤ 0.05). The respondents evaluated the organizational health as very high (3%), high (68%), and normal (28%). Discussion: To enhance organizational health, managers should be inclined to accept criticisms and offers provided by the staff and the clients.}, Keywords = {Organizational health, performance indicators, hospitals, Tehran University of Medical Sciences}, volume = {14}, Number = {46}, pages = {31-38}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {رابطه ی سلامت سازمانی و شاخص‌های عملکردی در مراکز آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران:1390}, abstract_fa ={مقدمه: سلامت سازمانی از عوامل بسیاری تأثیر می‌پذیرد که می‌تواند منجر به اثر بخشی سازمان گردد و در نهایت در سوددهی و بازدهی سازمان کارایی داشته باشد. در این مطالعه رابطه سلامت سازمانی و ابعاد هفت‌گانه آن با شاخص‌های عملکردی بیمارستان مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و کاربردی بود که به صورت مقطعی در زمستان 1389 انجام گرفت. جامعه پژوهش کارکنان بیمارستان‌های آموزشی و درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران بود. حجم نمونه با روش نمونه گیری تصادفی برابر 300 نفر تعیین شد. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد سلامت سازمانی که روایی این ابزار از طریق اخذ نظر 7 تن از صاحب نظران مورد تأیید قرار گرفت. پایایی این پرسشنامه نیز با آلفای کرونباخ برابر 88 درصد سنجیده شد. همچنین در این مطالعه داده ها از طریق چک لیست شاخص های عملکرد، جمع آوری وبه وسیله نرم افزار آماری SPSS و آماره‌های توصیفی شامل، آماره‌های فراوانی مطلق، فراوانی نسبی، میانگین و انحراف معیار وازمون همبستگی اسپیرمن تحلیل شد. یافته‌ها: بین ابعاد روحیه، تأکید علمی، ملاحظه گری و حمایت منابع با هیچکدام از شاخص‌های عملکرد رابطه ی معنادار آماری وجود نداشت (P≥0.05). همچنین یافته‌ها نشان داد بین بعد ساخت دهی سلامت سازمانی با شاخص‌های تعداد کل تخت روز اشغالی، تعداد کل بستری شدگان، فاصله چرخش یا عملکرد تخت و میزان مرگ و میر خام رابطه معنادار آماری وجود داشت (P≤0.05). 3درصد از پاسخ دهندگان سلامت سازمانی بیمارستان‌ها را در سطح خیلی بالا، 68درصد در سطح بالا و 28درصد در سطح معمولی ارزیابی کردند. بحث: بطور کلی بین سلامت سازمانی با هر یک از شاخص‌های عملکرد ارتباط معنا دار آماری وجود نداشت. به منظور بالا بردن سلامت سازمانی مدیران در سازمان باید پذیرای پیشنهادها و انتقادهای کارمندان و ارباب رجوع باشند، بتوانند به خوبی با رؤسایشان کار کنند و در کل در سازمان محیطی را فراهم آورند که از لحاظ یادگیری، منضبط و جدی باشد.}, keywords_fa = {سلامت سازمانی،شاخص های عملکرد، بیمارستان }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1022-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1022-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Nasiripour, AA and Mehrolhasani, MH}, title = {The Efficiency of the Head Offices of Medical-Services Insurance Organization in Iran Using AP-DEA: 2009}, abstract ={Introduction: Medical-Services Insurance Organization (MSIO) is one of the major financial health institutions in Iran. The obligation of the optimal use of the resources has made the evaluation of the efficiency of this organization necessary. The purpose of this study was to measure the efficiency and the ranking of all the head offices of MSIO in Iran. Methods: This applied cross-sectional study was descriptive in nature. The study population constituted all the 31 head offices of MSIO. To determine the efficiency through Data Envelopment Analysis, the information related to the inputs and outputs in 2009 were collected from the Office of Statistics and Information of MSIO by means of self-developed checklists. AP-DEA Model was run in EMS software to estimate the efficiency. Results: The mean values of the three types of efficiency of the head offices of MSIO, namely technical, managerial, and criterion were 0.5093, 0.5851, and 0.8292, respectively. Considering the findings of AP-DEA model of Data Envelopment Analysis, the capacity of efficiency promotion at these head offices- using the same amount of inputs without any increase in fees- is approximately 17 percent. Discussion: The findings indicated that AP-DEA Model could better measure the efficiency capacity of MSIO head offices compared with the basic DEA models. It was also found that those offices showing efficiency capacity less than one bear a surplus of inputs in human resources, physical space, and overhead expenses. The development of a comprehensive plan aiming at reducing these inputs can help reach the optimal efficiency.}, Keywords = {Data Envelopment Analysis, Management Efficiency, Technical Efficiency, Measure Efficiency, Medical Services Insurance Organization, Iran}, volume = {14}, Number = {46}, pages = {39-46}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {کارآیی ادارات کل سازمان بیمه خدمات درمانی با استفاده از روش رتبه بندی کامل تحلیل پوششی داده‌ها ( AP-DEA ):1388}, abstract_fa ={     مقدمه: سازمان بیمه خدمات درمانی یکی از مهم ترین منابع تأمین مالی حوزه درمان کشور است که با دریافت حق سرانه، برای افراد تحت پوشش خود خرید هوشمند خدمات را انجام می‌دهد؛ تضمین استفاده بهینه از این منابع، سنجش کارایی این سازمان را ضروری ساخته است. تحلیل پوششی داده‌ها روش مناسبی در این زمینه محسوب می‌گردد. محاسبه کارایی و رتبه بندی ادارات کل سازمان بیمه خدمات درمانی با استفاده از روش تحلیل پوششی داده‌ها هدف پژوهش حاضر بود. روش کار: مطالعه حاضر توصیفی، از نظر زمانی به صورت مقطعی و اهداف آن کاربردی بود. ادارات کل بیمه خدمات درمانی مستقر در استان‌های کشور جامعه آماری این پژوهش بودند(31 اداره کل). نهادهای پژوهش حاضر شامل نیروی انسانی، هزینه‌های بالاسری، متراژ ساختمان و زمین و ستاده‌ها شامل نسبت جمعیت بیمه شده به کل جمعیت هدف، نسبت مؤسسات طرف قرارداد به کل مؤسسات فعال، نسبت بار مراجعات به هزینه‌های درمانی بود. به منظورتعیین کارایی با روش تحلیل پوشش داده‌ها، اطلاعات مربوط به نهاده‌ها و ستاده‌ها در سال 1388 از دفتر آمار و اطلاعات سازمان بیمه خدمات درمانی بوسیله فرم‌های طراحی شده توسط پژوهشگر گردآوری شد. سپس در نرم افزار EMS کارایی نسبی ادارات کل سازمان بیمه خدمات درمانی کشور با استفاده از مدل AP مبتنی بر مدلCCR و BCC ورودی محور محاسبه گردید و در نهایت رتبه بندی کامل صورت پذیرفت. یافته‌ها: میانگین کارایی فنی 31 اداره کل سازمان بیمه خدمات درمانی کشور 0.5093، کارایی مدیریتی 0.5851 و میانگین کارایی مقیاس 0.8292 بود. به عبارت دیگر با تکیه بر نتایج مدل APتحلیل پوششی داده‌ها با فرض متغیر به مقیاس (DEA-VRS) ظرفیت ارتقای کارایی در ادارات کل سازمان بیمه خدمات درمانی کشور بدون هیچ گونه افزایشی در هزینه‌ها و به کارگیری همان میزان از نهاده‌ها در حدود 17 درصد می‌باشد. از کل ادارات مورد مطالعه 9.7 درصد دارای حداکثر کارایی فنی یک و بالاتر، 32.3درصد دارای کارایی فنی 0.5 تا 1 و کارایی 58 درصد ادارات کل کمتر از 0.5 بود. بحث: یافته‌ها نشان داد استفاده از مدل AP-DEA مناسب تر از مدل‌های پایه ای تحلیل پوششی داده‌ها است. ادارات کل بیمه خدمات درمانی استان‌هایی که دارای کارایی کمتر از یک می‌باشند از نظر مقادیر اولیه و بهینه نهاده متراژ فضای فیزیکی، نیروی انسانی و هزینه‌های بالاسری متفاوت هستند و دارای مازاد نیروی انسانی، فضای فیزیکی و هزینه‌های بالاسری می‌باشند لذا برای به حداکثر رسیدن کارایی این سازمان‌ها باید از میزان مازاد نهاده‌های مذکور در قالب یک برنامه جامع کم شود تا به سطح مطلوبی از کارایی دست یابند.  }, keywords_fa = {تحلیل پوششی داده‌ها، بیمه خدمات درمانی، کارایی فنی، کارایی مدیریتی، کارایی مقیاس}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1016-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1016-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Alipour, J and HayaviHaghighi, MH and Khorami, F and HoseniTeshnizi, S and Bonyani, L and Karimi, F and Baniasadi, T}, title = {The Impact Of Medical Information Systems on Health Care Quality And Factors Affecting the Use of These Systems from Physician’s Viewpoints In Hormozgan University Of Medical Sciences}, abstract ={Introduction: Quality improvement is the main purpose of health care organizations in general and of hospitals in particular. Physicians are the main users of information systems. It is, therefore, necessary to study the impact of using medical information systems on health care quality and the factors affecting the physicians’ use of these systems. Methods: This is a descriptive-analytic study in which simple randomized sampling was used to select 74 physicians in teaching hospitals. The reliability of a researcher-made questionnaire – validated by experts – was confirmed by test-retest. The data were analyzed by SPSS using descriptive and inferential statistics. Results: Laboratory information system, online vital sign system, and drug interaction inspection system (with mean values of 4.61, 4.28, and 4.08, respectively) showed the highest effects on health care quality. Moreover, the factors of data security concern, constant system upgrade, and lack of trust in the quality of the services of information technology workforce (with mean values of 4.05, 4.04, and 3.97, respectively) were found to have the highest impact on the physicians’ use of medical information systems. Discussion: Physicians stated that information systems had an effective role in the quality improvement of health care. Data security concerns, lack of computer skills, lack of training for the optimal use of information systems, and slow transmission speed were the most effective factors in preventing physicians from using information systems. Thus, optimization of information systems especially in the aforementioned areas seems necessary for health care quality improvement.}, Keywords = {Medical Information systems, Health Care Quality, Hormozgan University of Medical Sciences}, volume = {14}, Number = {46}, pages = {47-56}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {دیدگاه پزشکان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان درباره تأثیر استفاده از نظام‌های اطلاع‌رسانی پزشکی بر کیفیت مراقبت و عوامل مؤثر بر استفاده پزشکان از این نظام‌ها}, abstract_fa ={مقدمه: استفاده صحیح از نظام‌های اطلاعات مراقبت بهداشتی باعث بهبود ایمنی، بروندادها وکیفیت مراقبت، بهبود کارایی و بهره‌وری، کاهش هزینه‌ها و رضایت‌مندی می‌شود. هدف اصلی هر سازمان مراقبت بهداشتی، به خصوص موسسات بیمارستانی، بهبود کیفیت مراقبت است. چون کاربران اصلی نظام اطلاعات به خصوص نظام اطلاعات بالینی، پزشکان هستند، لذا، بررسی تأثیر استفاده از نظام‌ های اطلاع‌رسانی پزشکی بر کیفیت مراقبت و عوامل مؤثر بر استفاده پزشکان از این نظام ها ضروری به نظر می‌رسد. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، که شامل 74 نفر از پزشکان بیمارستان های آموزشی بود. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه خود ساخته انجام گرفت که روایی پرسشنامه توسط اساتید متخصص و پایایی آن از طریق آزمون مجدد (test-retest) به تایید رسید. در نهایت داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که نظام های " اطلاعات آزمایشگاه "با میانگین 4.61 و " بررسی علائم حیاتی آنلاین " با میانگین 4.28 و" بررسی اثرات متقابل دارویی " با میانگین 4.08 به ترتیب بیشترین تأثیر را در بهبود کیفیت مراقبت داشته‌اند. عوامل " نگرانی از امنیت اطلاعات " با میانگین 4.05، " ارتقاء مداوم نظام " با میانگین 4.04، " کمبود اطمینان به کیفیت خدمات نیروهای پشتیبان فناوری اطلاعات " با میانگین3.97 بیشترین تأثیر را در استفاده پزشکان از نظام‌های اطلاعات پزشکی داشته‌اند. بحث: پزشکان بیان کردند که نظام های اطلاعاتی در افزایش کیفیت مراقبت نقش مؤثری داشته‌اند. آن‌ها نگرانی از امنیت اطلاعات، کمبود مهارت های کامپیوتری، کمبود آموزش جهت استفاده بهینه از تمامی قابلیت های نظام اطلاعاتی و سرعت پایین انتقال اطلاعات را مؤثرترین عوامل در عدم استفاده از نظام های اطلاعاتی بیان کردند. لذا، بهینه سازی نظام‌های اطلاعاتی، بخصوص در حیطه عوامل مذکور جهت بهبود کیفیت مراقبت سلامت ضروری است.}, keywords_fa = {نظام‌ اطلاع‌رسانی پزشکی، پزشکان، بیمارستان های آموزشی، دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1023-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1023-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Lotfalipour, MR and Falahi, MA and Borji, M}, title = {The effects of Health Indices on Economic Growth in Iran}, abstract ={Introduction: Investment in human capital and enhancement of its quality has an important role in improving economic growth. Improvement of the health condition of labor force leads to an increase in human capital and an enrichment of labor productivity which subsequently improves the economic growth. The purpose of this study was to assess the effects of healthy human capital on the growth rate of per capita income in Iran during 1982-2007. Methods: The expanded Solow's growth model, simultaneous equations system and three-Stage Least Squares were used in this study. The data were then analyzed by applying Eviews7.0 software. Results: The results showed that the stock and investment in health human capital influenced the growth rate of per capita income positively and significantly below one and ten percent, respectively. The estimates indicated that a one percent increase in healthy human capital stock and investment result in an increase in the growth rate of per capita income (0.16% and 0.22% increase, respectively). Discussion: The stock of health human capital affects the growth rate of per capita income in a quadratic form, suggesting that ultimate effects of health human capital stock decreases at its high levels and that an increase in the stock of health human capital rises the growth of per capita income at a decreasing rate.}, Keywords = {Health Indicators, Economic Growth, Iranian Economics, Health Economics}, volume = {14}, Number = {46}, pages = {57-70}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی تأثیر شاخص‌های سلامت بر رشد اقتصادی ایران}, abstract_fa ={مقدمه: سرمایه‌گذاری در نیروی انسانی و ارتقاء کیفیت آن بیشترین نقش را در افزایش رشد اقتصادی دارد. همچنین سلامت و بهداشت مناسب موجب بهبود و افزایش توان نیروی کار می‌شود؛ که متعاقباً منجر به افزایش تولید و رشد اقتصادی می‌گردد. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر شاخص‌های سلامت بر رشد اقتصادی ایران است. روش کار: این مقاله با استفاده از مدل گسترش یافته سولو و سیستم معادلات همزمان و روش حداقل مربعات سه مرحله‌ای (TSLS) با استفاده از نرم افزار Eviews7.0، به بررسی تأثیر سلامت سرمایه انسانی بر نرخ رشد درآمد سرانه در ایران در فاصله زمانی 1361 تا 1386پرداخته است. یافته ها: نتایج نشان داد موجودی سلامت سرمایه انسانی (امید به زندگی) و سرمایه‌گذاری در سلامت سرمایه انسانی (مخارج بهداشتی) به ترتیب در سطوح معنی‌داری 99 و 90 درصد به طور مثبت بر نرخ رشد درآمد سرانه تأثیر‌گذار می-باشند. هر یک درصد افزایش در موجودی و سرمایه‌گذاری در سلامت سرمایه انسانی به ترتیب منجر به افزایش 0.16 و 0.22 درصد نرخ رشد درآمد سرانه می شود بحث:  موجودی سلامت سرمایه انسانی بر نرخ رشد درآمد سرانه در شکل درجه دوم آن تأثیر می‌گذارد بدین معنی که آثار نهایی موجودی سلامت سرمایه انسانی در سطوح بالای آن نزولی است و افزایش در موجودی سلامت سرمایه انسانی نرخ رشد درآمد سرانه را با نرخ کاهشی افزایش می‌دهد.}, keywords_fa = {شاخصهای سلامت، رشد اقتصادی، اقتصاد ایران و اقتصاد سلامت }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1024-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1024-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Ajami, S and Ketabi, S and Saghaeiannejad, S and Heidari, A}, title = {Requirements and Areas Associated with Readiness Assessment of Electronic Health Records Implementation}, abstract ={Introduction: With huge advances in information technology, in general, and health care services in particular during the past 20 years, various forms of electronic records have been introduced, designed or implemented. This study aimed to review the status of readiness assessment in the implementation process of electronic records with a detailed focus on required and associated areas and to provide a guideline for Electronic Health Records (EHR) directors and executers. Literature review: Although making health records automatically has many advantages, in some cases, the creation of an electronic health records system seems a complicated task. Electronic health readiness assessment, performed prior to implementation, is considered as an essential process. Results: Readiness assessment is a method used for assessing various aspects of an organization and evaluating the preparedness of each component in the organization. The benefits gained from assessment leads to correct decision making. Discussion: The outcome can be used to identify deficiencies in the existing electronic health records and to provide solutions. Thus identifying factors and requirements of this assessment seems to be essential.}, Keywords = {Electronic Health Records, Readiness, Implementation}, volume = {14}, Number = {46}, pages = {71-78}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {الزامات و حوزه‌های مرتبط با ارزیابی آمادگی سازمان‌ها برای پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت}, abstract_fa ={مقدمه: طی 20 سال گذشته پیشرفتهای زیادی در فناوری اطلاعات و به خصوص در حوزه بهداشت و درمان بوجود آمده و در نتیجه اشکال مختلفی از پرونده الکترونیک نیز مورد بحث قرار گرفته و یا طراحی و پیاده سازی شده‌اند. مروری بر مطالعات: هر چند که پیاده سازی پرونده الکترونیک سلامت دارای مزایای فراوانی است ولی متاسفانه در بعضی از موارد ایجاد یک سیستم پرونده الکترونیک سلامت به نظر پیچیده و مشکل می‌آید. ارزیابی آمادگی سلامت الکترونیک ، بخشی از ارزیابی پیش از پیاده سازی است و ضرورتی اساسی است که در اولویت پیاده سازی به شمار می‌رود. ارزیابی آمادگی روشی است که توسط آن، جنبه‌های مختلف یک سازمان بررسی شده و آمادگی هر یک از اجزای سازمان سنجیده می گردد و بنابراین بهره گیری از این ارزیابی است که منجر به تصمیم گیری صحیح می‌گردد، و به دنبال آن شناسایی عوامل موثر و ملزومات چنین ارزیابی بسیار ضروری است. بحث و نتیجه گیری: با استفاده از نتایج این ارزیابی می توان کاستی‌های موجود در زمینه پذیرش پرونده الکترونیک سلامت را شناسایی نموده و برای رفع آن‌ها برنامه ریزی و اقدام نمود. هدف از این مطالعه شناسایی جایگاه ارزیابی آمادگی در نقشه پیاده سازی پرونده الکترونیک با نگاهی مفصل به الزامات و حوزه‌های مرتبط با این ارزیابی و عمدتا از جنبه فنی آن است تا بتواند راهنمای مدیران و مجریان پرونده الکترونیک سلامت در اجرای این قبیل پروژه‌ها باشد.}, keywords_fa = {ارزیابی، آمادگی، پیاده سازی، پرونده سلامت، الکترونیک }, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1017-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-1017-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} } @article{ author = {Mehrara, M and Sharzei, Gh and Mohaghegh, M}, title = {A Study of the Relationship between Health Expenditure and Environmental Quality in Developing Countries}, abstract ={Introduction: Any rise in health expenditure is the main concern of householders and policymakers. A few studies have been conducted on assessing the determinants of expenditures and environmental quality from a macroeconomic point of view. This paper aimed to investigate the relationship between health expenditure and environmental quality in more than 114 developing countries between 1995 and 2007. Methods: In this study, health expenditure was proxied by the total per capita health expenditure data of WHO. In addition to per capita Gross Domestic Product (GDP), environmental quality, per capita carbon dioxide emission, Energy Intensity, access to clean water and improved sanitation were used as the determinants of health expenditure. The long-run equilibrium of the variables as well as health expenditure and environmental quality were studied by panel co-integration tests. The long-run and short-run elasticities were estimated by Dynamic OLS and Error Correction Model techniques. Results: According to the results, income was the most important determinant of health expenditure in different countries. The elasticity of health expenditure with respect to GDP was more than one. Although in the short-run the energy intensity did not affect health expenditure, in the long-run, there was a positive relationship between these two variables. Discussion: Income and environmental quality are important determinants of per capita health expenditure. There is a direct connection between health expenditure and environmental quality, in both long and short-run, suggesting that the deterioration of environmental ecosystems – as an unpleasant bi-product of production – leads to health problems.}, Keywords = {}, volume = {14}, Number = {46}, pages = {79-88}, publisher = {Iran University of Medical Sciences}, title_fa = {بررسی رابطه کیفیت محیط زیست و هزینه‌های بخش سلامت در کشورهای در حال توسعه}, abstract_fa ={مقدمه: افزایش چشمگیر هزینه‌های سلامت در بیشتر کشورهای جهان، چالشی بزرگ پیش روی دولت‌ها و خانوارها برای تأمین منابع مالی این هزینه‌ها بوده است. به همین دلیل، بسیاری از پژوهش‌ها در دهه گذشته به بررسی عوامل تعیین کننده هزینه‌ها در بخش سلامت پرداخته‌اند. در این میان نقش محیط زیست که در نتیجه فرآیندهای تولیدی ناپاک آسیب می‌بیند، کمتر مورد توجه بوده است. در این مطالعه قصد داریم با رویکردی کلان، رابطه میان هزینه‌های بخش سلامت و کیفیت محیط زیست را در نمونه‌ای متشکل از حدود 114 کشور در حال توسعه جهان در فاصله سال‌های 1995 تا 2007 بررسی کنیم. روش کار: با استفاده از تحلیل‌های هم انباشتگی در داده‌های پانل رابطه بلندمدت و کوتاه مدت میان سرانه هزینه‌های سلامت، سرانه تولید ناخالص داخلی، میزان مصرف انرژی به ازای هر واحد تولید ناخالص داخلی، سرانه انتشار دی اکسید کربن، دسترسی به آب سالم و دسترسی به سیستم‌های فاضلاب بهداشتی به عنوان شاخص‌های سنجش کیفیت محیط زیست مورد آزمون و برآورد قرار گرفتند. نتایج این آزمون‌ها وجود رابطه تعادلی بلندمدت میان هزینه‌های سلامت، درآمد و محیط زیست را تأیید می‌کند. افزون بر این، کشش‌های بلندمدت به کمک روش حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) و کشش‌های کوتاه‌مدت در قالب الگوی تصحیح خطا برآورد شدند. یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان می‌دهند که اولاً کشش درآمدی هزینه‌های بهداشتی بزرگتر از یک (1.41) است که این موضوع بر لوکس بودن خدمات بهداشتی در نمونه مورد مطالعه دلالت دارد. ثانیاً هرچه کیفیت محیط زیست کاهش یابد، هزینه‌های بهداشتی افزایش خواهند یافت (اندازه ضریب شاخص‌های زیست‌محیطی در بلندمدت 0.1 با احتمال 0.001 و در کوتاه‌مدت، 0.02 ، 0.002 و 0.0001 با احتمال‌های 0.16، 0.003 و 0.0002 هستند). این یافته به منزله وجود رابطه معکوس میان کیفیت محیط زیست و هزینه‌های بهداشتی است و حفظ محیط زیست، از این طریق نیز می‌تواند در رشد اقتصادی مؤثر باشد. بحث: با توجه به نتایج به دست آمده، می‌توان گفت نابودی محیط زیست که عمدتاً نتیجه سیاست‌های توسعه‌ای ناپایدار و لجام‌گسیخته است، به افزایش هزینه‌های سلامت در جامعه منجر می‌شود. به عبارت بهتر، علاوه بر آنکه تخریب اکوسیستم‌ها و افزایش انتشار آلاینده‌های مختلف، رشد اقتصادی پایدار و بلندمدت را تهدید می‌کند، هزینه‌های بخش سلامت را نیز افزایش می‌دهد.‌ به‌علاوه، با توجه به آنکه کاهش کیفیت سلامت در جامعه به طور مستقیم بهره‌وری نیروی کار را تحت تأثیر قرار می‌دهد، شایسته است پایداری کیفیت محیط زیست در سیاست‌های توسعه‌ای بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.}, keywords_fa = {}, url = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-757-en.html}, eprint = {http://jha.iums.ac.ir/article-1-757-en.pdf}, journal = {Journal of Health Administration}, issn = {2008-1200}, eissn = {2008-1219}, year = {2012} }